انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری2008084014120210421Investigation of financial problems in the process of commercializing knowledge-based productsبررسی مشکلات تامین سرمایه در فرآیند تجاریسازی محصولات دانشبنیان3201387610.22034/jstp.2021.13876FAحسینفخاریکارشناس ارشد مدیریت اجرایی، شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهانJournal Article20210517Conversion of research into new and innovative products plays a very important role in economic development and progress of countries. This process is very complicated. One of the main problems is the mechanisms of financing. This practical research was conducted by long-term "multiple case study". The purpose of this article is to investigate the financial problems in the process of commercialization of knowledge-based products in the Iranian business environment. For this purpose, three suitable knowledge-based products were selected in Isfahan Scientific and Technology Town during the years 2004 to 2019. The data collection method was based on pluralism and a combination of Goldsmith and Serkin commercialization models was used to analyze the data after theoretical saturation. The results were modified and confirmed in the focus group. Results of this study showed the role of intelligent financial support in different growth stages of knowledge-based companies. In all three cases, the destructive effects of inappropriate financing policies such as bank loans, short-term facilities, insufficient support for private sector investors and the incompatibility of supportive policies with the growth period of knowledge-based companies were explained. The research result was presented as a general model, includes useful and harmful financial strategies in different stages of commercialization of knowledge-based products. <br /> <br /> تجاریسازی محصولات دانشبنیان نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی و پیشرفت جوامع امروزی ایفا مینماید. دینامیک این فرآیند بسیار پیچیده بوده و یکی از اصلیترین مشکلات آن سازوکارهای تامین مالی و جذب سرمایه است. در این پژوهش بر اساس راهبرد عمقنگر و تحلیلی، با روش «مورد کاوی چندگانه» طولانی مدت با هدف بررسی مشکلات جذب سرمایه و تامین مالی در فرآیند تجاریسازی محصولات دانشبنیان در فضای کسب و کار کشور، سه محصول دانشبنیان موفق که هر کدام فرایند تجاریسازی را در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان در طول سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۸ راهبردهای مالی متفاوتی طی کردهاند انتخاب شد. روش گردآوری دادهها به منظور افزایش ارزش حقیقی پژوهش بر مبنای کثرتگرایی بوده و برای تحلیل دادهها پس از اشباع نظری، جهت همگن سازی و مقایسههای نظاممند، از ترکیب مدلهای تجاریسازی گلداسمیت و سرکین استفاده شد. نتایج این پژوهش نقش حمایتهای هوشمندانه مالی در مراحل مختلف رشد شرکتهای دانشبنیان نظیر حمایتهای تشویقی، تسهیلات بدون بهرهی بلندمدت، جایگزینی نظام اعتبارسنجی بهجای اخذ وثیقه و مشوقهای مالیاتی را به خوبی نشان داد. در هر سه موردکاوی اثرات مخرب سیاستگذاریهای نامناسب تامین مالی نظیر وامهای بانکی، تسهیلات کوتاهمدت، ضعف سرمایهگذاریهای ریسکپذیر در کشور، عدم حمایت کافی از سرمایهگذاران بخش خصوصی، انتظار زودبازده بودن از محصولات دانشبنیان و به ویژه عدم تناسب سیاستهای حمایتی با دوره رشد شرکتهای دانشبنیان تشریح گردید. در انتها ماحصل پژوهش بهصورت یک الگوی کلی شامل راهبردهای مالی مفید و مضر در مراحل مختلف فرآیند تجاریسازی محصولات دانشبنیان ارائه گردیده است.<br /> انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری2008084014120210421Are the risks of New Technology-Based Firms (NTBFs) insurable?آیا ریسکهای شرکتهای دانش بنیان بیمه پذیرند؟21361387810.22034/jstp.2021.13878FAمحمد صالحترکستانیاستادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20210519In addition to the important role of the development of NTBFs in the sustainable development of the country, these businesses have always been exposed to risks that threaten both the life and success of these companies. For this reason, the protection of these businesses has been considered by policymakers and legislators, and in the law to protect these companies, the insurance industry is obliged to support it. In this study, an attempt has been made with the assumption that the main reason for this failure is the lack of correct and comprehensive identification of risks, the risks faced by Iranian