per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
1
16
13682
Original Article
مرور تاریخچه مطالعات علم، فناوری و نوآوری و ضرورت ایفاء نقش دولت
A Historical Review of Science, Technology and Innovation Studies and the Role of the State
ابراهیم سوزنچی کاشانی
1
عضو هیأتعلمی دانشگاه صنعتی شریف، تهران
نوشته حاضر مروری است تاریخی بر نحوه تحولات فکری در ارتباط با علم، فناوری و نوآوری و نقش آنها در رشد و توسعه. بدین منظور، روایت تاریخی ابتدا برخی متفکران پیشرو شامل آدام اسمیت، جان استیوارت میل، کارل مارکس و جوزف شومپیتر را به تصویر میکشد که چگونه در ارتباط با نظام جدید اقتصادی و نقش علم، فناوری و نوآوری در آنها میاندیشیدهاند. جریانی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد گردید مبتنی بر نگاه شومپیتر به دنیای جدید و نقش نوآوری و تخریب خلاق شروع به تکمیل نظریهپردازی نمود. مقاله در ادامه تاریخچه توسعه فناوری در دنیا را با یک نگاه نئوشومپیتری باز میکند و به سراغ تطور نظریات از پس جنگ دوم جهانی میرود تا خلاصه فهم ما از این مقولات در دنیای جدید و نقش دولت در توسعه آنها را بازتر نماید. در ادامه، روایتی، هر چند کوتاه از وضعیت علم، فناوری و نوآوری در کشور برای دوره بعد از انقلاب ارائه میگردد که به صورتی نقادانه، خلاء شکلگیری تفکر و نظریهپردازی را گوشزد میکند.
نوشته حاضر مروری است تاریخی بر نحوه تحولات فکری در ارتباط با علم، فناوری و نوآوری و نقش آنها در رشد و توسعه. بدین منظور، روایت تاریخی ابتدا برخی متفکران پیشرو شامل آدام اسمیت، جان استیوارت میل، کارل مارکس و جوزف شومپیتر را به تصویر میکشد که چگونه در ارتباط با نظام جدید اقتصادی و نقش علم، فناوری و نوآوری در آنها میاندیشیدهاند. جریانی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد گردید مبتنی بر نگاه شومپیتر به دنیای جدید و نقش نوآوری و تخریب خلاق شروع به تکمیل نظریهپردازی نمود. مقاله در ادامه تاریخچه توسعه فناوری در دنیا را با یک نگاه نئوشومپیتری باز میکند و به سراغ تطور نظریات از پس جنگ دوم جهانی میرود تا خلاصه فهم ما از این مقولات در دنیای جدید و نقش دولت در توسعه آنها را بازتر نماید. در ادامه، روایتی، هر چند کوتاه از وضعیت علم، فناوری و نوآوری در کشور برای دوره بعد از انقلاب ارائه میگردد که به صورتی نقادانه، خلاء شکلگیری تفکر و نظریهپردازی را گوشزد میکند.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13682_8fb85c9329f1643522bc392e3fd07418.pdf
علم
فناوری
نوآوری
سیستم اقتصادی
نقش دولت
Science
Technology
Innovation
Economic System
the Role of State
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
17
28
13683
Original Article
مسیرهای تلاقی و همکاری فلسفه علم با سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری
Avenues of Contact and Collaboration for Philosophy of Science with STI Policy
آرش موسوی
arashmoussavi_ir@yahoo.com
1
استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
فلسفه علم، علم را به مثابه نظامی از ساختارهای مفهومی و گزارهای و فرآیندهایی همچون تبیین، حل مسئله، اکتشاف و ارزیابی مورد ملاحظه قرار میدهد و از صدق و کذب و معناداری و توجیه آن میپرسد و بحث میکند. سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری از سوی دیگر، حوزهای مطالعاتی است که علم را به عنوان یک نهاد اقتصادی-اجتماعی-سیاسی تلقی و نسبت آن را با مقولاتی همچون رشد اقتصادی، رقابتپذیری، امنیت، اشتغال و رفاه میکاود و توصیههایی را برای عملکرد بهتر نهاد علم از یک منظر اجتماعی صورتبندی میکند. این مقاله با تکیه بر مجموعهای از مطالعات اسنادی و روش تحلیل مفهومی به مسیرهای ممکن همکاری میان دو حوزه فلسفه علم با مطالعات نوآوری و سیاستگذاری علم و فناوری میپردازد. نتیجه استدلالها و تحلیلهای مطرحشده در مقاله این است که علیرغم استبعاد ظاهری، این دو حوزه دست کم در چهار مسیر زایا میتوانند همکاری کنند: ارائه تحلیل فلسفی از سازههای معرفتی و روشهای رایج در مطالعات نوآوری، توسعه مفاهیم نوآوری و رشد اقتصادی برای دربرگرفتن ابعاد مسئولانه و اخلاقی آنها، کمک به درک ابعاد ایدهپردازانه و خلاقانه فرآیند نوآوری با وامگیری از علوم شناختی و بالاخره کمک به شکلگیری نوعی نگاه نقادانه به فناوری از طریق بکارگیری منابع فلسفه فناوری. چهار مسیر فوق، چشمانداز همکاری میان دو حوزه مذکور را ترسیم میکنند.
