ORIGINAL_ARTICLE
نامه سردبیر
پس از حمد و ثنای خدای یگانه و درود به رسول فرزانه؛ از آنجا که این ویژهنامه را (که اولین تجربه این گونهای برای فصلنامه است) به سیاستگذاری فناوری اطلاعات و مدیریت دانش اختصاص دادهایم، در سر مقاله آن نیز به موضوع مدیریت دانش و فقدان چرخه آن در دانشگاهها میپردازیم. واقعیت آن است که علیرغم تمام تحولات سالهای اخیر، هنوز هم هویت آموزشی بر دانشگاههای ما غلبه دارد و تراکم منحصر به فرد قابلیتهای نخبگی و نیروی جوان آن عمدتاً بر فعالیتهای آموزشی تمرکز یافتهاست. امادر حوزه پژوهش، هنوز هم دانشگاه در یک چرخه باز قرار دارد و لذا قابلیتها، دانش بومی و فناوریهای حاصل شده در آن رسوب نمیکند. از اینجاست که میبینیم که تعداد کثیری از پروژههای قرارداد شده با دانشگاهها به نتیجه قابل قبول و نهایی (یعنی حل مشکل کارفرما) نرسیده و عجیبتر آنکه در مواردی هم که به شکل استثنا و (عمدتاً به مدد توانمندی و یا پیگیری یکی از اعضای هیات علمی) جواب خوبی به دست آمدهاست، نتیجه حاصله، قابل تکرار، توسعه و اشاعه توسط سایرین نیست زیرا دانش حاصله را نتوانستهایم تدوین و جذب کنیم. شاید علت آن است که مدیران و پژوهشگران ما، عمدتاً توجه ندارند که علم بر ساختهای اجتماعی است که در شبکهای ناهمگن و نامتجانس از آدمها، نهادها، اشیاء، ابزارها، قوانین، هنجارها و غیره رشد و عمل میکند. پژوهش هم صرفاً یک عمل معرفتی فنی- آکادمیک نیست بلکه یک فرآیند اجتماعی نامتجانس است که کنشگران آن از طریق شبکهسازی با کنشگران اجتماعی، فرهنگی، مدنی، دولتی، بازار و حوزه عامه و رسانه، فعالیت میکنند و این تعاملات شبکهای، انواع برخوردهای رقابتی یا همکارانه را در خود جای میدهد. پس بسیار سادهاندیشی است اگر پژوهشگر ما گمان کند که میتواند در محیط انکوباتوری دانشگاه و آزمایشگاه خود تحقیق کند و از بکار گرفته نشدن آن توسط مدیران بنالد. این رفتار بدان میماند که مادری فرزند نارس درون رحم خویش را در پنج ماهگی به دنیا آورد و رها کند؛ فرزندی که اگر هم اتفاقا توسط پرستاران دلسوز و به یاری انکوباتورهای مصنوعی زنده بماند برای همیشه نیاز به دریافت کمک از سایرین خواهد داشت و نمیتواند به بالندگی و رشد انسانهای عادی دست یابد. چنین مادری هم هرگز نخواهد توانست مدیران بیمارستان را مسئول مشکلات فرزند خود قلمداد نماید. دانشگاهیان ما باید زنجیره ارزش فعالیتهای خود را خوب بشناسند و بتوانند که هر مرحله از این زنجیره ارزشساز، منطق و قواعد خاص خود را دارد و نمیتوان با اتکا به قواعد مراحل اول زنجیره (مثلاً داشتن مقالات متعدد)، در مراحل انتهایی زنجیره (مثلاً برنده شدن یک مناقصه بزرگ فناورانه) هم موفق بود. طبیعی است که همه دانشگاهیان و نخبگان هم نمیتوانند به شکل انفرادی در تمام زنجیره مزبور، موفق باشند و دانشگاه باید در اشکال گوناگون، این سرمایههای انسانی را در ظرفهای مختلف در کنار هم قرار دهد تا آنها متناسب با نیاز هر مرحله از زنجیره ارزشساز، هویت پیدا کنند و از عناصر منفرد نخبه، ظرفیتهای کارآمد و اثربخش آفریده شود. با این ترتیب، کلیه کارکردهای متنوع نظام نوآوری: نظیر کارآفرینی، خلق دانش، هدایت جریان نوآوری، اشاعه دانش، تخصیص منابع، شکلدهی بازار و ائتلاف و مشروعیت بخشی به فعالیتهای نوآورانه، در جای خویش و به صورت مکمل هم شکل میگیرند و مدلهای موفقی از کسب و کارهای پژوهشی، جلوی روی جامعه قرار خواهد گرفت. برای این منظور دانشگاهها به ساختارهای جدید و منعطف و مقررات نوینی نیاز دارند. جایگاههای مدیریتی و شغلی ما در دانشگاهها، تا به حال فقط بر روی خلق دانش (یعنی یکی از کارکردهای فوق) تمرکز داشتهاند. سازماندهی جدیدی نیاز است تا بتوانیم برای همه این کارکردها، مدیران و مسئولانی در دانشگاهها داشته باشیم و از آنها برای خلق ثروت (و نه تقسیم متداول بودجههای دولتی) بهره بگیریم.