NTBFs, and to provide practical solutions to manage these risks. The present research is applied in terms of purpose and survey in terms of implementation method. The statistical population of the study is the managers of licensed and active companies and the stratified sampling method has been used by randomly selecting the members of the classes. Categories were considered the areas of activity of companies. The analysis of this study was based on 175 interviews with managers of NTBFs in 25 provinces in 2016. The result of the interviews was the identification of 23 risks. The results showed that although most of the risks faced by NTBFs are not insurable, to cover some of these risks, the capacities of the insurance industry can be used. For this reason, while explaining the identified risks, it was discussed in cases where there was an insurance solution for each of these risks. <br /> درکنار نقش مهم توسعه شرکتهای دانشبنیان بر توسعهپایدار کشور، این کسبوکارها همواره درمعرض ریسکهایی قرارداشتهاند که حیات و موفقیت این شرکتها را تهدید مینموده است. بههمین دلیل حمایت ازاین کسبوکارها، درایران نیز همچون سایر کشورها مدنظر سیاستگذاران وقانونگذاران بوده و در قانون حمایت از این شرکتها، صنعتبیمه بهاین حمایت مکلف شدهاست. هرچند که برخلاف نصقانون باگذشت چندین سال از تصویب، اقدامی اجرایی و عملی در سمت صنعت بیمه برای این پوشش اتفاق نیافتاده است. دراین مقاله تلاش شده با این پیشفرض که علت عمده این عدمتوفیق، عدمشناسایی صحیح و جامع از ریسکهاست، ریسکهایی که شرکتهای دانشبنیان ایرانی با آن مواجه اند شناسایی و تا حد ممکن در چارچوب ابزارهای بیمهای رایج در کشور و جهان، راهکارهایی اجرایی برای مدیریت این ریسکها ارائه گردد. پژوهشحاضر، ازحیث هدف کاربردی و ازحیث شیوه اجرا پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق مدیران شرکتهای دانشبنیان دارای مجوز و فعال بوده و از روش نمونهگیری طبقهای با انتخاب اعضای طبقهها به روش تصادفی استفاده شده است. طبقهها حوزههای فعالیت شرکتها در نظر گرفته شد. تجزیهوتحلیل این پژوهش بر اساس تعداد 175 مصاحبه از مدیران شرکت های دانشبنیان 25 استان در سال 1395 انجام پذیرفت. نتیجه حاصل از مصاحبهها، شناسایی 23 ریسک بوده است. نتایج تحقیق نشان داد اگرچه عمده ریسکهایی که شرکتهای دانشبنیان با آن مواجه اند (مانند ریسکبازار وریسکقوانینومقررات) بیمهپذیر نیستند، لیکن برای پوشش تعدادی از این ریسکها میتوان از ظرفیتهای صنعتبیمه استفاده نمود (مانند ریسکمحصولو ریسکمسئولیت). بههمین دلیل درمقاله ضمن تبیین ریسکهای شناسایی شده، درمواردی که راهکار بیمهای برای هریک از این ریسکها وجود داشت، مورد بحث قرارگرفت.<br /> انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری2008084014120210421An Evaluation of the Impact of Support Policies on the Transition of Knowledge-based Firms to the Growth Stageارزیابی اثر سیاستهای حمایتی بر گذار شرکتهای دانشبنیان به مرحله رشد37531387910.22034/jstp.2021.13879FAعلیرضااشراقِیدانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانسیدایمانمیرعمادیدانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانمحمدوصالدانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانJournal Article20210613New technology-based firms (NTBFs) are the driving force of innovation and technological progress and play a key role in job creation and economic growth. Given the positive economic and social externalities and existing challenges in the growth path of these firms, governments engage in various support policies. Therefore, evaluating the success of these policies is very essential. In Iran, the Vice President for Science and Technology has implemented policies to support NTBFs since 2013. This study evaluates the effect of innovation policies on improving the probability that NTBFs transit to the growth stage, using official data. The results from a logit model confirm a positive impact from tax credits, low-interest loans, and counseling services on the probability of transition. Also, firms with high-technology products have a higher probability of achieving the growth stage compared to firms with medium-technology products. Finally, NTBFs working in the field of "information and communication technology" have the highest probability of success, while those in the "biotechnology" sector have the lowest probability. Differences in the growth probability in different sectors emphasize the importance of sectoral sectoral prioritization and vertical policies opposed