فلسفه علم، علم را به مثابه نظامی از ساختارهای مفهومی و گزارهای و فرآیندهایی همچون تبیین، حل مسئله، اکتشاف و ارزیابی مورد ملاحظه قرار میدهد و از صدق و کذب و معناداری و توجیه آن میپرسد و بحث میکند. سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری از سوی دیگر، حوزهای مطالعاتی است که علم را به عنوان یک نهاد اقتصادی-اجتماعی-سیاسی تلقی و نسبت آن را با مقولاتی همچون رشد اقتصادی، رقابتپذیری، امنیت، اشتغال و رفاه میکاود و توصیههایی را برای عملکرد بهتر نهاد علم از یک منظر اجتماعی صورتبندی میکند. این مقاله با تکیه بر مجموعهای از مطالعات اسنادی و روش تحلیل مفهومی به مسیرهای ممکن همکاری میان دو حوزه فلسفه علم با مطالعات نوآوری و سیاستگذاری علم و فناوری میپردازد. نتیجه استدلالها و تحلیلهای مطرحشده در مقاله این است که علیرغم استبعاد ظاهری، این دو حوزه دست کم در چهار مسیر زایا میتوانند همکاری کنند: ارائه تحلیل فلسفی از سازههای معرفتی و روشهای رایج در مطالعات نوآوری، توسعه مفاهیم نوآوری و رشد اقتصادی برای دربرگرفتن ابعاد مسئولانه و اخلاقی آنها، کمک به درک ابعاد ایدهپردازانه و خلاقانه فرآیند نوآوری با وامگیری از علوم شناختی و بالاخره کمک به شکلگیری نوعی نگاه نقادانه به فناوری از طریق بکارگیری منابع فلسفه فناوری. چهار مسیر فوق، چشمانداز همکاری میان دو حوزه مذکور را ترسیم میکنند.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13683_2ad0519e01ba022722f6366548fc0cb4.pdf
فلسفه علم
نوآوری
مطالعات نوآوری
سیاستگذاری علم و فناوری
بینرشتهای
Philosophy of Science
Innovation
Innovation Studies
Science and technology policy
Interdisciplinary
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
29
41
13684
Original Article
چارچوبی برای تحلیل نظاممند اخلاق سیاستگذاری علم و فناوری
A Framework for Systematic Analysis of Ethical Issues in S&T Policy
آرش موسوی
arashmoussavi_ir@yahoo.com
1
کیوان الستی
2
استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
اخلاق سیاستگذاری شاخهای از اخلاق کاربردی است که با تمرکز بر فرآیند سیاستگذاری میکوشد تحلیلی از انواع چالشهای اخلاقی درگیر در این فرآیند و شیوههای رفع و رجوع آن چالشها به دست دهد. مسائل و موضوعات مورد بحث در پیشینه اخلاق سیاستگذاری به غایت متنوع و متکثرند و تاکنون چارچوبی برای انتظامبخشی به تکثر موجود در این حوزه پیشنهاد نشده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر این موضوعات متکثر از طریق اتکاء بر منابع نظری حوزه سیاستگذاری عمومی به طرح مدلی نظاممند از فرآیند سیاستگذاری میپردازد و این مدل را برای انتظامبخشی به موضوعات و تمهای اخلاقی مرتبط با سیاستگذاری (و با تمرکز بیشتر بر سیاستگذاری علم و فناوری) به کار میبرد. چارچوب توسعه داده شده در مقاله، مسائل اخلاقی مرتبط با سیاستگذاری را در پنج دسته اصلی طبقهبندی میکند: مسائل اخلاقی پیش از تصمیمگیری، مسائل اخلاقی پس از تصمیمگیری، مسائل اخلاقی مرتبط با ساختارهای اقتصادی-اجتماعی-نهادی مؤثر بر سیاستگذاری، مسائل اخلاقی ناشی از عملکرد گروههای ذینفع و بالاخره مسائل اخلاقی مرتبط با ایدهها و چارچوبهای هنجاری در ذهن سیاستگذاران.
