انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Why can't we spend one percent of GDP on R&D?چرا نمی توانیم یک درصدGDP را در R&D هزینه کنیم؟12784FAسید سپهرقاضی نوریJournal Article19700101Why can't we spend one percent of GDP on R&D?پس از حمد و ثنای خدای یگانه و درود به رسول فرزانه؛ با وجود تمام پیچیدگیهای موجود در مفاهیم و شاخصهای توسعه، شاید هیچ شاخصی را نتوان به اندازه سهم هزینههای تحقیق و توسعه (R&D) از تولید ناخالص داخلی (GDP)، مورد تأیید و تأکید صاحبنظران دانست. به عبارت دیگر، میزان این عدد دقیقاً نشاندهنده سطح توسعه است و مصروف شدن لااقل یک درصد از GDP هر کشور برای R&D ، دستیابی به آستانه توسعهیافتگی در آن کشور تلقی میشود. تا اینجای کار همه چیز روشن به نظر میرسد. هدف همه دولتها و کشورها توسعه است، بودجه هم دست دولتهاست (حداقل در مورد اقتصاد نفتی و دولت سالارانه ما که چنین است)، صرف درصد مشخصی از بودجه در تحقیقات هم شاخص توسعه است (و تا به حال مثال نقضی بر آن یافت نشدهاست). پس این گوی و این میدان: یک دستور یا صورتجلسه دولت یا حداکثر یک قانون مصوب مجلس لازم است که هر کشوری را از در حال توسعه بودن برهاند و به جرگه توسعه یافتهها برساند. پس چرا درباره برخی کشورها و به ویژه ایران ما، این امر تا به حال محقق نشدهاست؟! از آن عجیبتر اینکه شاید در سالهای اخیر هیچ رئیس حکومتی به اندازه رهبری نظام اسلامی، به صرف بودجه و تمرکز دولت و ملت بر علم و فناوری تأیید نکردهاست، تا حدی که برخی مسئولین از تأکیدات مکرر ایشان، بوی وجوب شرعی را استشمام کردهاند. اما کماکان درصد GDP ما که صرف R&D میشود از 2/0 در سال 67 (پایان جنگ تحمیلی) به 43/0 در سال 72 (پایان برنامه اول) و 38/0 در سال 78 (پایان برنامه دوم) و 56/0 در سال 83 (پایان برنامه سوم) و 62/0 در سال 88 (پایان برنامه چهارم) رسیده و برآورد احتمالاً بدبینانه مرکز پژوهش-های مجلس بر مبنای بودجه سال 89 آن را 23/0 نشان میدهد! موضوع چیست؟ آیا دولتهای مختلف ما طی این سالها هیچگاه نخواستهاند اهداف برنامههای پنج ساله توسعه را که صرف 1 یا 2 یا حتی 3درصد بودهاست محقق کنند و کشور ما را در سلک کشورهای توسعهیافته درآورند؟ این که منطقی نیست. در سایر کشورها چطور؟ آیا کشورهای نفتی دیگری مانند کشورهای عربی با پولهای هنگفت و حکومتهای متمرکز خود نمیتوانستند دستوری از پادشاه و امیر مربوطه گرفته و ناگهان این درصد را به اعداد بالای یک درصد برسانند؟ واقعیت این است که برخلاف تصور اغلب دانشمندان و حتی مدیران ما، صرف بودجه در R&D بیش از آن که عامل توسعه کشورها و جوامع باشد، منعکس کننده توسعه آنهاست. به عبارت دیگر، کشوری میتواند بودجه قابل قبولی را در پژوهش صرف نماید که زیرساختهای مورد نیاز اعم از سختافزار و نرمافزار و نیروی انسانی و مقررات و سایر نهادهای مختلف را فراهم کردهباشد و اینها مسیر نمیشود مگر در یک کشور توسعه یافته. این گونه است که میبینیم سالهاست (و سابقه این سالها به قبل از انقلاب اسلامی برمیگردد) که هدفگذاری و تلاش میکنیم تا به عدد 1 درصد برسیم و میبینیم که همچنان برآورد سال 89 (یعنی 23/0) با عملکرد سال 68 (یعنی 21/0) برابری میکند. یعنی مانند همه موضوعات دیگر، پول کلید حل مشکلات نیست و تدبر و تدبیر و بهرهگیری از تجارب سایر کشورهاست که ما را به مقصود میرساند. نمیخواهم منکر کم لطفیهای مسئولین بودجهریزی کشور شوم که هنوز هم وقتی در خفا و خصوصی صحبت میکنند صرف بودجه در پژوهش را اسراف (و در بهترین شرایط، کاری تزیینی) تلقی میکنند (و عجیب این که اغلب آنان هم دانشگاهی هستند). اما در عین حال، تمایلی هم ندارم که نقش ما پژوهشگران را در ایجاد چنین نگاهی بین مسئولین، کمرنگ جلوه دهم. وقتی به گوش خود میشنویم که معاون پژوهشی یک دانشگاه بزرگ (و به جرات میگویم که به نمایندگی از عمده دانشگاهیان کشور) خواستار آن میشود که کل بودجه تحقیقاتی شرکتها و دستگاهها مستقیماً به ردیف بودجه دانشگاهها منتقل میشود، در مییابیم که هنوز هم بسیاری از محققان ما، بودجه پژوهشی را نوعی اضافهکار برای خود قلمداد میکنند و نه یک سرمایهگذاری که باید به شکل مضاعف به جامعه برگردانده شود. هر چند که در خانه اگر کس است یک حرف بس است، اما بار دیگر به همکاران دانشگاهی و پژوهشگر خود عرض میکنم که تحقیقات خود را باید با دید مشتریمداری و مأموریتمحوری تعریف کنند و فیالواقع اگر کاربردی ملموس و شدنی برای یک موضوع پژوهشی متصور نمیبینند به سراغ سایر موضوعات بروند تا بتوانند پاسخگوی آحاد جامعه برای صرف مبالغ متعلق به آنان باشند. مسئولین محترم هم توجه داشته باشند که تکمیل حلقههای زنجیره نوآوری در کشور، امری ضروری است که هیچگاه به شکل تصادفی و ناگهانی اتفاق نخواهد افتاد، هر چند که ما بند الف ماده 46 قانون برنامه چهارم توسعه را مانند بسیاری از قوانین دیگر با سهلانگاری پشت سر گذاشته باشیم.