انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
13
2
2020
06
21
پیامدهای تقلب علمی پژوهشگران ایرانی در پایگاههای علمی بینالمللی: تحلیل یک مطالعه کیفی
2
12
FA
ناهید
کیائی طالقانی
دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی، دانشگاه خوارزمی، تهران
nkiaie2006@yahoo.com
حسنرضا
زینآبادی
دانشیار دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران
10.22034/jstp.2020.12.2.1175
پژوهش، مطالعهای نظاممند است که به منظور رفع نیازهای علمی و فناوری کشور و تولید ثروت انجام میشود. تقلب علمی برخی پژوهشگران ایرانی طی سالهای اخیر اما این اصل را زیر سؤال برده است. مقاله حاضر با هدف شناسایی پیامدهای بروز تقلب علمی پژوهشگران ایرانی در پایگاههای علمی بینالمللی با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا انجام شده است. دادههای پژوهش از طریق مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با 22 نفر از پژوهشگران برتر، خبرگان و سیاستگذاران پژوهش کشور در سالهای 1397 و 1398 به روش نمونهگیری هدفمند و به روش گلوله برفی جمعآوری شد. یافتهها نشان داد که کاهش حمایت اجتماعی از علم، تنزل جایگاه علمی بینالمللی ایران و کمرنگ شدن اهمیت آموزش از پیامدهای منفی و تغییر نگرش سیاستگذاران به تخلف پژوهشی، بازبینی نظام پذیرش دانشجو، اصلاح آئیننامه ارتقاء اعضاء هیأتعلمی و همچنین آموزش مصادیق تخلف پژوهشی و جایگاه قانونی آن از پیامدهای مورد انتظار افشای این پدیده است. بنابراین محتمل است که با بررسی علل و شرایط زمینهای و محیطی بروز تقلب علمی و شناسایی راهبردهای اصولی مقابله با آن، بتوان از تقلب علمی که منجر به پیامدهای منفی مورد اشاره میشود پیشگیری کرد.<br /> <strong> </strong>
تقلب علمی,پژوهش,اخلاق پژوهش,تحلیل محتوا
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13802.html
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13802_48c5c8cf01ae3cebb35ac8dd4283ee05.pdf
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
13
2
2020
06
21
الگوی شکلگیری بومسازگان کسبوکارهای مبتنی بر فناوری نوآیند
13
28
FA
سحر
کوثری
عضو هیأتعلمی گروه سیاست علم، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
kosari@nrisp.ac.ir
علیرضا
یاری
عضو هیأتعلمی پژوهشکده فناوری اطلاعات، پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، تهران
a_yari@itrc.ac.ir
فاطمه
ثقفی
0000-0003-4843-6885
عضو هیأتعلمی دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
10.22034/jstp.2020.12.2.1170
در گذشته، کسبوکارها با کنترل زنجیره تأمین خود در محیط بازار به رقابت با هم میپرداختند. در فضای آتی کسبوکار، یک شرکت محوری به مثابه بخش اصلی یک بومسازگان کسبوکار طیفی از شرکتها را مدیریت میکند و بومسازگان کسبوکار در مسیر شکلگیری با رعایت الزاماتی میتواند توازنی سودمند بین نیازهای همکاری در عین رقابت را برقرار کند. مقاله حاضر به دنبال تحلیل نحوه شکلگیری بومسازگان کسبوکار حول یک شرکت مبتنی بر فناوری نوآیند با بهرهگیری از مفهوم چرخه عمر است. ابتدا الگوی مبنا با مرور نظاممند مقالات مرتبط (23 مقاله) استخراج و با بهرهبرداری از آن - که مبتنی بر مدل چرخه عمر و همچنین ویژگیهای ایستا و پویای بومسازگان است - سه شرکت برجسته مورد مطالعه قرار گرفتند که در نهایت با تحلیل محتوای استقرائی، الگوی نظری جدیدی در این زمینه ارائه شده است. این الگو میتواند راهنمایی برای ارزیابی نحوه شکلگیری و مراحل رشد بومسازگانهای دیجیتالی باشد. راهبرد تحقیق، مطالعه چندموردی بوده و یافتهها حاکی است که الزامات شکلگیری بومسازگان کسبوکارهای مبتنی بر فناوری نوآیند عبارتند از: شکلگیری نقشهای مکمل در پلتفرم کسبوکار، انطباق با الزامات و نیازهای محیطی، وجود پلتفرم مرکزی، بهرهبرداری از منابع موجود و بالقوه مکمل، حکمرانی شبکهای، توسعه چشماندازی الهامبخش، توجه به بازار و شکلگیری فرآیندهای اصلی کسبوکار در لایههای ارائه ارزش اصلی، ارزش توسعهیافته و مکمل.
