انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222Editorialنامه سردبیر0112896FAسید سپهرقاضی نوریدانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101ین سرمقاله را به بهانه انتشار دو مقاله اول این شماره (که بنا به سفارش سردبیر تالیف شدهاند) اختصاص دادهایم به بحث ارزیابی این فصلنامه و سایر مقالات حوزه مدیریت و سیاستگذاری علم و فناوری در ایران. واقعیت این است که با وجود رشد عددی بسیار سریع متخصصان و پژوهشگران این حوزه در سالهای اخیر، عمق پژوهشهای مربوطه رشد متناسبی نداشته است. از سال 1383 که برنامهریزی برای انتشار این فصلنامه آغاز شد و حتی در بهار 1387 که نخستین شماره به چاپ رسید، امید هیات تحریریه و موسسان مجله آن بود که به زودی رشتههای کارشناسی ارشد و دکترای این حوزه به نتیجه میرسند و تعداد مقالات مورد نیاز مجله از طریق پژوهشهای قابل قبول آنان تامین خواهد شد . آن موقع کسی فکر نمیکرد که تعداد این رشتهها و دانشجویان به این سرعت رشد کند و نیز کسی گمان نمیبرد که علیرغم این رشد، ورودی مقالات قابل داوری فصلنامه، هیچ رشدی را تجربه نکند! به نظر میرسد که کیفیت پژوهشهای حوزه علمی ما، دچار بحران اساسی است وگرنه امروز سالانه باید شاهد حدود یکصد مقاله مطلوب و مرتبط از دانشآموختگان ارشد و دکترا میبودیم. عجیب آنکه حتی تعداد مقالات ISI در مجلات قابل قبول هم چندان بیشتر نشده است درحالی که انتظار میرفت نسل جوان ما با تسلط بهتر به زیان خارجی، بتواند اعتبار علمی خوبی در این حوزه برای کشور به ارمغان بیاورد. برای بروز این بحران تلخ، دلایل متعددی را میتوان مطرح کرد که بعضی از آنها عبارتند از: 1- کمبود استادان متخصص و پایین بودن تعداد آنها نسبت به دانشجویان و نیز درگیر بودن اغلب آنها در فعالیتهای اجرایی و پروژههای پژوهشی بعضا بیکیفیتی که نمیتوانند به مقالات علمی منجر شوند. 2- فقدان نظامهای ارزیابی دقیق پایاننامههای دانشگاهی که موجب میشود اغلب آنها صرفا یک روند کاملا تکراری و از پیش مشخص و فاقد نوآوری را طی کنند. 3- عدم ایفای نقش مناسب از سوی نهادهای تخصصی نظیر انجمن ملی مدیریت فناوری ایران که بعضا برای بالابردن تعداد مقالات همایشهای خود، پایین بودن سطح علمی این مقالات را تحمل و ترویج میکرده است. 4- ازدیاد تعداد مجلات علمی پژوهشی مربوطه در حالیکه هیات تحریریه و داوران و نویسندگان و خوانندگان همه آنها تقریبا مشترک هستند. در کنار همه مطالب فوق، بالابردن سطح کیفی مقالات فصلنامه با مشکل دیگری هم روبروست: برای ارزیابی همین مقالات موجود هم، داور متخصص و متمرکز روی شاخههای خاص در دسترس نیست. اغلب استادان معروف و حتی اعضای هیات تحریریه فصلنامه از همکاری در داوری دقیق و به موقع خودداری میکنند و اگر همکاری تعداد معدودی از همکاران نبود، همین سطح کنونی کیفیت مقالات و نظم انتشار مجله هم حفظ نشده بود. همه دانشپژوهان حوزه مدیریت و سیاست علم و فناوری باید بدانند که تدوین و نیز داوری مقالات علمی، وظیفه روزمره آنهاست و اعتبار داخلی و جامعه علمی کوچک ما، به جز از این طریق، مسیر دیگری نخواهد داشت.این سرمقاله را به بهانه انتشار دو مقاله اول این شماره (که بنا به سفارش سردبیر تالیف شدهاند) اختصاص دادهایم به بحث ارزیابی این فصلنامه و سایر مقالات حوزه مدیریت و سیاستگذاری علم و فناوری در ایران. واقعیت این است که با وجود رشد عددی بسیار سریع متخصصان و پژوهشگران این حوزه در سالهای اخیر، عمق پژوهشهای مربوطه رشد متناسبی نداشته است. از سال 1383 که برنامهریزی برای انتشار این فصلنامه آغاز شد و حتی در بهار 1387 که نخستین شماره به چاپ رسید، امید هیات تحریریه و موسسان مجله آن بود که به زودی رشتههای کارشناسی ارشد و دکترای این حوزه به نتیجه میرسند و تعداد مقالات مورد نیاز مجله از طریق پژوهشهای قابل قبول آنان تامین خواهد شد . آن موقع کسی فکر نمیکرد که تعداد این رشتهها و دانشجویان به این سرعت رشد کند و نیز کسی گمان نمیبرد که علیرغم این رشد، ورودی مقالات قابل داوری فصلنامه، هیچ رشدی را تجربه نکند! به نظر میرسد که کیفیت پژوهشهای حوزه علمی ما، دچار بحران اساسی است وگرنه امروز سالانه باید شاهد حدود یکصد مقاله مطلوب و مرتبط از دانشآموختگان ارشد و دکترا میبودیم. عجیب آنکه حتی تعداد مقالات ISI در مجلات قابل قبول هم چندان بیشتر نشده است درحالی که انتظار میرفت نسل جوان ما با تسلط بهتر به زیان خارجی، بتواند اعتبار علمی خوبی در این حوزه برای کشور به ارمغان بیاورد. برای بروز این بحران تلخ، دلایل متعددی را میتوان