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12784_42f9b69ecf6869bb15811490db1658c9.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222The linkage of Technology Strategy and Overall Strategy in Multi Business Diversified Groupsارتباط میان راهبرد فناوری و راهبرد کلان در سطح شرکتهای دارای کسب و کار متنوع11712785FAمحمدرضاآراستیعضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایرانمهدیخالقیکارشناس ارشد MBA، دانشگاه صنعتی مالک اشترجوادنوریدانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایرانJournal Article19700101This article concerns technology strategy and its linkage with overall strategy in multi-business diversified groups. In the last two decades, the alignment of technology strategy and business strategy has been one of the important issues in the field of strategy and technology management. The most majority of researchers are concentrated on single companies through which different frameworks, models & decision support tools have been developed and widely utilized by industries. Although multi-business and diversified groups play an important role in global and national economics and need a comprehensive and overall plan to manage their diversified technological assets, there are few researches which discuss Corporate Level Technology Strategy (CLTS). The main aim of this study is to investigate the linkage of CLTS with corporate strategy in a diversified company. Having reviewed related fields of literature, based on a deductive approach and content analysis method, the concept of technology strategy at the corporate level has been clarified and the necessity of its linkage with corporate strategy has been pointed out. A new framework has been finally proposed to show how technology strategy and overall strategy is aligned at the corporate level, which can be served as a conceptual model in further researches.این مقاله به موضوع راهبرد فناوری و ارتباط آن با راهبرد کلان در شرکتهای دارای کسب و کارهای متنوع میپردازد. در دو دهه گذشته، همراستایی راهبرد فناوری و راهبرد کسب و کار، یکی از محورهای مهم پژوهشی را در دو حوزه راهبردی و مدیریت فناوری به خود اختصاص داده است. تمرکز این تحقیقات بیشتر بر بنگاههای دارای کسب و کار واحد بوده و در همین خصوص چارچوبها، مدلها و ابزارهای تصمیمگیری مختلفی توسعه یافته و بهوسیله شرکتها بهکار گرفته شدهاند. علیرغم اینکه شرکتهای دارای کسب و کارهای متنوع، نقش مهمی را در اقتصاد کشورها ایفا میکنند و به دلیل برخورداری از داراییهای فناورانه مختلف، نیازمند برنامه جامع و کلان راهبردی در زمینه فناوری هستند، تعداد اندکی از پژوهشها به این موضوع پرداختهاند و خلأ وجود چارچوبی نظری در این زمینه، احساس می شود. هدف این مقاله دستیابی به چارچوب اولیه بر مبنای مطالعه ادبیاتی و بر اساس رویکرد قیاسی، با استفاده از روش تحلیل محتوی است. به همین منظور دهها منبع در زمینههای راهبرد فناوری، مدیریت فناوری، مدیریت شرکتهای مادر و راهبرد تنوع بررسی شدهاند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مفهوم راهبرد فناوری در سطح شرکتهای مادر (گروه) به وسیله صاحبنظران دو حوزه راهبرد و مدیریت فناوری پذیرفته شده و ضرورت ارتباط آن با راهبرد کلان این شرکتها ، تأکید شده است. در این تحقیق همچنین مؤلفههای راهبرد فناوری در سطح گروه و نحوه شکلگیری آن مبتنی بر راهبرد کلان گروه ، شناسایی و تبیین شده و بر همین اساس چارچوب نظری اولیه پیشنهاد شده است که میتواند مبنایی برای مطالعات بعدی در این حوزه قرار گیرد.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12785_b272417b31effee975f387a40002c7b8.