اخلاق سیاستگذاری شاخهای از اخلاق کاربردی است که با تمرکز بر فرآیند سیاستگذاری میکوشد تحلیلی از انواع چالشهای اخلاقی درگیر در این فرآیند و شیوههای رفع و رجوع آن چالشها به دست دهد. مسائل و موضوعات مورد بحث در پیشینه اخلاق سیاستگذاری به غایت متنوع و متکثرند و تاکنون چارچوبی برای انتظامبخشی به تکثر موجود در این حوزه پیشنهاد نشده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر این موضوعات متکثر از طریق اتکاء بر منابع نظری حوزه سیاستگذاری عمومی به طرح مدلی نظاممند از فرآیند سیاستگذاری میپردازد و این مدل را برای انتظامبخشی به موضوعات و تمهای اخلاقی مرتبط با سیاستگذاری (و با تمرکز بیشتر بر سیاستگذاری علم و فناوری) به کار میبرد. چارچوب توسعه داده شده در مقاله، مسائل اخلاقی مرتبط با سیاستگذاری را در پنج دسته اصلی طبقهبندی میکند: مسائل اخلاقی پیش از تصمیمگیری، مسائل اخلاقی پس از تصمیمگیری، مسائل اخلاقی مرتبط با ساختارهای اقتصادی-اجتماعی-نهادی مؤثر بر سیاستگذاری، مسائل اخلاقی ناشی از عملکرد گروههای ذینفع و بالاخره مسائل اخلاقی مرتبط با ایدهها و چارچوبهای هنجاری در ذهن سیاستگذاران.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13684_cf7ec1958f529614b35ee33cc0fb3aac.pdf
اخلاق
اخلاق سیاستگذاری
سیاستگذاری عمومی
سیاستگذاری علم و فناوری
اخلاق کاربردی
چارچوب انتظامبخش
Ethics and S&T Policy
Ethics and Public Policy
Policy Process
Applied Ethics
Regulating Framework
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
43
57
13685
Original Article
سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری: ابعاد و پیامدهای اجتماعی
STI Policy Making: Social Aspects and Cocequences
صادق پیوسته
peivaste@gmail.com
1
مدرس دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
در این مقاله، جنبههایی از ارتباط مطالعات اجتماعی با سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری بررسی میشود. علم، فناوری و نوآوری، زمینههایی مطالعاتی برای پژوهشگران علوم اجتماعی و مدیریت بودهاند. فضای همرسی این دو، سیاستگذاری است. سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری به عنوان بخشی از سیاستگذاری عمومی، نیازمند شناخت معنای علم، فناوری و نوآوری در نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اداری جامعه است. بکارگیری اطلاعات و درک فرهنگی و تاریخی جامعه در سیاستگذاری ضروری است چرا که جوامع انسانی، مکانمند و زمانمند هستند. یعنی نه تنها جا افتادن یک سیاست خاص در جوامع مختلف شرایط و پیامدهای متفاوتی دارد بلکه بر پایه تجارب تاریخی، در مقاطع مختلف برای یک جامعه نیز ممکن است معنای یک علم، فناوری و نوآوری خاص دگرگون شود. به این ترتیب، هم اجتماعی بودن علم، فناوری و نوآوری مهم است و هم پیامدهای سیاستگذاری در مورد آنها برای جامعه. در نتیجه، لازم است مواردی همچون اولویتگذاری آنها، اشاعه آنها در جامعه، ارتباط آنها با مردمسالاری و پیامدهای اخلاقیشان برای جامعه مطالعه شوند. پیش از سیاستگذاری، این مطالعات برای سیاستگذاری هوشمندانهتر و پس از آن برای ارزیابی پیامدها و بهبود سیاستها لازم هستند.