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12806_713eea8572d715692e5488bbadd66128.pdf
2010-12-22
سید سپهر
قاضی نوری
1
دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
توسعه فرآیندهای چرخه مدیریت دانش مبتنی بر عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش
امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس جایگاه مهمی در سازمانها پیدا کرده است. بهکارگیری هرچه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازماندهی شده و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمانها ایجاد میکند. اما از سوی دیگر مدیریت دانش ناموفق هم میتواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. بنابراین شناخت عوامل موفقیت مدیریت دانش و بهکار بردن آنها میتواند راهنمایی برای مدیریت بهتر آن باشد. عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمانها از زوایای مختلف در تحقیقات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مورد کاویهای مختلفی در سازمانها و شرکتها در جهان برای بررسی این عوامل صورت گرفته است. در این مقاله سعی شده تا با دیدگاهی متفاوت این عوامل در چرخه مدیریت دانش یعنی کسب و تولید دانش، عرضه و به اشتراکگذاری دانش و به کارگیری دانش استخراج شده و چارچوبی برای این عوامل ارائه شود. همچنین اولویت این عوامل در هر مرحله با استفاده از آزمونهای مناسب آماری مشخص میشود. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، 17 عامل رتبه اول تا هفتم را در بین عوامل اولویتدار در سه مرحله فرایند کسب، عرضه و به کارگیری دانش به خود اختصاص دادهاند و از میان آنها، عوامل مشوقهای انگیزشی مناسب، حمایت مدیریت ارشد، یادگیری مداوم و فضای آزاد سازمانی بیشترین فراوانی را در هر سه فرایند داشتهاند.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12807_a5754a6552d8f6ee9461c1ac06bd708f.pdf
2010-12-22
1
13
مدیریت دانش
عوامل موفقیت
چرخه مدیریت دانش
پیمان
اخوان
1
AUTHOR
النوش
اولیایی
2
AUTHOR
نسرین
دسترنج ممقانی
3
AUTHOR
فاطمه
ثقفی
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
حفاظت از اختراعات نرم افزاری در ایران
در مسیر حرکت به سوی یک جامعه دانشبنیان که از اهداف سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران است، صنعت نرمافزار به عنوان صنعتی دانشبنیان و متکی به فکر و تخصص میتواند جایگاه ویژهای داشته باشد. در همین راستا توسعه و صادرات محصولات نرم افزاری می تواند مورد توجه سیاستگذاران ملی در حوزه فناوری قرار گیرد. یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیر گذار بر شکوفایی صنعت نرم افزار و فناوری های مربوطه، نظام مالکیت فکری است و به همین دلیل نوع نگاه این نظام به ویژگی های این صنعت از جمله دل نگرانیهای سیاستگذاران فناوری در سطح ملی به شمار میرود. در این مقاله انواع روشهای حفاظت از داراییهای