2024-03-29T01:36:29Z
https://jstp.nrisp.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=317
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
مهمان سردبیر: دو رویکرد پیشبرد تکامل سیاستهای نوآوری کشور
مهدی
الیاسی
مهمان سردبیر: دو رویکرد پیشبرد تکامل سیاستهای نوآوری کشور در طول نیم قرن اخیر و به ویژه پس از انقلاب اسلامی، بر پایه سرمایهگذاریها و تلاشهای انجامشده در حوزه آموزش عالی و پژوهش، مسیر رشد علمی کشور رو به تکامل بوده و ظرفیتهای بالقوه توسعه مبتنی بر دانش و فناوری تا حدودی فراهم شده؛ اما شواهد عینی، بیانگر لزوم تمرکز بیشتر سیاستهای این حوزه بر نوآوری و اثرات اقتصادی است و نیاز داریم که به نسل جدیدی از طراحی سیاستی در حوزه علم، فناوری و نوآوری وارد شویم. این مسیر تکاملی در حوزه سیاستها و قوانین و مقررات را کشورهای پیشرفته و صنعتی نظیر انگلستان از اواخر قرن 15، ایالات متحده آمریکا از اواخر قرن 18، آلمان از اواسط قرن 19 و ژاپن از اواخر قرن 19 آغاز نموده و توسعه آنها تا حد زیادی مرهون سیاستگذاریهای صنعتی یا به تعبیری قوانین و مقررات مرتبط با توسعه فناوری و نوآوری است. در ایران نیز مسیر تکاملی قوانین و مقررات از تمرکز بر سیاستهای آموزش و توسعه علمی به سمت تمرکز بر توسعه فناوری و نوآوری حرکت کرده است. اسناد سیاستی و بالادستی متعددی نظیر نقشه جامع علمی کشور، سیاستهای کلی علم و فناوری، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی برنامههای پنج ساله توسعه کشور و قوانین و مقررات اجرایی مختلف همچون قانون حداکثر استفاده از توان داخلی، قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، قانون برنامه ششم توسعه، قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و قانون حمایت از سرمایهگذاری خارجی و امثال آنها، تا حدودی این تکامل را نشان داده و تصویری شفاف از اهداف توسعه علم و فناوری کشور ارائه نمودهاند. اما با وجود سابقه طولانی در تدوین و اجرای برنامههای سیاستی، مواردی مانند تعدد قوانین و مقررات کاملاً افقی، عدم انسجام قوانین ویژه علم و فناوری با سایر قوانین کشور، نبود توازن و تعادل بین سیاستهای سمت عرضه و سیاستهای طرف تقاضای فناوری، عدم تدوین برنامههای اجرایی مشخص در راستای تحقق اهداف سیاستهای کلان کشور و عدم توجه به ابعاد کامل مسائلی نظیر توسعه اقتصاد دانشبنیان، همگی از مصادیقی است که اثربخشی این سیاستها را کاهش داده است. بر اساس تجارب کشورهای پیشرو حوزه فناوری و نوآوری، میتوان دو رویکرد تأثیرگذار در افزایش اثربخشی سیاستها را شناسایی کرد که باید در طراحی سیاستهای نسل دوم جهش علم، فناوری و نوآوری به آنها توجه داشت: اول اینکه تجربه کشورهای پیشرفته، مملو از نمونههایی است که نشانگر حرکت از سیاستهای افقی به سمت "توسعه نظامهای تنظیمگری (رگولاتوری) بخشی" است. به عنوان نمونه تجربه توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات چین نشان میدهد که سیاستگذاران با اهرم کردن بازار داخلی و شناخت دقیق از زنجیره ارزش بخشهای هدف، دقیقاً مشخص کردهاند که کدام بخشها باید در داخل کشور و بهرهگیری از نیروی انسانی و مشارکت شرکتهای بومی تولید شود. چالش اصلی تدوین قوانین و مقررات اثربخش برای توسعه اقتصاد دانشبنیان در کشور نیز به همین موضوع باز میگردد. بدنه اصلی اقتصاد کشور در بخشها و صنایع مختلف که بیشترین سهم از تولید ناخالص ملی را دارند سیاست مناسب و مشخصی برای ارتقاء فناوری در حوزه خود ندارند. نظام رگولاتوری بخشهای مختلف برای توسعه فناوری و نوآوری آماده نیست و هنوز بخشهای اصلی اقتصاد کشور خود را بیشتر مسئول ارائه خدمت میدانند تا توسعه فناوری و توان داخلی. اگر