مطرح کرد که بعضی از آنها عبارتند از: 1- کمبود استادان متخصص و پایین بودن تعداد آنها نسبت به دانشجویان و نیز درگیر بودن اغلب آنها در فعالیتهای اجرایی و پروژههای پژوهشی بعضا بیکیفیتی که نمیتوانند به مقالات علمی منجر شوند. 2- فقدان نظامهای ارزیابی دقیق پایاننامههای دانشگاهی که موجب میشود اغلب آنها صرفا یک روند کاملا تکراری و از پیش مشخص و فاقد نوآوری را طی کنند. 3- عدم ایفای نقش مناسب از سوی نهادهای تخصصی نظیر انجمن ملی مدیریت فناوری ایران که بعضا برای بالابردن تعداد مقالات همایشهای خود، پایین بودن سطح علمی این مقالات را تحمل و ترویج میکرده است. 4- ازدیاد تعداد مجلات علمی پژوهشی مربوطه در حالیکه هیات تحریریه و داوران و نویسندگان و خوانندگان همه آنها تقریبا مشترک هستند. در کنار همه مطالب فوق، بالابردن سطح کیفی مقالات فصلنامه با مشکل دیگری هم روبروست: برای ارزیابی همین مقالات موجود هم، داور متخصص و متمرکز روی شاخههای خاص در دسترس نیست. اغلب استادان معروف و حتی اعضای هیات تحریریه فصلنامه از همکاری در داوری دقیق و به موقع خودداری میکنند و اگر همکاری تعداد معدودی از همکاران نبود، همین سطح کنونی کیفیت مقالات و نظم انتشار مجله هم حفظ نشده بود. همه دانشپژوهان حوزه مدیریت و سیاست علم و فناوری باید بدانند که تدوین و نیز داوری مقالات علمی، وظیفه روزمره آنهاست و اعتبار داخلی و جامعه علمی کوچک ما، به جز از این طریق، مسیر دیگری نخواهد داشت.انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222A Co-Authorship Network Analysis of Iranian Researchers in Technology Policy and Managemenتحلیل شبکه هم نویسندگی پژوهشگران حوزه سیاست گذاری و مدیریت فناوری در ایران11712897FAسعیدروشنیسید سروشقاضی نوریسید حبیباللهطباطبائیانJournal Article19700101The aim of this paper is to investigate the pattern of collaboration between Iranian researchers in technology policy and management. In this study, as a Scientometrics, 175 Iranian associated papers from 17 Iranian and international journals have been reviewed, which led to drawing and calculation of a number of metrics for the co-authorship network. These metrics include density, clustering coefficient, the community structure in co-authorship networks as the macro indicators, and degrees as well as betweenness centrality index as the micro indicators. The results show that researchers in this area mostly tend to work in small groups and relationship between them are weak. Furthermore, the network can be considered as a scale-free network.هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین الگوی همکاری میان پژوهشگران حوزه سیاستگذاری و مدیریت فناوری در ایران است. در این پژوهش که از نوع علمسنجی است، با بررسی 175 مقاله نوشته شده توسط نویسندگان ایرانی در 17 نشریه داخلی و خارجی مرتبط با این حوزه، مبادرت به ترسیم و تحلیل شبکه همنویسندگی میان پژوهشگران این حوزه دانشی شده است. این شبکه همنویسندگی با استفاده از شاخصهای تحلیل شبکههای اجتماعی در دو سطح کلان همچون چگالی، ضریب خوشهبندی، ساختار اجتماعات در شبکه همنویسندگی و خرد مانند درجه مرکزیت، مرکزیت بینابینی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که پژوهشگران این حوزه بیشتر تمایل دارند که به صورت گروههای کوچک به تولید علم بپردازند و ارتباط میان آنها ضعیف است. همچنین میتوان این شبکه را نوعی شبکه مستقل از مقیاس دانست.انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222Years of Evolution and Theatrical Development of Journal of Science & Technology Policy (JSTP)5 سال با سیاست علم و فناوری: تکامل و توسعه نظری فصلنامه سیاست علم و فناوری12312898FAسید سروشقاضی نوریسعیدروشنینفیسهرضایی نیکJournal Article19700101The Journal of Science and Technology Policy is the first and the most reliable scientific journals, which exclusively deals with science and technology policy and management issues in Iran. This journal has been regularly published since 2008. By reviewing articles published from first volume that appeared in 2008 to Vol(5)- Number(4)- 2013,this article aims to provide an insight into the characteristics of the journal’s articles for researchers by investigating the