to general and horizontal policies. Effective policies should be analyzed together with highly responsive sector in drafting optimal support policies. <br /> با توجه به اثرات مثبت اجتماعی و اقتصادی و به دلیل چالشهای موجود در مسیر رشد شرکتهای نوپای فناور ، دولتها سیاستهای متنوع حمایتی را در این حوزه دنبال میکنند. بنابراین، ارزیابی موفقیت این سیاستها در بهبود پیامدهای این بنگاهها یک ضرورت است. در ایران نیز از سال 1391 سیاستهایی جهت حمایت از شرکتهای نوپای فناور تحت عنوان شرکتهای دانشبنیان اجرا شده است. پژوهش حاضر با استفاده از دادههای رسمی معاونت علمی و فناوری، اثر حمایتها و این سیاستها در افزایش احتمال رسیدن شرکتهای نوپای فناور به مرحله رشد را ارزیابی میکند. نتایج تخمین مدل لاجیت نشان میدهد که معافیتهای مالیاتی، وامهای کمبهره و خدمات مشاورهای احتمال گذار شرکتهای نوپای فناور را افزایش میدهند. همچنین شرکتهای دارای محصولات بسیار پیشرفته در مقابل محصولات کمتر پیشرفته احتمال گذار بالاتری به مرحله رشد دارند. علاوهبراین نشان داده شده که شرکتهای نوپای بخش «فناوری اطلاعات و ارتباطات» بیشترین و شرکتهای بخش «فناوریهای زیستی» کمترین احتمال گذار را داشتهاند. تفاوت احتمال موفقیت در بخشهای مختلف، لزوم اولویتدهی حمایتها و توجه به سیاستهای عمودی به جای سیاستهای افقی را منعکس میسازد. حمایتهایی که بیشترین تأثیر را دارند باید در کنار بخشهایی که بیشترین اثرپذیری را دارند به صورت توأمان تحلیل شوند و انتخاب سیاست بهینه با در نظر گرفتن هر دو مؤلفه صورت پذیرد.<br /> انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری2008084014120210421An Investigation into the Maximum Utilization of National Production and Service Capacity Actواکاوی قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی، خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی55701388710.22034/jstp.2021.13887FAپریساعلیزادهاستادیار، گروه تأمین مالی و اقتصاد علم، فناوری و نوآوری، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران0000-0002-8420-3838مصطفیصفدری رنجبراستادیار، بخش مدیریت صنعت و فناوری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه تهران (پردیس فارابی)، قم، ایرانکیارشفرتاشاستادیار، گروه سیاستگذاری علم و فناوری، پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانJournal Article20210703Lack of demand and market is one of the most important obstacles to technology development and innovation dissemination, especially in developing countries. This qualitative research analyzes one the most important experiments to formulate the demand-side policies in Iran, that is, Maximum Use of Country's Production and Service Capacity Act. The changes of this act were investigated longitudinally relying on seven semi-structured interviews. Analyzing different versions of the act shows that during two revisions, the number of policies with systemic approach has been gradually reduced while the number of policies stimulating private demand has been increased. In the first revision in 2012, the policies that stimulate the demand of final consumers are emphasized, while in the second revision in 2019, a pattern similar to the act of 1996 (stimulating the demand of large companies) is observed, indicating the inefficiency of the 2012 reforms. Clearly, the results show that during this period, direct demand stimulation policies have played a more prominent role compared to policies with the logic of integration and coordination of supply and demand. In addition, over the past revisions of the act, support for the improvement of local technological capability and stimulation of private demand have increased consistently, while reinforcement of the act has not been improved. Moreover, other than a short interval in the 2000s, the implementation of the act has not been considered by Supreme Economy Council. Findings have implications for future policy making efforts on industrialization and innovation policies. <br /> نبود تقاضا و بازار، از مهمترین موانع توسعه فناوری و انتشار نوآوری خصوصاً در کشورهای در حال توسعه است. این مطالعه با هدف تحلیل یکی از مهمترین تجارب قانونگذاری برای تحریک تقاضای نوآوری در ایران یعنی قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی، خدماتی انجام شده است. تحقیق حاضر از حیث نوع کیفی بوده و تغییرات قانون مزبور را بصورت طولی با تحلیل محتوای نُسخ قانون و هفت مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان بررسی مینماید. تحلیل نُسخ مختلف قانوننشان میدهد طی دو بار اصلاح به تدریج از