چه دانش انباشتشده که بیشتر از طریق یادگیری حین انجام کار در بخشهای مختلف صنعتی و اقتصادی کشور ایجاد شده ظرفیت جذب لازم برای توسعه فناوری و نوآوری را فراهم نموده اما تنظیمگری نامناسب در بخشها نه تنها امکان توسعه فناوری در قسمتهای مهم زنجیره ارزش را فراهم نکرده بلکه حتی در بیشتر موارد، شناخت درست و مناسبی از این توانمندیها و نقاط مهم زنجیره ارزش بخش در دستگاههای اجرایی کشور وجود ندارد. در واقع عامل اصلی اجرا نشدن قوانینی نظیر حداکثر استفاده از توان داخل نیز به این موضوع برمیگردد که دستگاههای بخشی بیشتر خود را مسئول اجرای به موقع پروژهها دانسته و دغدغه توسعه توانمندی نداشتهاند و یا اصلاً اهداف مشخص و از پیش تعیینشدهای برای اینکه در هر پروژه چه بخشی از توان فنی و مهندسی کشور میتواند در زنجیره ارزش ارتقاء یابد وجود نداشته است. دومین نکته قابل مشاهده از تکامل مقرراتگذاری در حوزه فناوری و نوآوری کشورهای پیشرفته "تعریف برنامههای ویژه به جای قوانین مکرر" است. لازمه این موضوع نیز تعریف نهادی مسئول برای اجرای برنامههای مشخص سیاستی است که میتواند از بین نهادهای موجود انتخاب و یا به صورتی نهادی جدید تأسیس شود. متأسفانه تبدیل اهداف سیاستی به مصوبات قانونی و یا مقررات هیأت وزیران و ابلاغ آن به دستگاههای دیوانسالار و مفروض نمودن اجرایی شدن آنها در این نظام لَخت، یکی از موانع و چالشهای اساسی در این خصوص است. به عنوان نمونه مؤسسه Bpifrance که نهاد مسئول تأمین مالی نوآوری در فرانسه است فارغ از تکامل ساختاری خود از زمان تأسیس، در پنج برنامه عملیاتی بیش از 208 طرح مشخص (دارای تعریف شفاف هدف، ذینفعان و فرآیندهای ارزیابی، تخصیص، کنترل و نظارت) را طراحی و اجرا نموده است. علاوه بر این برنامههایی نظیر Innobiz کره جنوبی و SBIR و STTR ایالات متحده آمریکا که برای حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط است تنها نمونههایی کوچک از این تغییر رویکرد است. در داخل کشور نیز نمونه این تکامل را میتوان در تجربه اجرای قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان دید که با وجود تمام کم و کاستیهای قانونی و اجرایی آن، اجرای این قانون در قالب یک برنامه و با در نظر گرفتن نهادی مسئول و همچنین تعیین اهدافی مشخص، موجب پیشبرد هدف قانونگذار شده و میتوان با تحلیل اثرات و اصلاح ضعفهای موجود در اهداف و ابزارهای سیاستی، در قالب این رویکرد برنامهای برای اجراییسازی سایر اهداف طراحی نمود. دکتر مهدی الیاسی معاون سیاستگذاری و توسعه معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری
ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد ندارد
2018
09
23
1
1
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13010_11381fad9285685ba65de090ce740588.pdf
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
تحلیل سیاستهای مورد تأکید اسناد فرادستی در مقابله با فساد دانشگاهی
مریم
قائدی
مهرداد
مدهوشی
نادر
رازقی
عبدالحمید
صفایی قادیکلایی
فساد در آموزش عالی پدیدهای است که نظامهای آموزشی همواره با آن درگیر و هزینههای هنگفتی بابت آن پرداختهاند و هدف مقاله حاضر تدوین یک الگوی دانشگاهی عاری از فساد بر مبنای اسناد فرادستی و قوانین و مقررات نظام آموزش عالی ایران است که در پرتو آن رسالت کلیدی این نظام پیگیری شده و ارتقاء کیفیت آن نیز تأمین شود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن کیفی میباشد. در تحلیل یافتهها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده و با رویکرد استقرایی، محتوای متنی اسناد فرادستی آموزش عالی به عنوان راهبردهای ابلاغی، تحلیل و مفاهیم در قالب کدهای باز و محوری