جهان امروز با چالشهای کلان و درهمتنیده در حوزههای انرژی، آلودگی، آب و حملونقل مواجه است. دراینراستا جهتدهی به سیاستهای نوآوری در راستای اهداف اجتماعی و زیستمحیطی در چارچوب توسعه ابرانگاره تغییر تحولآفرین بازتاب یافته است. بااینحال تمایز ابرانگاره نوظهور از ابرانگارههای پیشین نسبتا دشوار است و حتی برخی پژوهشگران بر امکان توسعه سیاستهای تحولآفرین ذیل ابرانگاره نظام نوآوری تاکید کردهاند. برای درک این تمایز، ما ضمن بررسی این ابرانگاره نوظهور، به دلالتهای سیاستی زیر دست یافتیم:
علیرغم نقش انکارناپذیر فناوری در جوامع مدرن، تغییرات فناورانه بهتنهایی قادر به مقابله با چالشهای مزبور نیستند و تحولات مطلوب نیز با شتاب چالشهای کلان رخ نمیدهند. دراینراستا باید توجه به تحولات اجتماعی ناشی از فعالیتهای نوآورانه و پیامدهای آن برای پایداری محیطی و اجتماعی در کنار ظرفیت اقتصادی نوآوری مورد تاکید قرار گیرد. برایناساس حکمرانی فعالانه اجتماعی و زیستمحیطی با تکیه بر مزایای بالقوه نوآوری ضروری است. تحول، نتیجه همتکاملی تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، فناورانه، زیستمحیطی و نهادی در سطوح گوناگون است. لذا تحول بنیادین نیازمند بروز تغییرات در سطح کلان نظامهای فنی - اجتماعی است. دراینراستا چارچوببندی مسئله فراتر از محصولات، فرآیندها یا فناوریهای منفرد بوده و تحولات هدفمند در ابرانگارههای فنی - اقتصادی رایج و معماریهای سیستمی ضروری میباشد. علیرغم اهمیت اساسی شکستهای بازار و سیستم، توجه به ماهیت گسترده، بلندمدت و بنیادین فرایند تحول منجر به شناسایی شکستهای بنیادینتری میشود که شامل شکست جهتگیری، تصریح تقاضا، هماهنگی سیاستی و بازتابندگی است .لذا دانش سطح کلان درخصوص پویایی تحولات ابرانگاره باید با دانش سطح خرد از فرآیندهای شبکه مشارکتکننده در توسعه نوآوری ترکیب شود. در فرایند تحول، علاوه بر ترویج کنامهای نوین، تضعیف رژیم فعلی به منظور ایجاد تغییرات سریع و توسعه پنجرههای فرصت برای ظهور جایگزینهای امیدوارکننده ضروری است. دراینراستا با توجه به نقش ساختار عمیق رژیمهای اجتماعی و فنی در بازتولید نظام کنونی، پیکربندی مجدد قوانین نهادی، حذف حمایتهای فعلی از فناوریهای فعلی و اعمال سیاستهای کنترل در صنایع بالغ بیثباتی را تسریع مینماید. البته به فراخور ناسازگاری و مقاومت ساختار عمیق فعلی در برابر تغییرات، تحولات ریشهای باید در مراحلی تدریجی و گامهایی کوچک دنبال شوند.
برایناساس علیرغم توسعه نظری و انتقادی ابرانگاره تغییر تحولآفرین، ضعف در ارائه پیشنهادهای سیاستی واضح و کاربردی در این ابرانگاره مشهود است و لذا نگرش بدیع ابرانگاره نوظهور میبایست با توسعه بعد عملیاتی آن تقویت گردد