الگوی شکلگیری,بومسازگان کسبوکار,فناوری نوآیند,تحلیل محتوای استقرائی
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13803.html
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13803_0d9ca4494eb079b8ae5bb38f3fb405b7.pdf
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
13
2
2020
06
21
بررسی اثر تأمین مالی از صندوقهای ریسکپذیر بر سودآوری شرکتهای دانشبنیان
29
40
FA
سکینه
سجودی
استادیار دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه تبریز، ایران
پرویز
محمدزاده
استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تبریز، ایران
pmohamadzadeh@yahoo.com
امیر
فاتح
دانشجوی دکترای اقتصاد، پردیس بینالمللی ارس دانشگاه تبریز، ایران
amir.fateh60@gmail.com
10.22034/jstp.2020.12.2.1184
فعالیتهای دانشبنیان دارای مخاطره بالایی بوده و تأمین مالی شرکتهایی که به این نوع فعالیتها مشغول هستند از حیث حمایت و تشویق طرحهای نو و فناوریهای پیشرفته دارای اهمیت بالایی است. از این رو، روش تأمین مالی توسط صندوقهای ریسکپذیر امروزه به عنوان مهمترین و مؤثرترین روش تأمین مالی طرحها و شرکتهای دانشبنیان در سطح دنیا مطرح است. سؤالی که در این خصوص مطرح میشود تأثیر این نوع تأمین مالی بر عملکرد شرکتهای مزبور است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تأمین مالی صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر بر سود شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجان شرقی بوده است. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و برای تحلیل دادهها از روش پانل دیتا به کمک نرمافزار STATA استفاده شده است. مطابق یافتهها مشخص شده که دو متغیر تسهیلات صندوق سرمایهگذاری ریسکپذیر و اندازه شرکت، تأثیر مثبت و معنیداری بر سود شرکت دارند در حالی که متغیرهای وام از بانکهای تجاری، عمر و نیز سرمایه انسانی شرکت، اثری معنیدار بر سود شرکتها ندارند. همچنین هزینههای تحقیقوتوسعه اثر منفی بر سودآوری دارند اما با توجه به اینکه این متغیر بلافاصله اثرگذار نبوده و اثرگذاری آن با وقفه ظهور مییابد ممکن است نتایج آن طی چند سال آینده دیده شود که با توجه به دوره کوتاه این مطالعه نمیتوان عنوان نمود که این متغیر به طور قطع اثر منفی بر سودآوری دارد.<br /> <strong> </strong>
صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر,شرکتهای دانشبنیان,سودآوری,تسهیلات بانکی,پانل دیتا
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13804.html
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13804_6c51214ad698b95cae1b2ecbadf1b8cf.pdf
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
13
2
2020
06
21
شهروندی علمی: فهم و درگیری عمومی از علم و فناوری در بین شهروندان تهرانی
41
53
FA
مریم
شعبانی
0000-0003-0045-4531
دانشجوی دکتری جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر
maryam_shaebani@yahoo.com
نادر
رزاقی
دانشیار دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران، بابلسر
10.22034/jstp.2020.12.2.1200
شهروند علمی به شهروندی اطلاق میشود که اطلاعات علمی وی باعث میشود در برابر دولت برای خود حقوق و وظایف ویژهای قائل شود و از جمله این حقوق، حق مشارکت علمی است. در نتیجه ما با شهروندانی فعال سروکار داریم که در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای علمی کاملاً مشارکت میکنند. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال بوده که آیا شهروندی علمی در میان شهروندان تهرانی شکل گرفته است یا خیر؟ برای پاسخ به سؤال مذکور دو بُعد مهم شهروندی علمی مدنظر بوده است: فهم عمومی و درگیری عمومی در مسائل مختلف علم و فناوری. پژوهش، پیمایشی بوده و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم، 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمعیت هدف مطالعه هم کلیه شهروندان با سن 16 سال و بالاتر ساکن شهر تهران بودهاند.<br /> در یک شمای کلی باید گفت که نمود شهروندی علمی، درگیری عمومی شهروندان است. نتایج ابعاد درگیری عمومی نشان میدهد که شهروندی علمی به لحاظ کیفیت شکل گرفته است. به عبارتی درهمتنیدگی ابعادی چون عضویت، حقوق و همچنین مشارکت در میان پاسخگویانی که بیان نمودهاند در انجمنهای علمی عضو هستند کاملاً آشکار است اما به لحاظ کمیت میتوان مدعی شد که در جامعه مورد مطالعه هنوز شهروندی علمی تعمیم پیدا نکرده است. درباره نتایج تحلیلی پژوهش هم میتوان گفت که فهم عمومی، نقش پررنگی در درگیری عمومی شهروندان دارد و بنابراین عنصر آگاهی در ترویج شهروندی علمی که به لحاظ کمّی هنوز شکل نگرفته میتواند تأثیرگذار باشد.<br />