استخراج شدند. ابتدا نمونهای 77تایی از مجموعه قوانین آموزش عالی به صورت غیراحتمالی و هدفمند انتخاب و به واسطه آنها گونهشناسی قوانین نظام آموزش عالی ارائه و سپس با تحلیل محتوای 7 سند فرادستی منتخب آموزش عالی و استخراج گزارههای الزامآور برای دانشگاهها، 19 مفهوم اصلی استخراج شد. مفاهیم استخراجشده در قالب چهار رویکرد گروهبندی شدهاند: رویکرد مدیریتی و سیاستگذاری در آموزش عالی، تأمین منابع مالی و زیرساختی، تربیت نیروی انسانی متعهد و متخصص و همچنین اجرای سیاست که پایش و ارزیابی آنها الگویی برآمده از معیارهای اسناد فرادستی آموزش عالی را پدید آورده است. در انتها نیز پیشنهاداتی جهت اجرایی شدن الگوی استخراجشده مطرح شده است.
فساد دانشگاهی
اسناد فرادستی
آموزش عالی
سیاستگذاری
2018
09
23
2
16
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13011_63fecf5005f4e88dbe4a6267615491fd.pdf
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
آیا مصنوعات فناورانه میتوانند خوب یا بد باشند؟
مهدی
خلیلی
هدف مقاله حاضر این است که نسبت فناوری با ارزشهای اخلاقی را کاویده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا مصنوعات فناورانه به لحاظ اخلاقی بیطرف هستند یا خیر. برای این مقصود به آراء دو تن از فیلسوفان هلندی فناوری، یعنی (ایبو)فندی پول و پیترپائول فربیک ارجاع داده میشود. بر اساس آراء پول، کارکرد یا تأثیرات جانبی مصنوعات میتوانند با ارزشهای اخلاقی در ارتباط باشند و از اینرو، مصنوعات میتوانند ارزشی را مجسم کنند یا در عمل موجب ظهور ارزشی خاص شوند. بر اساس آراء فربیک مصنوعات، عمل و درک انسان را تحت تأثیر قرار میدهند و میتوان این تأثیر را ارزیابی اخلاقی و طراحی فناورانهای را پیشنهاد کرد که زندگی فضیلتمندانهای را برای انسان به ارمغان آورد. در انتها نیز با نگاهی انتقادی تلاش شده طرحی سازوار ارائه شود تا ذیل آن بتوان به یک معنا مصنوعات فناورانه را (اخلاقاً) خوب یا بد دانست و از اخلاق طراحی دفاع کرد.
مصنوع فناورانه
بیطرفی
کارکرد
طرح استفاده
میانجیگری
اخلاق طراحی
عاملیت اخلاقی
مسئولیتپذیری
2018
09
23
17
28
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13012_9d4a82c9b647ff539c0885a0f81e36f8.pdf
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
نقش نهادهای واسطهای در ظهور صنعت زیستداروها در ایران
محمد سعید
تسلیمی
محمد حسین
نقوی
نیما
مختارزاده
علی
بابایی
از دهه 90 میلادی فعالیتهای پراکندهای برای تولید داخلی زیستداروها آغاز و اکنون حدود 20 داروی نوترکیب در کشور تولید میشود. ظهور چندین شرکت فعال در این حوزه و تولید برخی داروهای خاص فناورانه - که ایران دومین تولیدکننده آنها در دنیا است – نشاندهنده پیشرفت شگرف ایران در تولید داروهای زیستفناورانه و شکلگیری یک صنعت کاملاً مستقل طی کمتر از دو دهه است. در این مقاله ظهور صنعت زیستداروی ایران به عنوان یک مطالعه موردی خاص در نظر گرفته و در یک تحقیق کیفی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دادهها از طریق مصاحبههای اکتشافی و نیمهساختاریافته گردآوری و با استفاده از تحلیل تم و کدگذاری، تحلیل شدند. بررسیها نشان میدهد که شکلگیری اجتماعات منسجم میان برخی افراد در سطوح میانی دولت و دانشگاه منجر به ایجاد کارآفرینی نهادی جمعی بین دولت و دانشگاهیان شده و همین نیز نقطه آغاز ظهور صنعت زیستداروها در ایران است. علاوه بر این نشان داده شده که نهادهای واسطهای سه نقش مهم در ظهور این صنعت در ایران ایفاء کردهاند: ایجاد درهمتنیدگی دولت-دانشگاهیان، ایجاد اجتماع منسجم میان کارآفرینان نهادی و همچنین تسهیل تأمین مالی و برقراری ارتباطات بینالمللی.