تعداد ابزارهای سیاستی با رویکرد سیستمی کاسته شده و تعداد ابزارهای سیاستی محرک تقاضای خصوصی اضافه شده است. در بازنگری اول در سال 1391، سیاستهایمحرکتقاضایمصرفکنندگان نهایی مورد تاکید قرار گرفته، اما در بازنگری دوم در سال 1398 الگویی تقریبا مشابه با قانون سال 1375 (تحریک تقاضای کسبوکارهایبزرگتر) مشاهده میشود که حاکی از ناکارآمدی اصلاحات سال 1391 است. به صورت مشخص، نتایج این مطالعه نشان میدهد که طی این دوره سیاستگذاری، سیاستهای مستقیم تحریک تقاضا نقش پررنگتری در مقایسه با ابزارها و سیاستهایی با منطق یکپارچهسازی و هماهنگی طرف عرضه و تقاضا پیدا کرده است. همچنین، در دو نوبت اصلاح قانون، توجه به ارتقای توانمندی فناورانه و تحریک تقاضای خصوصی تقویت شده، اما ضمانت اجرایی قانون بهبود نیافته است. به علاوه، اجرای دقیق قانون جز در دوره کوتاهی در اوایل دهه 1380 شمسی، به صورت جدی در شورای اقتصاد دنبال نشده است. یافتههای این تحقیق، دلالتها و پیشنهاداتی جهت تلاشهای آتی سیاستگذاری برای توسعه صنعتی، فناورانه و نوآورانه ارائه مینماید. <br /> <strong> </strong>انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری2008084014120210421The Role Export Incubators in Facilitating Technology-based Firms’ Entry into Foreign Markets; Case Study in Iran Nano-technology Center in Chinaنقش مراکز رشد صادراتی در تسهیل ورود شرکتهای دانش بنیان به بازارهای خارجی؛ مطالعه موردی مرکز نانوفناوری ایران در چین71881388910.22034/jstp.2021.13889FAاسماعیلآقائیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت ایرانامیرذاکریاستادیار دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت ایرانعلیرضاعلیاحمدیاستاد دانشکده مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article20210710International entrepreneurship focuses on the search for business development opportunities across borders. Foreign incubators can play an important role in facilitating the entry of companies into foreign markets. So far, however, less research has focused on the role of international incubators' in the internationalization of start-ups from developing countries. The purpose of this study is to identify and evaluate the role of these incubators in the foreign entry of technology-intensive companies from an emerging country. First, by reviewing the research literature complemented by interviews with managers of client companies, the incubator services for facilitating foreign market entry have been identified. Then, applying the importance-performance analysis (IPA) method, the existing gaps in the provided services are examined and finally, the improvement in the risk and control of exporting companies has been analysed. Based on the results of theme analysis, four main factors including knowledge accumulation and learning, access to networks, risk reduction and increasing control and commitment were identified and then 24 expected services from the growth center were prioritized. The overall performance of the incubator indicates a schematic improvement in the slope of the risk-control chart for the target companies.
کارآفرینی بینالمللی به جستجوی فرصتهای توسعه کسبوکار در ورای مرزها میپردازد. مراکز رشد خارجی میتوانند نقش مهمی در تسهیل ورود شرکتها به بازارهای خارجی داشته باشند، اما تاکنون تحقیقات کمی به نقش مراکز رشد خارجی در بینالمللیشدن شرکتهای فناور در کشورهای درحالتوسعه پرداختهاند. هدف این مقاله، ارزیابی نقش مراکز رشد خارجی در ورود شرکتهای فناور به بازارهای خارجی است و برای این منظور، با رویکرد مطالعه موردی، خدمات ارائهشده توسط یک مرکز رشد مستقر در بازار چین به شرکتهای نانویی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا با بررسی پیشینه تحقیق و سپس تحلیل مضمون مصاحبه با مدیران شرکتهای استفادهکننده از مرکز رشد، خدمات مراکز رشد برای تسهیل ورود به بازارهای خارجی شناسایی و سپس اثر خدمات مرکز رشد در بهبود ریسک و کنترل شرکتها در بازار هدف بهصورت شماتیک تصویر شده و در انتها با روش تحلیل اهمیت-عملکرد، شکافهای موجود در خدمات مرکز رشد بررسی شده است. براساس نتایج تحلیل مضمون، 4 مضمون اصلی شامل انباشت دانش و یادگیری، دسترسی به شبکهها، کاهش ریسک و افزایش کنترل و تعهدات نسبت به بازار کشور هدف است. همچنین نتایج اولویتبندی 24 خدمت مورد انتظار از مرکز رشد نشان میدهد همتایابی و بازاریابی مهمترین اولویت خدمات این مرکز رشد خارجی است. عملکرد کلی مرکز رشد حاکی از بهبود شیب نمودار ریسک-کنترل برای شرکتهای مخاطب است. نوآوری مقاله در تمرکز بر ورود شرکتهای فناوریمحور برخاسته از کشورهای نوظهور به بازارهای خارجی با تسهیلگری مرکز رشد خارجی است.