در این مقاله، جنبههایی از ارتباط مطالعات اجتماعی با سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری بررسی میشود. علم، فناوری و نوآوری، زمینههایی مطالعاتی برای پژوهشگران علوم اجتماعی و مدیریت بودهاند. فضای همرسی این دو، سیاستگذاری است. سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری به عنوان بخشی از سیاستگذاری عمومی، نیازمند شناخت معنای علم، فناوری و نوآوری در نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اداری جامعه است. بکارگیری اطلاعات و درک فرهنگی و تاریخی جامعه در سیاستگذاری ضروری است چرا که جوامع انسانی، مکانمند و زمانمند هستند. یعنی نه تنها جا افتادن یک سیاست خاص در جوامع مختلف شرایط و پیامدهای متفاوتی دارد بلکه بر پایه تجارب تاریخی، در مقاطع مختلف برای یک جامعه نیز ممکن است معنای یک علم، فناوری و نوآوری خاص دگرگون شود. به این ترتیب، هم اجتماعی بودن علم، فناوری و نوآوری مهم است و هم پیامدهای سیاستگذاری در مورد آنها برای جامعه. در نتیجه، لازم است مواردی همچون اولویتگذاری آنها، اشاعه آنها در جامعه، ارتباط آنها با مردمسالاری و پیامدهای اخلاقیشان برای جامعه مطالعه شوند. پیش از سیاستگذاری، این مطالعات برای سیاستگذاری هوشمندانهتر و پس از آن برای ارزیابی پیامدها و بهبود سیاستها لازم هستند.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13685_091ec0bdc421a57bcdaab1a584af722a.pdf
مطالعات علم
فناوری و نوآوری
سیاستگذاری
مطالعات اجتماعی
اولویتگذاری
اشاعه
پیامد
STI
Policy Making
Social Studies
Prioritization
Propagation
Cosequence
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
59
70
13686
Original Article
مبانی نظری سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری از نگاه مکاتب علم اقتصاد
The Theoretical Foundations of Science, Technology and Innovation Policy from the View of Economic Schools
میثم نریمانی
narimani.meysam@gmail.com
1
سید جعفر حسینی
2
عضو هیأتعلمی پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران
دکترای اقتصاد و پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران
هدف اصلی این مقاله، بررسی تاریخی دوگان مرسوم اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد تکاملی به عنوان دو مکتب اصلی علم اقتصاد در حوزه سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری و نقش این دوگان در اتخاذ سیاستهای متفاوت توسعه فناوری است. مکاتب مذکور، رویکردها و چارچوبهای تحلیلی متفاوتی را به کار میگیرند. در یک سو چارچوبهای نظری اقتصاد نئوکلاسیک، با مفروضات بنیادیای نظیر عقلانیت ابزاری و انتخاب عقلایی، امکان دستیابی به تعادلهای بلندمدت، وجود بازار علم و فناوری و موارد مشابه دیگر پیکربندی میشود. در مقابل، اقتصاد تکاملی که به صورت عام ناظر بر گسترهای از رویکردهای اقتصادی ناهمگن ولی منتقد مفروضات بنیادین اقتصاد نئوکلاسیک است در حوزه علم، فناوری و نوآوری دلالتهای سیاستی خود را بر مفروضاتی نظیر عدم وجود یک تعادل بلندمدت در عرصه علم، فناوری و نوآوری و تمرکز بر موضوعاتی نظیر ظرفیت جذب و یادگیری به جای بازار علم و فناوری استوار ساخته است. مقاله پیش رو ضمن بررسی دقیق و تاریخی مفروضات نظری و چارجوبهای مفهومی این دو دسته از مکاتب اقتصادی، سعی کرده دلالتهای این تمایزات مبنایی را در عرصه سیاستگذاری بررسی نماید. نتایج حاکی از آن است که علیرغم وجود تفاوتهای گسترده در خصوص مبانی نظری اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد تکاملی، دلالتهای سیاستی مکاتب اقتصادی مزبور در حوزه سیاستگذاری فناوری و نوآوری طی سالهای اخیر به سمت همگرایی و مکملی بوده که این موضوع در ایران نیز به رغم وجود اختلافات نظری در عرصه سیاستگذاری تا حدود زیادی قابل مشاهده است.