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Academic Socialization of Students in the University of Tabrizعوامل مؤثر بر جامعه پذیری دانشجویان دکتری با نقش محقق؛ مطالعه موردی دانشجویان دکتری دانشگاه تبریز173312786FAفاروق امینمظفریاستادیار دانشکده علوم انسانی واجتماعی دانشگاه شهید بهشتیرحیمیوسفی اقدمدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتیJournal Article19700101This article is prepared on the basis of a study on 134 doctorate students studying in different disciplines in University of Tabriz. The goal of this research is to explore the socialization ability of students in different faculties from different points of view. Theoretical framework is based on socialization model of Weidman and his colleagues on doctorate students (John. C. Weidman. Elizabeth L. Stein, 2003) through which different variants such as the university atmosphere, scientific support of professors, encouraging students to participate in scientific programs, interactions among students and with professors has been estimated. This research is accomplished using measurement method and questionnaire and the data obtained are statistically analyzed using SPSS software. Also using variance analysis test it is proved that the scientific socialization process of doctorate students differs in different faculties and a meaningful relationship rules among faculties. Also t. test proves that a very significant correlation is recognized between two groups of students: students who interact with professors differ from those who don’t from socialization dimensions. Pierson’s correlation test also manifests that there is no relation between scientific assessments of students about themselves and scientific socialization. In this research, the atmosphere of the university proves to be the main variant in socialization of doctorate students and its regression equation is shown with a collection of different variables. Also another regression test proves the credibility of the model. The achievements of this paper are novel in the field of research about socialization of doctorate students in Iran. Also it is an attempt to better present different forms of socialization process among students with experimental findings. Also it can be helpful for those who are in charge of educational issues to bring about an environment more applicable with scientific norms.این مقاله براساس پژوهشی در بین 134 دانشجوی دکتری از رشتههای مختلف دانشگاه تبریز تدوین شده است. هدف از ارائه این مقاله بررسی عوامل مؤثر برجامعه پذیری دانشجویان دکتری با ایفای نقشهای محققی1 در دانشکدههای مختلف دانشگاه تبریز است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس الگوی جامعهپذیری دانشجویان دکتری وایدمن و همکاران است. در تحقیق حاضر دو دسته از عوامل، از مدل وایدمن اتخاذ شده که شامل جوّ حمایتی گروه آموزشی برای فعالیتهای پژوهشی، حمایتهای علمی استادان، تشویق دانشجویان به فعالیتهای علمی، تعاملات دانشجویان با همکلاسیها و همـکاریهای دانشگاهی(متغیرهای درون گروه آموزشی) و متغیر عضویت در سازمانهای تخصصی پژوهشی ( متغیر بیرون از گروه آموزشی) است. متغیرهای زمینه (جنس و رشته) برای ارائه این فرضیه که جامعهپذیری در بین رشتههای مختلف و جنسها (زن و مرد) تفاوت دارد. به تحقیق اضافه شده است. این تحقیق با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شده و دادههای به دست آمده با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل آماری شدهاند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای درنظر گرفته شده برای جامعهپذیری دانشجویان دکتری به میزان اندکی توانستهاند ایفای نقش محقق به وسیله دانشجویان دکتری را توضیح دهند (210/0=²R). فرضیه تفاوت جامعهپذیری در بین دو جنس هرچند تأیید نشد، اما آزمون (T-Test) برای گروههای مستقل نشان داد که گروه آموزشی در قبال دو جنس به صورت یکسانی برخورد نمیکند و نیز بین دو جنس در عضویت سازمانهای تخصصی پژوهشی تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین فرضیه تفاوت جامعهپذیری در بین رشته-های مختلف با آزمون F تأیید شد. دستاورد تحقیق حاضر ضمن بدیع بودن آن در زمینه تحقیق دربـاره جامعهپذیری دانشجویان دکتری در ایران، نشان دادن تأثیر اندک گروه آموزشی بر جامعهپذیری دانشجویان (همسو با مطالعات دیگر در این زمینه) است. همچنین برای سیاستگذاران کلان آموزشی برای سیاستگذاری برای ایجاد جو گروه آموزشی که بتواند هرچه بیشتر دانشجویان دکتری را با نقش-های حـرفـهای خود آشنا سازد، میتواند مفید باشد.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12786_bedd7ff2b747b73a017ca3cf43efc092.