فکری محصولات نرم افزاری به اختصار معرفی شده و سپس مزایا و کاستیهای کسب حفاظت از راه سازوکار ثبت اختراع در مقایسه با دیگر روشها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ادامه، ظرافتها و پیچیدگیهای مرتبط با ثبت اختراعات نرم افزاری در نظامهای حقوقی گوناگون و عمق دقیق حفاظت اختراعی از نرمافزارها در ایران بررسی شده است. سپس گستره و عمق نوآوریها در صنعت نرمافزار ایران مورد ارزیابی قرارگرفته تا نیاز به حفاظت اختراعی در صنعت نرم افزار ایران و کفایت حفاظتهای قانونی موجود ارزیابی گردد. در آخر، نارساییهای موجود در زمینه حفاظت از اختراعات نرمافزاری معرفی میگردند.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12808_b1bc0cf626b1499998b25d56c94781a0.pdf
2010-12-22
13
31
صنعت نرم افزار
حقوق مالکیت فکری
ثبت اختراع
سیاستگذاری فناوری
ایران
سید کامران
باقری
1
AUTHOR
مریم
توکلی مقدم
2
AUTHOR
سعید
شوالپور
3
AUTHOR
حمید
عزیزی مرادپور
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
وضعیت انتشار و موانع بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت ایران: مطالعه بخشهای منتخب
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان بکارگیری و انتشار فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت ایران به طور عام و در بخشهای منتخب به طور خاص و بر اساس مدل RAI و همچنین شناسایی و تبیین موانع بکارگیری این فناوری در صنعت کشور ما است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش تشکیل گروه خبرگان و جمع بندی نظرات آنان از یک سو و پیمایش شرکتهای فعال از طریق مصاحبه تلفنی از سوی دیگر و راستیآزمایی نتایج دو روش و ترکیب آنها با یکدیگر بوده است. نتایج حاصل از هر دو روش نشان میدهد که که انتشار فناوری اطلاعات در ایران هنوز به طور جدی به سطوح فعالیت و اثر نرسیده و در لایههای میانی سطح آمادگی است. موانع شناسایی شده نیز اغلب از جنس موانع کلان و ملی بوده و چالشهای این سطح جدیتر از چالشهای سطح خرد و سازمانی شناخته شد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12809_4727adaecafc33ecb11f16a8186bd80d.pdf
2010-12-22
31
45
ICT
صنعت
آمادگی الکترونیکی
زیرساخت
مدل RAI
موانع
محمد
توکل
1
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
رضا
قاضی نوری نائینی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدل بومی بلوغ دولت سیار
نفوذ روز افزون فناوریهای سیار، باعث ظهور و پیاده سازی دولت سیار، در برخی کشورها شده است. سنجش مراحل پیشرفت در پیاده سازی دولت سیار با استفاده از مدل بلوغ امکانپذیر است. در این مقاله، عناصر اصلی و مفاهیم کلیدی مدلهای بلوغ دولت الکترونیکی و دولت سیار استخراج و با استفاده از روش فراترکیب تحلیل میشود. برای اختصاصی شدن مدل برای دولت سیار، الزامات مورد نیاز برای پیاده سازی آن بر پایه تجربیات سایر کشورها تعیین شده و محدودیتهای موجود فناوریهای سیار نیز در مدل بلوغ لحاظ میشود. برای بومی سازی مدل، الزامات موجود در سازمانهای ایرانی، با مطالعه اسناد بالا دستی استخراج میشود. در نهایت مدلی برای بلوغ دولت سیار معرفی شده و مولفه های آن با در نظر گرفتن الزامات فوق تشریح میشوند. اعتبار این مدل با استفاده از پرسشنامه و تحلیل آن با نظر سنجی از خبرگان و استفاده از آزمونهای مناسب آماری تایید میشود. نتایج مدلی با 11 مولفه و 8 گام را نتیجه داده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12810_a2538b440fda3a61c292368976020135.pdf