ظهور صنعت
حوزه نهادی
کارآفرینی نهادی جمعی
اجتماع منسجم
نهاد واسطهای
زیستداروها
2018
09
23
29
44
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13013_17ec68d50a4b85ad8ac1bc6f40f55b33.pdf
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
بسط مفهوم شایستگی کارآفرینان فناور با رویکردی تفسیری؛ یک پژوهش پدیدارشناسانه
جهانگیر
یداللهی فارسی
محمد صادق
برادران
سید رضا
حجازی
مرتضی
اکبری
مطالعه شایستگی کارآفرینان فناور به عنوان قلب کسبوکارهای فناورانه، یکی از حوزههای پژوهشی اصلی در قلمروی کارآفرینی فناورانه است. با این حال، این مطالعات عمدتاً با رویکردی منطقی انجام گرفته به طوری که ضمن در نظر گرفتن کارآفرین و کار به شکل موجودیتهایی مستقل، فهرستهایی سادهسازیشده از شایستگیها ارائه شده که تناسب چندانی با ماهیت نامعین و نااطمینانی بالا در فرآیند کارآفرینی فناورانه نداشته است. این مقاله بر آن است تا با بکارگیری رویکرد تفسیری به عنوان رویکردی بدیل، فهم موجود از شایستگی کارآفرینان فناور را توسعه ببخشد. بدین منظور، در چارچوب روش پدیدارشناسی با 19 کارآفرین فناور فعال کشور در بخشهای مختلف فناوری مصاحبه شده است. تحلیل استقرایی دادهها حاکی است که شایستگی در تجربه زیسته کارآفرینان فناور، مقولهای است بروزیابنده (نه پیشینی)، نسبی (نه مطلق)، کلی (نه مجموعی از اجزاء غیرمرتبط) و وابسته به نحوه ادراک کارآفرینان فناور از معنای کارآفرینی فناورانه. یافتههای این پژوهش برای کارآفرینان فناور (از طریق تشریح مفهوم توسعه شایستگی)، فعالان حوزه آموزش (با ارائه راهکارهای نوین آموزشی همچون یادگیری حین عمل و مبتنی بر ارتقاء ادراک نقش) و مدیران مراکزی همچون شتابدهندهها و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (از طریق بهبود روشهای شناسایی و هدایت افراد مستعد به منظور کارآفرینی فناورانه) کاربرد دارد.