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Designing an Adaptive Model of Information Technology Management in Public Organization of Iranطراحی و تبیین الگوی انطباقی مدیریت فناوری اطلاعات برای سازمانهای دولتی کشور334512787FAعلیرضاحسنزادهمریمحاجیپور ساردوییشعبانالهیJournal Article19700101Regarding to the importance and special position of information technology in the public organizations of Iran, manager attitudes and public organization needs to a structured model for management of information technology and sufficient recognition on outsourcing of each components, the objective of this research is to present an adaptive model for information technology management in public organizations of Iran. The research method is descriptive has an applied nature. Sample in this research have been selected from academic experts for model testing, and from public sector experts in order to applying the model in the real world. After analyzing academic experts' opinion, all components of the model and their outsourcing were confirmed. Designed model consist of five main components: Alignment, IT Investment, IT Risks, Value Delivery and IT Monitoring. Then the current status of information technology management in public sector was examined via a case study.با توجه به اهمیت و جایگاه ویژه فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی ایران، رویکرد و نگرش مدیران و نیاز مبرم سازمانهای دولتی به الگویی ساخت یافته به منظور مدیریت فناوری اطلاعات و آگاهی و شناخت کافی نسبت به برونسپاری هر یک از مؤلفهها و شاخصهای آن الگو، این تحقیق با هدف ارائه الگوی انطباقی مدیریت فناوری اطلاعات برای سازمانهای دولتی کشور، انجام پذیرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این نوشتار، روشی توصیفی است و از لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است. جامعه آماری و گروه نمونه مورد مطالعه پژوهش در بخش طراحی الگو متشکل از خبرگان دانشگاهی و در بخش مطالعه موردی برای اجرای الگوی طراحی شده، متشکل از خبرگان وزارت صنایع و معادن و سازمانهای تحت پوشش آن است. پس از بررسی پیشینه پژوهش به طراحی الگو پرداخته شد. سپس بر اساس نظریات خبرگان دانشگاه، الگوی مذکور آزمون شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مؤلفههای الگوی انطباقی مدیریت فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی کشور عبارتند از همراستایی برنامهریزی راهبردی IT و معماری IT سازمان سرمایهگذاری IT، مخاطرات IT، ارائه ارزش و پایش IT. پس از تأیید اجزای و کلیت الگو بر اساس نظریات خبرگان دانشگاهی، الگوی مذکور در وزارت صنایع و معادن و سازمانهای تحت پوشش آن بهکار گرفته شد. نتایج به کارگیری مدل در صنعت با نظریات خبرگان دانشگاه مقایسه و تحلیل و بر این اساس راهکارهای لازم ارائه شد.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12787_193dad5286aaa4161d85abd2e41528c2.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Correlation between strategic Planning and Internal Factors of Organization in Iranian High Technology Firmsبررسی روابط بین برنامهریزی راهبردی و عوامل درون سازمانی در شرکتهای مبتنی بر فناوریهای برتر در ایران476112788FAمحمدنقی زادهدانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییپوراندختنیرومنددانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییجمشیدصالحی صدقیانیدانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییروح اللهایزدخواهدانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییفرزانمجیدفردانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییکمالمحمدیدانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییمهدیپاکزاددانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییمهدیگودرزیدانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطباییJournal Article19700101Important role of high technology firms in economic and social development of countries, on the one hand, and importance of strategy formulation and its relation with internal factors of organization for survival of these firms in current competitive environment, on the other hand, specify the necessity of conducting a research in this field. According