2010-12-22
46
64
دولت سیار
مدل بلوغ
دولت الکترونیکی
مکان محوری
فناوری
فاطمه
ثقفی
1
AUTHOR
فاطمه
ناصر اسلامی
2
AUTHOR
معصومه
علیجربان
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدلیابی نقش اخلاق در موفقیت سیستمهای مدیریت دانش
امروزه، موفقیت در بازار کار، با دانشی که سازمان میتواند تولید کند، سرعت این دانش و میزان انباشت دانش تولید شده، ارتباط مستقیم دارد. همچنین، سازمانهایی که فرهنگ یادگیری قوی را توسعه دادهاند در خلق، اکتساب و انتقال دانش، همچنین در تعدیل رفتار برای انعکاس دانش جدید کارآ هستند. از طرفی اخلاق، بحثی مهم و جدی است که تا این مسئله حل نشود شکوفائی علمی، پیشرفت صنعتی و رفاه اجتماعی رخ نخواهد داد و جامعه از آرامش خاطر و شادی برخوردار نخواهد شد. اگر دامنه این مباحث، به حوزههای دیگری نیز کشیده شود، میتوان از ارتباط مباحث فلسفه اخلاق و آن پدیدهها نیز سخن گفت. مدیریت دانش از جمله این پدیدهها است. پس موضوع سخن ارتباط اخلاق و مدیریت دانش از منظر فلسفی است. مقاله حاضر همبستگی اصول اخلاقی و وظایف فرایند مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است زیرا منابع موضوع، از داشتن نگاه سیستماتیک و در نظر گرفتن اخلاق در همه ابعاد اصلی مدیریت دانش رنج میبرد. برای سنجش این موضوع، مدل مفهومی براساس ادبیات موضوع طراحی شده و ابزار پرسشنامه محققساز استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرهای مدل از رگرسیون استفاده شده است که در این راستا از مدل معادلات ساختاری و بهطور مشخص، از مدلهای ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردیده است. لازم به ذکر است برای تأیید یا رد فرضیهها از ضرایب استاندارد استفاده و همچنین برای کلیه مسیرها ضریب اطمینان ٩٥ درصد و سطح خطا ٥ درصد میباشد. نتیجه تحقیق نشان داد که رابطه بین پارامترها (مولفهها و شاخصهای) اخلاقی و ابعاد کارکردی (وظایف) فرایند مدیریت دانش معنیدار است. بین مولفههایی مانند اعتماد فردی و گروهی، صداقت، رعایت مالکیت، کمک و همدلی، تعهد، مسئولیتپذیری، محرمانگی، وجدان و دقت در صحت از یک طرف و ابعاد کارکردی الگوی عمومی مدیریت دانش که شامل خلق، سازماندهی، انتشار و بکارگیری دانش است، همبستگی وجود دارد. دلیل انتخاب الگوی عمومی مدیریت دانش از بین الگوهای متعدد مدیریت دانش سادگی و کامل بودن زوایای آن میباشد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12811_89256341d659a182ee055fdbb67e2cd0.pdf
2010-12-22
65
80
سیستم مدیریت دانش
الگوی عمومی مدیریت دانش
اصول اخلاقی
صدیقه
رضائیان فردوئی
1
AUTHOR
سید سپهر
قاضی نوری
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربست تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمانهای دانشبنیان