knowledge flow including the main characters of journal through the contents of the published articles, examining the concepts involved ,the issues they deal with, and the research methods they use Analysis of the flow of knowledge throughout the articles in the Journal indicates that the most participation in publication of the Journal articles is 80% by male authors. Moreover, only 16.5% of articles submitted to the journal are accepted for publication. The results of this study indicate that a majority of articles published in this journal are authored by the faculty members from the universities located in Tehran . Additionally, the results of thematic profile of the Journal indicate that most published articles are related to policy making / science and technology, the economy, and management of technology. Finally, many articles are descriptive, involve survey, and have practical applications.فصلنامه سیاست علم و فناوری اولین و معتبرترین نشریه علمی-پژوهشی کشور در حوزه سیاستگذاری علم و فناوری و مدیریت فناوری است که از سال 1387 رسماً فعالیت خود را آغاز نموده است. هدف این مقاله بررسی و مرور این فصلنامه و شناسایی ویژگیهای اصلی آن و تحلیل عملکرد آن در طول 5 سال انتشار و بررسی مسیر تکامل این فصلنامه در مدت زمان فعالیت آن است. مقالات این فصلنامه از ابتدای انتشار تا سال پنجم، شماره 4، سال 1392 مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی جریان دانشی فصلنامه ویژگیهای اصلی فصلنامه و مقالات چاپ شده آن و همچنین ویژگیهای محتوائی آن شامل مفاهیم و موضوعات مقالات و روش تحقیق به کار گرفته شده در مقالات، شمایی کلی از این فصلنامه ارائه و در اختیار پژوهشگران و محققان این حوزه دانشی قرار گیرد. نتایج بررسی جریان دانشی فصلنامه نشان میدهد که بیشترین مشارکت در تولید و انتشار مقالات فصلنامه را نویسندگان مرد با 80 درصد داشتهاند. همچنین نرخ پذیرش مقالات فصلنامه معادل 5/16 درصد بدست آمده است که نشان از نرخ پائین پذیرش مقالات دارد. نتایج بررسیها نشان میدهد که دانشگاهها بیشترین سهم در انتشار مقالات فصلنامه را داشتهاند و در این میان دانشگاههای واقع در شهر تهران بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. نتایج بررسی محتوائی فصلنامه نشان میدهد که بیشترین سهم انتشار مقالات از نظر موضوعی مربوط به مقالات مرتبط با حوزه سیاستگذاری/علم و فناوری، اقتصاد و مدیریت فناوری بودهاند. همچنین بیشتر مقالات از منظر جهتگیری پژوهش از نوع کاربردی، از نظر استراتژی تحقیق پیمایشی و از نظر هدف تحقیق توصیفی بوده اند.انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222Planning and Designing of Science and Technology Parks with the Emphasis on Regional Advantage: The Case of Mazandaran provinceبرنامه ریزی و طراحی پارک های علم و فناوری با تاکید بر مزیت های منطقه ای؛ نمونه موردی استان مازندران12312899FAسید محمودمیثاقیسجادفلاح زادهJournal Article19700101Science and technology parks, which could result in accelerating growth and sustainable development of regions, play a key role in technological and scientific planning of the country. The modern science and technology planning theories emphasize the necessity of creating science and technology parks, which are based on the region’s natural resource endowments and technological capabilities. However, neither criteria nor principles in planning and designing these parks have been proposed. In this paper, given the unique features of Mazandaran, which has a natural resource based economy, we propose different principles for planning, designing, and implementing the science and technology parks. The principles of the planning and designing are codified in framework of the vision statement and full flow process of production in the parks by recognizing the concepts related to regional development, as well as identifying the regional advantages using the scientific methods and the regional comparative advantages.The results have shown that it is possible to provide different strategies of planning and designate for technology and science parks with respect to the social, economic, spatial, environmental, and temporal variables for a natural resource based economy. The strategies have been categorized in five areas: Economic, management, environmental-physical, social-cultural, and science & technology, and objective goals have been presented.