to above, main objective of this research is exploring correlations between formulation of strategic planning and internal factors of organization in Iranian high technology firms. So this article tries to specify the correlation and its extent between internal factors of organization (including staff, type of planning, market research and foundations of strategy formulation) and strategic planning in these firms. The results elicited from questionaries show that formulation of strategic planning in Iranian high technology firms correlates with owning marketing human resources, existence of specified strategies and having market research about future customers. Also the results show although the managers of these firms believe that strategic planning is important, this approach hasn’t caused to an action plan for doing this planning. This subject should be analyzed more narrowly in future studies. Another result elicited from this study is that the managers who have employed personnel with marketing experience are more successful than others in formulating and doing strategic planning. Also it was revealed the firms owning strategic planning do not use the technologic improvement and market contingency simultaneously. Finally it can be said that this kind of firms because of dependency on advanced technologies have more sensitivities for specifying strategic destinations and paths dominant on the other pillars of organization.اهمیت نقش شرکتهایی با فناوری برتر در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها از یک سو و اهمیت تدوین راهبرد برای بقای این شرکتها در فضای رقابتی امروز و به دنبال آن اهمیت روابط بین برنامهریزی راهبردی و عوامل درون سازمانی در این شرکتها از سویی دیگر، لزوم انجام تحقیقی در این زمینه را مشخص میسازد. با توجه به توضیحات فوقالذکر، هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین تدوین برنامهریزی راهبردی و عوامل درون سازمانی در شـرکتهای با فناوری برتر در ایران است. لذا این مقاله به دنبال تعیین میزان ارتباط عوامل درون سازمانی (شامل بر کارکنان، نوع برنامهریزی، تحقیقات بازار، مبانی اصلی تعیین راهبرد) و برنامهریزی راهبردی دراین شرکتهاست. اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامه نشان میدهد که اتخاذ برنامهریزی راهبردی در بنگاههای مبتنی بر فناوریهای برتر ایران، با متغیرهایی چون داشتن نیروهای بازاریابی، وجود راهبردهای کاملا مشخص و داشتن تحقیقات بازار درباره مشتریان آینده، همبستگی دارد. از نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که علیرغم این که مدیران این شرکتها برنامهریزی راهبردی را مهم میدانند؛ ولی این نگرش سبب انجام برنامهریزی مزبور نشده است. این موضوع بایستی به عنوان مبحثی در مطالعات آتی مورد تجزیه و تحلیل دقیقتر قرار گیرد. شرکتهای با فناوری برتر که اقدام به استخدام کارکنان با سابقه بازاریابی عمومی مینمایند و به عبارت دیگر این کار را مهم میدانند، در انجام برنامهریزی راهبردی نسبت به سایر شرکتها که اقدام به استخدام این گروه از افراد نمیکنند، موفقتر عمل میکنند. همچنین معلوم شد که شرکتهایی که فرایند برنامهریزی راهبردی را دارند از پیشرفتهای فناورانه و مقتضیات بازار به طور همزمان به عنوان ورودیهای مؤثر در روند برنامهریزی استفاده نمیکنند. در نهایت میتوان گفت این نوع بنگاهها به دلیل اتکا به فناوریهای پیشرفته، از حساسیتهای بیشتری برای تعیین مقاصد و مسیرهای راهبردی برخوردارند که سایه بر ارکان کلیدی دیگر بنگاه نیز میاندازد.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12788_639fb03e89c850d1b238db446fdda96e.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Evaluating Implementation of Science and Technology Policies in Public and Ministries’ Research Centersارزیابی پیادهسازی سیاستهای علم و فناوری مراکز تحقیقاتی دستگاههای اجرایی617512789FAحبیباللهطباطبائیانعضو هیأت علمی دانشگاه شریف، تهران، ایرانمهدیفاتح رادعضو هیأت علمی دانشگاه شریف، تهران، ایرانسید محمدحسینشجاعیعضو هیأت علمی دانشگاه شریف، تهران، ایرانJournal Article19700101The way of designing, organizing and coordinating research activities in the policy making, planning, execution and evaluating stages holds a prominent situation leading