مدیریت دانش به عنوان یکی از فرایندهای اصلی سازمانهای دانشبنیان، شناخته میشود. امروزه بدون استفاده از قابلیتهای سیستم مدیریت دانش، مدیریت مؤثر دانش به سختی ممکن میشود؛ ناگزیر، برای استفاده مؤثر از این سیستمها، شناخت نیازهای سازمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از طرف دیگر، از آنجا که به طور معمول بودجه سازمانها محدود است و خرید و پیادهسازی این سیستمها نیازمند سرمایهگذاری زیادی است، اولویتبندی نیازهای سازمان نیز اهمیت مییابد. این مقاله چگونگی استفاده از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در شرکتهای دانش بنیان را نشان میدهد. به این منظور روشی بهکار رفته که پیش از این برای انتخاب سیستمهای ویکی و مدیریت مستندات استفاده شده است. برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش 4 گام اصلی تعریف معیارها برای ارزیابی همکاری، انتخاب روش و سنجههای مناسب برای ارزیابی معیارهای همکاری، جمعآوری دادهها برای ارزیابی معیارهای همکاری و استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمان تعریف شده است. برای جمعآوری دادهها، با طراحی پرسشنامه میزان تعاملات کاری افراد باهمدیگر در پژوهشکدهای اندازهگیری شده است. نتایج به دست آمده نشاندهنده کاربرد تحلیل شبکه اجتماعی در شناخت نیازهای سازمانی است. از بین قابلیتهایی که باید یک سیستم مدیریت دانش داشته باشد، اهمیت قابلیت اجتماعیسازی، خارجیسازی، جستجو و بازیابی، حافظه تعاملی و فرادانش را با استفاده از این روش میتوان تعیین کرد. استفاده از این روش در مطالعه موردی نشان داد که سیستمهایی با امکان تولید سایتهای اطلاعاتی برای تبیین اطلاعات بین افراد از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به سایر سیستمها برخوردار است. در پایان پیشنهاد شده برای دستیابی به شناخت کاملتر از نیازهای سازمانی و اولویتبندی سایر قابلیتهای سیستم مدیریت دانش، در کنار تحلیل شبکه اجتماعی از سایر روشها مانند ممیزی دانش استفاده شود.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12812_3e84b184de4f8a451e08c23a5bc70f47.pdf
2010-12-22
81
95
مدیریت دانش
سیستمهای مدیریت دانش
تحلیل شبکه اجتماعی
تحلیل سازمان
استخراج نیازهای سیستم
محمد مهدی
سپهری
1
LEAD_AUTHOR
آسیه
ریاحی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روستای الکترونیک؛ رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاستگذاری مدیریت روستایی
رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاستگذاری توسعه و کاربری فناوری اطلاعات در مناطق روستایی با هدف تسهیل فرایند خدمت رسانی و ارتقاء شاخص های رفاهی، آغازگر مرحله جدیدی از حیات مدیریت توسعه روستایی است که از واپسین سالهای هزاره دوم میلادی مورد توجه تئوری پردازان و کارگزاران توسعه روستایی بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته و با ورود بشر به هزاره سوم که از آن با عنوان عصر اطلاعات1 و دنیای مجازی و شبکه ای یاد می کنند، شتاب بیشتری یافته است. با توجه به اهتمام جدی دولت ها به توسعه روستایی مبتنی بر فناوری اطلاعات و تعریف چشم انداز و راهبردهای روشن در برنامه های توسعه و اهمیت بیش از پیش موضوع از بعد نظری، در این مقاله تلاش شده با طراحی یک الگوی سه سطحی، فرایند گذار از الگوی سنتی توسعه روستایی به الگوی نوین توسعه تبیین گردد. امید است طرح این موضوع بتواند خوانندگان را بیشتر با موضوع آشنا نموده و بستر پژوهش های بنیادی و کاربردی جدیدی را در حوزه مطالعات روستایی فراهم آورد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_12813_b2fae287f537ea61eee8f0b75ace29be.pdf
2010-12-22
95
96
فناوری اطلاعات
مدیریت توسعه روستایی
روستای الکترونیک
سیاستگذاری
عصر اطلاعات
نورمحمد
یعقوبی
1
AUTHOR