<strong> </strong>انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری2008084014120210421Buyer-Supplier Patern of Public Procurement for Innovation; The Experience of Supplying 10 Basic Equipment in Oil Industryالگوی خریدار-تأمین کننده در تدارکات عمومی حامی نوآوری؛ تجربه تأمین 10 قلم کالای اساسی صنعت نفت891021389010.22034/jstp.2021.13890FAمیثمنریمانیاستادیار پژوهشکده مطالعات فناوریJournal Article20210710One of the important approaches in public procurement for innovation policy is the provider-supplier approach, and this study seeks to provide an appropriate policy framework for developing a Buyer vs. Supplier Perspective of Oil Industry Equipment Innovation model in Iran's oil industry through a case study of supplying 10 essential commodities in the oil industry. For this purpose, a qualitative case study has been used in the research method. Method of data collection in the first step, policy documents and reports related to the ten basic Equipment project and in the second step, purposeful interviews and interviews are semi-structured. The policy model presented in this paper for public procurement for innovation in Iranian oil industry equipment shows the supplier-buyer approach; The policy goal of the 10-item plan was to reduce imports and meet the basic needs of Iran's oil industry, especially in the face of sanctions, and the development of technology and stimulating the demand for innovation was a secondary goal. This issue has been reflected both in the selection of items and in the process of selecting the winners, and has changed the course of policy implementation from demand stimulation tools to in-house procurement policy. On the other hand, the dissolution of the centralized purchasing trustee and executor of the 10 items project, defects in the evaluation system, especially the subsequent evaluation of the approved roadmap, and finally problems in financing the project have disrupted the effective implementation of the policy.
یکی از رویکردهای مهم در سیاست تدارکات عمومی حامی نوآوری، رویکرد خریدار-تأمینکننده است که بر تعاملات میان عرضه و تقاضا و بسترهای ارتباطی مرتبط با آن تمرکز دارد. مسأله تحقیق این است که چگونه میتوان با این چارچوب نظری، الگوی تدارکات عمومی حامی نوآوری در تجهیزات صنعت ایران را طراحی نمود؟ برای پاسخگویی به این سوال، از روش تحقیق مطالعه موردی کیفی در خصوص تجربه تأمین 10 قلم کالای اساسی صنعت نفت ایران و تحلیل مقولهمحور دادههای کیفی استفاده شدهاست. روش جمعآوری دادهها در گام اول، مستندات و گزارشهای سیاستی مرتبط با پروژه ده قلم کالای اساسی و در گام دوم مصاحبههای هدفمند و انجام مصاحبهها بهصورت نیمهساختاریافته است. الگوی سیاستی ارائهشده در این مقاله برای تدارکات عمومی حامی نوآوری تجهیزات صنعت نفت ایران با رویکرد خریدار-تأمینکننده در چهار بخش اهداف و دستور کار سیاست، ساماندهی سمت تقاضا، نظام ارزیابی تأمینکنندگان و ارتباط نهادی عرضه و تقاضا تدوین شده است. در این الگو، اولویت توسعه فناوری بر تأمین، نظام خرید مبتنی بر استانداردگذاری و فهرست تاییدشده، الگوی ارزیابی فناورانه و نیز تأمین مالی مجزا و اصلاح قوانین مربوط به مناقصات و خرید دولتی مورد توجه قرار گرفته است.
<strong> </strong>