در روند سیاستگذاری و برنامهریزی علم و فناوری کشور، ایجاد و توسعه فضاهایی نظیر پارکهای علموفناوری که بتواند در سطح ملی و منطقهای باعث تسریع در رشد و سپس توسعهپایدار مناطق گردد بسیار ضروری است. اقدامات نظری و عملی در سیاستهای نوین برنامه ریزی کشور، ضرورت ایجاد پارکهای علموفناوری مبتنی بر بنیانهای مناطق با هدف دستیابی به توسعهپایدار را مورد تأکید قرار میدهد، لیکن برای وصول به این اهداف، تاکنون معیارها و اصول برنامهریزی و طراحی، تدوین نشدهاند. در این پژوهش کاربردی، با توجه به ویژگیهای منحصربهفرد و مزیتهای استان مازندران (نمونه مورد بررسی) که بر بستر اقتصاد طبیعتبنیان استوار است، اصول برنامهریزی و طراحی متفاوتی برای تدارک و اجرای پارکهای علموفناوری در قیاس با سایر نقاط کشور و جهان صورت گرفته و تلاش شده است تا الگویی مناسب برای شرایط مشابه ارایه گردد. از طریق شناخت مفاهیم مرتبط با موضوع توسعه منطقهای و چگونگی تعیین مزیتهای منطقهای مبتنی بر روشهای علمی و ویژگیهای مزیتی، اصول برنامهریزی و طراحی در قالب تدوین بیانیه چشمانداز و فرآیند گردش کامل تولید در پارکها تدوین شدهاند. در جمعبندی مشخص شده که برای برنامهریزی پارکهای علموفناوری، با توجه به متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، زمانی و بویژه محیطی و فضایی مناطق مختلف، میتوان راهبردهای برنامهریزی و طراحی متفاوتی را ارایه نمود، به ویژه اگر اقتصاد مناطق، «طبیعتبنیان» باشد. راهبردهای ارایه شده در پنج عرصه اقتصادی، مدیریتی، محیطی– کالبدی، اجتماعی– فرهنگی و دانش و فناوری دستهبندی شده و 65 هدف راهبردی در عرصه های مذکور ارایه شده اند.انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222The Role of the Analytical and Reflective Capacity in the Twin Processes of Technology Policy and Diplomacy: A Review of the Recent Development in the Process of Policy Making of Uranium Enrichment Technology in Iranنقش ظرفیت های تحلیلی و تاملی در روند توامان سیاست گذاری و دیپلماسی فناوری: مروری بر تحولات اخیر سیاست گذاری غنی سازی اورانیوم در ایران11712900FAطاهرهمیرعمادیJournal Article19700101This paper aims to answer two basic questions pertaining to the interim accord between Iran and 5 + 1 countries First, can this accord be considered as a policy change in terms of Iranian nuclear technology policy? .Second, if the policy has changed ,is the change caused by a policy oriented learning or by an adjustment in response to the environmental pressure? Relaying on the conceptualization of policy learning tripartite layers and analytical and reflective capacity of Susana Borras, the paper presents a theoretical model for policy making at the international level. Then, based on the methodology of data collection and sorting “rational choice narrativism”, it analyses two different historical points of 2003 and 2010 in the negotiation process of Iran with the 5+1 powers. It maintains that interim accord is the result of a twin policy and diplomacy oriented learning backed by the technological, analytical and reflective capacity building. Finally, the paper addresses the first question and concludes that the accord is a realignment of the Iranian nuclear strategy with the positive and negative heuristics of nuclear policy paradigm.