to efficiency of national science, technology and innovation system. In accordance with a national law, master policy making and planning office of the president deputy of scientific and technological affairs, has evaluated science and technology policies notified to research institute affiliated with ministries and public organizations and has tried to take steps in the most fundamental layer of the subject regarding research policy making. To evaluate these institutes, self–assessment method have been selected and completed with site survey and semi–structured interviews. In this article, first the theoretical basis has been explained and regarding notified science and technology policies, the method, process and assessment results have been reviewed, then some proposals have been presented for more qualified evaluation.چگونگی طرحریزی، سازماندهی و هماهنگی پژوهشها در گامهای مختلف سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا و ارزیابی از جایگاهی ویژه در کارامدی نظامهای ملی علم، فناوری و نوآوری برخوردار است. دفتر سیاستگذاری و برنامهریزی کلان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با ارزیابی سیاستهای ابلاغی علم و فناوری مراکز تحقیقاتی دستگاههای اجرایی کشور، گامی اولیه را در بنیادیترین لایه این مراحل، یعنی سیاستگذاری پژوهش، برداشته است. ارزیابی این مراکز تحقیقاتی، بر روش خود ارزیابی در کنار بازدیدهای حضوری و مصاحبههای نیمهساختیافته مبتنی بوده و در بیست مرکز تحقیقاتی تابع دستگاههای اجرایی کشور انجام شده است.1 در این مقاله پس از تشریح مبانی نظری ارزیابی سیاستها و با نگاه به سیاستهای اجرایی ابلاغی علم و فناوری مراکز تحقیقاتی دستگاههای اجرایی، بر روش، فرایند و نتایج ارزیابیِ انجامشده مروری صورت میگیرد و در پرتو آن پیشنهادهایی برای کارایی و اثربخشی بیشتر ارزیابی سیاستها در حوزه پژوهش ارائه میشود.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12789_78acb62b3a198d7983054a1cb6108381.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Presenting a Framework for Evaluation of Health Technologies in Health and Medical System of Iran; Case Study: Robolens Robotارائه چارچوب ارزیابی فناوریهای سلامت در نظام بهداشت و درمان ایران؛ مطالعه موردی ربات روبولنز758612790FAصنمالساداتفرنودیکارشناس ارشد مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانJournal Article19700101Health is a fundamental and basic right of Human being. Since health is a great importance in the society, and also ever-increasing the development of health technologies as well as the related economical, social, political and moral problems applying these technologies, making decisions in this respect will be more sensitive and complication. However, presenting a comprehensive framework for evaluating of health technologies is of great importance. Therefore, in the this research, it is tried the best to take steps, although less, to achieve this goal. By identifying the various aspects considered in evaluating of health technologies in viewpoints of different beneficiaries of health and medical system in Iran and investigating the significance of each of the mentioned aspects, it has been presented a formwork in this regard. It was initially studied the existing documents, then the basic six aspects for evaluation of health technologies as well as five beneficiary groups in the health and medical system of Iran were identified and worked out. After taking opinions of experts and analyzing the data, the significance of each of aspects respectly and viewpoints of each of beneficiary groups were determined as well. To survey the views of different players in the health and medical system of Iran about significant aspects for evaluating of health technologies, the relation between career of each of principal player and the priority of their options among the proposed six aspects were investigated which illustrated more relation between these two variations. In this framework, it is considered more aspects compared to similar researches as well as presented parameters for two decision-making groups of micro and macro levels of health system and also surveying the viewpoints of various players and beneficiaries about significant aspects in evaluating health technologies. Finally after determining the proposed framework, the method of Laparoscopy surgery by using Robolens robot and Laparoscopy without using robolens robot based on the presented framework was compared that the surgery using the mentioned technology were preferred.