کارآفرین فناور
پدیدارشناسی
شایستگی
رویکرد تفسیری
کسبوکار فناورانه
2018
09
23
44
58
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13014_4d5a50576d3e8c01b393b862a5c19946.pdf
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
ارزشگذاری فناوری با رویکرد تحلیل اختیارات واقعی: مطالعه فناوری کاشیهای نانوآنتیباکتریال
کمیل
فتاحی
علی
بنیادی نائینی
محمد علی
شفیعا
یکی از چالشهای حمایت از کارآفرینان، ارزشگذاری فناوری آنها به منظور تأمین مالی از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر است. در خلال فرآیند تأمین مالی، برای سرمایهگذار مطلوب است که با مشخص شدن تدریجی عدم قطعیتها، این حق را داشته باشد که با اعمال اختیاراتی نظیر توسعه، تحدید و یا فسخ، میزان سرمایهگذاری خود را افزایش و یا کاهش داده و یا حتی متوقف نماید. از سوی دیگر، منطقی است که کارآفرین در صورت اعطاء چنین اختیاراتی، ارزش بالاتری را برای فناوری خود طلب نماید. در این مقاله، مرور مطالعات و بهرهمندی از نظرات خبرگان به عنوان روش تحلیل اختیارات واقعی ارزشگذاری فناوری در تأمین مالی خطرپذیر قرار گرفته است. بر خلاف پژوهشهای قبلی که از اختیار ترکیبی بهره بردهاند از "اختیار انتخاب" برای اعمال انعطافپذیریهای سرمایهگذاری در مرحله تجاریسازی استفاده و بدین طریق میزان ارزش افزوده برای ترغیب کارآفرین به اعطاء اختیارات مذکور محاسبه میشود. در پایان با ارزشگذاری یک فناوری موردی از طریق بکارگیری رویکرد پیشنهادی و حصول ارزش افزودهای نزدیک به 36/4 میلیارد ریال در مقایسه با روش مرسوم تنزیل جریان نقدی، مشخص شد که محاسبات یک مورد واقعی با استدلال مطرحشده منطبق است.
کارآفرین فناور
پدیدارشناسی
شایستگی
رویکرد تفسیری
کسبوکار فناورانه
2018
09
23
59
72
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13015_3a4b4f1831eff283618cbb1afdb56cd2.pdf
سیاست علم و فناوری
سیاست علم و فناوری
20080840
20080840
1397
11
3
تحلیل کیفی تجارب فرصتهای مطالعاتی اعضاء هیأتعلمی
ناصر
شیربگی
پریسا
غلامی
در سیاستگذاری آموزش عالی، فرصت مطالعاتی میتواند به عنوان یک راهبرد مهم توسعه حرفهای اعضاء هیأتعلمی و ارتقاء کیفیت دانشگاهها مدنظر قرار گیرد. مقاله حاضر با رویکردی تفسیری به تحلیل تجارب اعضاء هیأتعلمی از گذراندن دورههای فرصت مطالعاتی و تأثیر این دورهها بر توسعه حرفهای آنها پرداخته است. مشارکتکنندگان در تحقیق هم شامل 25 نفر از دارندگان تجربه فرصت مطالعاتی بوده که به صورت هدفمند و ملاکی انتخاب شدهاند. دادههای مطالعه با مصاحبههای واقعهمدار گردآوری و به شکل استقرایی در قالب تحلیل مضمونی با نرمافزار Nvivo10 کدگذاری شدند. بنا به دیدگاه اعضاء هیأتعلمی، آنهایی که به فرصت مطالعاتی اعزام میشوند باید با بهرهگیری از این فرصت، تغییرات عمدهای در سبک زندگی شخصی و کار حرفهای خود ایجاد کنند: تنظیم برنامه بلندمدت برای زندگی خود و خانواده، سرمایهگذاری برای فرزندان در خارج از کشور، ترویج کار گروهی و اشتیاق بیشتر به تألیف کتب و مقالات علمی با کیفیت بالاتر، بهبود مهارتهای تدریس و برخورد شایستهتر با دانشجویان و نهایتاً ایفاء نقش به عنوان رابط با دانشگاههای خارج کشور. نتیجه کاربردی و پیشنهاد این پژوهش هم آن است که برای افزایش تمایل اعضاء هیأتعلمی در استفاده از فرصتهای مذکور به عنوان عاملی مؤثر در ارتقاء شاخصهای آکادمیک دانشگاه و ترغیب آنها در دستیابی به دانش تخصصی روز، اقداماتی از جمله تسهیل و تثبیت مقررات استفاده از فرصت مطالعاتی و ایجاد زیرساختهای مناسب اجرای نوآوریها و تجارب کسبشده اساتید مدنظر قرار گیرد.
فرصت مطالعاتی
اعضاء هیأتعلمی
آموزش عالی
توسعه حرفهای
کارراهه شغلی
روایتپژوهی
2018
09
23
73
86
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13658_afb4ed98f55bcd047ce7429d052cd16f.pdf