در این مقاله کوشش میشود در مورد توافق موقت ایران با کشورهای 1+5 به دو سوال اساسی پاسخ بگوید: اول اینکه آیا این توافق یک تغییر سیاستی در روند توسعه فناوری هستهای محسوب شود و در صورت مثبت بودن، سوال دوم این است که این تغییر حاصل یک نوع فرآیند یادگیری بوده است یا حاصل یک نوع انطباق سیاستی دربرابر فشار محیط خارجی. مقاله با استفاده از مفهوم لایههای سیاستی پیتر هال و ظرفیتهای مدیریتی، تحلیلی و تاملی سوزانا بوراس، به ارائه یک مدل نظری (مدل سیاستگذاری در محیط بینالملل) میپردازد و سسپس با بازخوانی دادههای روندتاریخی مذاکرات که در چارچوب نظریه "روایتگرایی تصمیمگیری منطقی" مرتب شدهاند، به تحلیل میزان هماهنگی دو تصمیم اساسی در دو نقطه عطف تاریخ 1383 و 1390 پرداخته است و در پایان نتیجه میگیرد که توافق موقت ایران به واقع، حاصل فرآیند یادگیری توامان سیاستی – دیپلماتیک ناشی از تعامل بین ظرفیتهای تحلیلی و تاملی است که به صورت برآیند دیالکتیکی سیاستسازیهای دو مرحله قبل و هم افزایی بین فرایند توسعه فناوری و یادگیری سیاستی بوجود آمده است. مقاله در پایان نتیجه میگیرد که این توافق در ماهیت، آغاز راه یک نوع تصحیح مسیر سیاستگذاری در بازگشت به ارزشها و اصول سیاستی محسوب میگردند که تحت عنوان رهنمونهای پارادایمی سلبی - ایجابی سیاستگذاری در حوزه فناوری هستهای از قبل اعلام شدهاند.انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222Survey of Performance of Mathematics - Technical Groups of Enterance Exams in National Development Frameworkپیمایش عملکرد استانی گروه آزمایشی ریاضی - فنی آزمون سراسری در چهارچوب توسعه ملی11812901FAسلیمانذوالفقارنسبعبدالکریمشادمهرسیمانقی زادهJournal Article19700101Objective operation of educational system could guaranty the national development of any countries. Whatever educated work force, scientists and engineers have learnt from training processes is a lever to country economic circulation, growth domestic product and individual money making as well. Given to fixing other effective factors, it is expected that in a well-structured educational system in favor of national goals, all people can gain equal benefits from that education system. One of the most important evaluation criteria of educational system performance is national and international standard testing programs. These testing programs which have been implementing for assessing students cognitive growth illustrate how well the students of a country can benefit from an educational system. This research was conducted to investigate performances of mathematics and technical group in national math and physics sub tests in Iranian provinces . We compared the results according to the provinces and gender from 1387 to 1391. Also, to understanding Iran’s provinces placement over international continuum on the international test, TIMSS, some statistical indexes have been reported. This study has been accomplished by ex post facto design and repeated measurement method was used to analyze providences’ data. Data sets were collected from National Organization of Educational Testing databank and reported tables of National Study Center of TIMSS & PIRLS. During these 5 years, results were shown that distances between high performance provinces compare to deprived provinces have been fixed about 4 to 5 standard deviation on standard z scale. Girls’ mean performance is lower than boys, and students who come from low performance provinces in international tests also are weak on national tests.کارکرد هدفمند نظام آموزشی تضمین کننده توسعه ملی هر کشوری است. آنچه دانشمندان، مهندسان و نیروی کار تریبت یافته از چنین نظامی در فرایند آموزش یاد میگیرند اهرمی است برای گردش چرخه اقتصادی کشور، افزایش تولید ناخالص ملی و همزمان کسب درآمد فردی. به شرط ثابت بودن عوامل اثرگذار دیگر. انتظار آن است که در یک نظام آموزشی خوب ساختار یافته در جهت اهداف ملی، همه افراد به یک اندازه از مزایای این نظام آموزشی بهره ببرند. یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد سیستم آموزشی، برنامههای اجرای آزمونهای ملی و بینالمللی استاندارد است. این برنامههای آزمونگیری که به منظور اندازهگیری رشد شناختی دانش آموزان اجرا میشوند، نشان میدهند که دانش آموزان هر کشوری به چه خوبی از مزایای یک سیستم آموزشی بهرهمند شدهاند. این تحقیق به بررسی عملکرد استانی گروه ریاضی و فنی در دو خرده آزمون سراسری ریاضی و فیزیک و مقایسه نتایج دو آزمون به تفکیک استان و جنسیت طی سالهای 1387 تا 1391 می پردازد. همچنین برای شناخت جایگاه استانها در پیوستار جهانی مبتنی بر آزمونهای بینالمللی TIMSS اعداد و ارقامی ارایه شده است. این پژوهش با طرح تحقیق پس رویدادی اجرا و برای تحلیل دادههای استانی از روش اندازهگیری های مکرر استفاده شده است. دادههای این تحقیق از بانک دادههای سازمان سنجش آموزش کشور و جداول مرکز مطالعات ملی تیمز و پرلز جمعآوری شده است. نتایج نشان داد که در این دوره 5 ساله استانهایی با عملکرد بالا در مقایسه با استانهای محروم بین 4 تا 5 واحد انحراف معیار در مقیاس استاندارد z فاصلهای ثابت دارند. میانگین عملکرد دخترها پایینتر از پسرها است و دانش آموزان استانهایی که در آزمونهای بینالمللی عملکرد ضعیفی دارند به همان ترتیب در آزمون سراسری نیز ضعیف هستند.انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایرانسیاست علم و فناوری200808406220131222The Weak Failure Process of Engineered Innovation Networks in the Initiation Phase: The Case Study of Gas Industry in Iranفرآیند شکست ضعیف شبکههای نوآوری مهندسی شده در مرحله راهاندازی: مطالعه موردی صنعت گاز ایران11712902FAهادینیلفروشانمحمدرضاآراستیJournal Article19700101Network failure is one of the factors explaining the failure of innovation systems, which in comparison with other factors, has been less studied. In general, networks may fail in two ways: a) weak failure which means that they fail in the initiation phase, b) strong failure which means that they fail in keeping the network stable. System failure is one of the most important rationales for government intervention. However, it is not clear that how government can intervene, due to the lack of deep understanding of the phenomenon. In this article, the process of weak failure of engineered innovation networks has been analysed in detail by using process and exploratory-descriptive approach. The validity and applicability of the conceptual model, which is generated is tested in a single in-depth case study. The results are showing that networks become unstable because of two reasons: disappearance of trust among the members of the network, which leads to the members losing their incentives to be involved in the networks. These two factors, might be the results of main activities of network creation, which are member selection, structure design, formalization of relationships and network governance. The conceptual framework, which is developed in this article shows how these four main blocks could cause the network failure through hurting the trust and damaging the incentives of network members. In the last half of the paper, the failure mechanisms of innovation networks in the gas industry in Iran are explained through the application of proposed conceptual framework.شکست شبکهها یکی از انواع شکست نظامهای نوآوری است که نسبت به سایر انواع شکست، کمتر مورد توجه محققین بوده است. در یک تقسیمبندی کلی، شبکهها یا در مرحله تشکیل، با شکست مواجه میشوند و یا پس از شکلگیری، ناپایدار میشوند. حالت اول به شکست ضعیف و حالت دوم به شکست قوی شبکهها معروف است. شکست در نظام نوآوری، ضرورتی را برای مداخله دولت در این عرصه فراهم میآورد. با این حال، به دلیل آنکه این فرآیند به خوبی تحلیل نشده است، چارچوب مداخله دولت در این عرصه نیز مشخص نیست. در این مقاله، فرآیند شکست ضعیف در شبکههای نوآوری مهندسی شده بر مبنای رویکرد فرآیندی و اکتشافی-توصیفی مورد بررسی قرار گرفته و از روش موردکاوی برای اعتبارسنجی مدل مفهومی استخراج شده استفاده گردیده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که به طور کلی شبکهها به دو دلیل "از دست رفتن اعتماد" و "بیانگیزگی اعضاء" دچار ناپایداری میشوند. چهار زیرفعالیت کلیدی در تشکیل شبکهها، که عبارتند از انتخاب اعضاء، طراحی ساختار، رسمیت بخشیدن به شبکه و مدیریت مخاطرات؛ هر یک میتوانند به انحاء مختلف باعث ایجاد بیاعتمادی و یا بیانگیزگی در میان اعضای شبکهها و متعاقبا ناپایداری گردند. با ارائه یک چارچوب مفهومی، نحوه تاثیر هر یک از فعالیتهای چهارگانه در شکست شبکههای نوآوری از طریق دو عامل بیاعتمادی و یا بیانگیزگی، نشان داده شده است. در پایان، مکانیزمهای موثر در شکست یکی از شبکههای نوآوری و توسعه فناوری صنعت نفت و گاز ایران با استفاده از چارچوب مفهومی پیشنهاد شده، تشریح شده است.