فهم عمومی,درگیری عمومی,علم و فناوری,شهروندی علمی
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13811.html
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13811_62fa44844e4237422686f469ecfda583.pdf
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
13
2
2020
06
21
بازی پویا میان نهادهای علم و فناوری
55
70
FA
امیدعلی
عادلی
0000-0002-1814-1990
استادیار اقتصاد دانشگاه قم
oa.adeli@qom.ac.ir
حمیدرضا
مقصودی
استادیار اقتصاد دانشگاه قم
علی
سعیدی
0000-0001-9379-7650
استادیار اقتصاد دانشگاه قم
a.saeedi@qom.ac.ir
حسین
بهرامی
دانشجوی دکتری اقتصاد اسلامی دانشگاه قم
h.bahrami@stu.qom.ac.ir
10.22034/jstp.2020.12.2.1209
نهادهای علم و فناوری به عنوان پیشران علم، دانش، صنعت و بازار همواره نقشی اساسی در نظام نوآوری بازی میکنند. به طور کلی میتوان سه نوع از چنین نهادهایی را به رسمیت شناخت: نهاد علم شامل دانشگاهها و سایر مؤسسات آموزش عالی؛ نهاد فناوری همچون پارکهای علم و فناوری، واحدهای تحقیقوتوسعه، مراکز تحقیقاتی و شرکتهای دانشبنیان و نهایتاً نهاد بازار به معنای گسترده خود که دربردارنده بخشهای صنایع، خدمات و کشاورزی است. از این رو، چگونگی ارتباط مؤثر، کارآمد و متعادل بین این سه نهاد میتواند در حکمرانی و سیاستگذاری علم و فناوری اثربخش باشد. در این مقاله سعی شده هر یک از سه نهاد فوق را مستقل از یکدیگر در نظر گرفته، راهبردهای پیش روی هر یک را مبتنی بر ترجیحات مشارکت یا عدم مشارکت احصاء و از طریق بازیهای پویا با اطلاعات کامل کنشهای تعاملی، تجزیه و تحلیل کنیم. برای حل این بازی از روش تعادل کامل بازیهای فرعی (SPE) استفاده شده و در آن حالتهای انجام کنش، راهبردهای پیش رو، پیامد هر راهبرد، تعادلهای نش و تعادل بازیهای فرعی و کل بازی، از طریق فرم گسترده و فرم ماتریسی نیز ارائه شده است. تعادل حاصل از این بازی نشان میدهد که علیرغم وجود چندین تعادل نش در این بازی، تنها یک تعادل نش شامل مشارکت سهگانه هر سه نهاد به عنوان تعادل نهایی و بهینه قابل مشاهده است.<br />
نظام نوآوری,مارپیچ سهگانه,نهادهای علم و فناوری,بازیهای پویا با اطلاعات کامل,تعادل بازی فرعی
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13813.html
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13813_17cff0473538a548364b9c257a27c8e1.pdf
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
13
2
2020
06
21
راهکارهای افزایش نقش زنان در توسعه فناوریهای دیجیتال
71
84
FA
سعیده
بابایی
دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران
saeedeh.babaii@gmail.com
ریحانه
تاجیکی
دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه شاهد، تهران
r.t.1985@gmail.com
10.22034/jstp.2020.12.2.1217
در طول تاریخ، زنان یکی از گروههایی بودهاند که در حاشیه قرار گرفتهاند و این پدیده در حوزه علوم و حرفههای مرتبط با فناوریهای دیجیتال نیز قابل مشاهده است. گرایش به مطالعات جنسیت در علم و فناوری، در پاسخ نیاز به ضرورت حضور زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه در عرصه علم و فناوری پدید آمده است. فناوریهای دیجیتال یکی از عوامل تأثیرگذار در شکلگیری جوامع در آینده خواهند بود و لذا مشارکت فعالانه زنان در فرآیند تولید این فناوریها میتواند آنها را از نادیده گرفتن ارزشهای زنانهنگر دور نگه دارد. در این مقاله تلاش شده زمینه نقش زنان در توسعه این فناوریها بررسی شود. این مقاله، مطالعهای راهبردی بوده که به روش کتابخانهای انجام شده است. با فیشبرداری از منابع متعدد سعی بر این بوده که با تکیه بر رهیافت فیلسوفان فمینسیت تفاوتگرا و انتخاب مدل طراحی حساس به ارزش در تولید فناوریهای دیجیتال، ابتدا به آسیبهایی که در اثر عدم حضور زنان در این فرآیند به وجود آمده اشاره و سپس راهکارهایی برای ایجاد توازن جنسیتی در این فرآیند پیشنهاد شود. مطالعه نشان داده که در صورت پیگیری این سیاستهای کلان و راهکارهای پیشنهادی سیاستگذاران، طراحان و کاربران فناوریهای دیجیتال، زنان میتوانند جایگاه اثرگذاری در توسعه فناوریهای دیجیتال پیدا کنند و در نتیجه، فناوریهایی که تولید میشوند نیز سوگیری کمتری علیه زنان داشته باشند و عادلانهتر خواهند بود.<br /> <strong>کلیدواژهها</strong>:
فناوریهای دیجیتال,زنان,جنسیت,طراحی حساس به ارزش,ارزشهای زنانهنگر
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13814.html
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13814_3644e7c2e7c7fd187306358bfbe05c9d.pdf