داشتن سلامتی از حقوق اساسی و ابتدایی هر انسانی است. اهمیت بسیار زیاد حوزه سلامت در سطح جامعه و همچنین توسعه روزافزون فناوریهای سلامت و مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی مرتبط با بهکارگیری این فناوریها، اتخاذ تصمیمات مرتبط با این حوزه را با حساسیت و پیچیدگی بیشتری همراه نموده است. از این رو ارائه چارچوبی جامع و فراگیر برای ارزیابی فناوریهای سلامت، اهمیت فراوانی دارد. به همین منظور با شناسایی ابعاد مختلف مطرح در ارزیابی فناوری-های سلامت از دیدگاه ذینفعان گوناگون نظام بهداشت و درمان کشور و بررسی اهمیت هر یک از این ابعاد، چارچوبی را در این خصوص ارائه شده است. در ابتدا پس از مطالعه مستندات موجود، شش بُعد اصلی برای ارزیابی فناوریهای سلامت به همراه پنج گروه ذینفع در نظام بهداشت و درمان کشور شناسایی و استخراج شد. پس از نظرسنجی از خبرگان و انجام تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی دادهها، میزان اهمیت هر یک از ابعاد به طور کلی و همچنین از دید هر یک از گروههای ذینفع تعیین شد. همچنین برای بررسی دیدگاه بازیگران مختلف در نظام بهداشت و درمان کشور پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوریهای سلامت، رابطه میان جایگاه شغلی هر یک از این بازیگران اصلی با اولویتهای انتخابی آنها از میان ابعاد ششگانه پیشنهادی بررسی و همبستگی نسبتاً بالایی میان این دو متغیر مشاهده شد. نکته قابل توجه در این چارچوب، در نظر گرفتن ابعاد بیشتر نسبت به تحقیقات مشابه و نیز پارامترهای مطرح برای دو گروه تصمیمگیرندگان سطح خرد و کلان حوزه سلامت و همچنین بررسی نظریات بازیگران و ذینفعان مختلف این حوزه پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوریهای سلامت است. در انتها و پس از مشخص شدن چارچوب پیشنهادی، روش جراحی لاپراسکوپی با فناوری روبولنز و جراحی لاپراسکوپی بدون فناوری روبولنز بر پایه چارچوب ارائه شده با یکدیگر مقایسه گردیده که جراحی با فناوری مذکور ترجیح داده شد.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12790_ce7c957673fd9e3ed3f853acad1842e4.pdfانجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808402420091222Identifying the Policy Making Challenges in the National Innovation System of Iranشناسایی چالشهای سیاستگذاری در نظام ملی نوآوری ایران8710112791FAمنوچهرمنطقیعلیحسنیعلیرضابوشهریدانشگاه صنعتی مالک اشترJournal Article19700101The aim this research is identification of policy making challenges in the national innovation system of Iran through the Delphi method. According to findings of this research, 48 effective factors on Inefficiency and Ineffectivness of policy making function are recognized. It should be mentioned that 30 items of these factors recognized challenges have been detected and mentioned by other researches and 18 of them, according to suggestions of expert panels, are recognized in this research for Iran. The challenges are presented through the three main categories and two different model (detailed Model and comprehensive model) for the national innovation system of Iran. <br /> <br />Keywords: Policy Making, Institution, National Innovation System, Inefficiency and Ineffectivness, Delphi Method, Iranهدف این پژوهش، شناسایی چالشهای سیاستگذاری در نظام ملی نوآوری ایران بر اساس روش دلفی است. براساس یافتههای این پژوهش، در مجموع 48 مؤلفه تأثیرگذار در ناکارامدی کارکرد سیاستگذاری نوآوری شناسایی شده است. لازم به ذکر است که به 30 فقره از این عوامل در پژوهشهای پیشین اشاره شده و 18 مؤلفه دیگر نیز بر اساس پیشنهاد خبرگان درباره ایران شناسایی شده است. این مؤلفهها در سه دسته اصلی و در چارچوب دو مدل ناکارامدی سیاستگذاری نوآوری ایران (مدل تفصیلی و مدل جامع) ارائه شدهاند.https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12791_9acec18ddd6782e190961ece10fb1294.pdf