هدف اصلی این مقاله، بررسی تاریخی دوگان مرسوم اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد تکاملی به عنوان دو مکتب اصلی علم اقتصاد در حوزه سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری و نقش این دوگان در اتخاذ سیاستهای متفاوت توسعه فناوری است. مکاتب مذکور، رویکردها و چارچوبهای تحلیلی متفاوتی را به کار میگیرند. در یک سو چارچوبهای نظری اقتصاد نئوکلاسیک، با مفروضات بنیادیای نظیر عقلانیت ابزاری و انتخاب عقلایی، امکان دستیابی به تعادلهای بلندمدت، وجود بازار علم و فناوری و موارد مشابه دیگر پیکربندی میشود. در مقابل، اقتصاد تکاملی که به صورت عام ناظر بر گسترهای از رویکردهای اقتصادی ناهمگن ولی منتقد مفروضات بنیادین اقتصاد نئوکلاسیک است در حوزه علم، فناوری و نوآوری دلالتهای سیاستی خود را بر مفروضاتی نظیر عدم وجود یک تعادل بلندمدت در عرصه علم، فناوری و نوآوری و تمرکز بر موضوعاتی نظیر ظرفیت جذب و یادگیری به جای بازار علم و فناوری استوار ساخته است. مقاله پیش رو ضمن بررسی دقیق و تاریخی مفروضات نظری و چارجوبهای مفهومی این دو دسته از مکاتب اقتصادی، سعی کرده دلالتهای این تمایزات مبنایی را در عرصه سیاستگذاری بررسی نماید. نتایج حاکی از آن است که علیرغم وجود تفاوتهای گسترده در خصوص مبانی نظری اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد تکاملی، دلالتهای سیاستی مکاتب اقتصادی مزبور در حوزه سیاستگذاری فناوری و نوآوری طی سالهای اخیر به سمت همگرایی و مکملی بوده که این موضوع در ایران نیز به رغم وجود اختلافات نظری در عرصه سیاستگذاری تا حدود زیادی قابل مشاهده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13686_042710a83f791126bac3f57a12f067f5.pdf
اقتصاد نئوکلاسیک
اقتصاد تکاملی
سیاستگذاری علم
فناوری و نوآوری
Neoclassical Economics
Evolutionary Economics
Science
Technology and Innovation Policy
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
71
86
13687
Original Article
فرآیند سیاستگذاری و حکمرانی علم، فناوری و نوآوری
STI Policy Process and Its Governance
حجتاله حاجیحسینی
1
زهره کریم میان
2
دانشیار سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، تهران
دکترای سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تهران
سیاستگذاری، کارکرد اساسی دولت و فرآیند مداخله به منظور دستیابی به نتایج و تحقق چشمانداز سیاسی آن است. مطالعه سیاستگذاری عمومی به دنبال توصیف و تبیین سیاستگذاری دولتها و نحوه اثرگذاری و ایجاد تغییر در آن است. چارچوبها و رویکردهای متنوعی با هدف تبیین و تجویز در حوزه سیاست عمومی معرفی شده که نقطه مشترک این رویکردها، توجه به پویایی نقشآفرینان، زمینهها و تأثیرشان بر سیاستگذاری از ابتدای در اولویت قرار گرفتن یک مسئله در فضای سیاستی تا ارزیابی و بازخورد سیاستهای پیادهشده درباره آن است. بر این مبنا حوزه علم، فناوری و نوآوری به عنوان یکی از مهمترین مسائل عمومی که بر جامعه و رقابتپذیری ملی آن اثرگذار است متأثر از مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت است. همچنین در عرصه سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری، مفهوم حکمرانی به علت پرداختن به نقشها و تعاملات نقشآفرینان که منجر به سیاستگذاری میشود همواره در کنار فرآیند سیاستگذاری مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران بوده است. این مقاله ضمن بررسی مبانی و مفاهیم سیاستگذاری عمومی و حکمرانی، دلالتهای این دو حوزه نظری در فضای علم، فناوری و نوآوری را مورد توجه قرار داده و با مطالعه موردی بخش فاوا گوشهای از کاربرد این مباحث را نیز به تصویر کشیده است.
سیاستگذاری، کارکرد اساسی دولت و فرآیند مداخله به منظور دستیابی به نتایج و تحقق چشمانداز سیاسی آن است. مطالعه سیاستگذاری عمومی به دنبال توصیف و تبیین سیاستگذاری دولتها و نحوه اثرگذاری و ایجاد تغییر در آن است. چارچوبها و رویکردهای متنوعی با هدف تبیین و تجویز در حوزه سیاست عمومی معرفی شده که نقطه مشترک این رویکردها، توجه به پویایی نقشآفرینان، زمینهها و تأثیرشان بر سیاستگذاری از ابتدای در اولویت قرار گرفتن یک مسئله در فضای سیاستی تا ارزیابی و بازخورد سیاستهای پیادهشده درباره آن است. بر این مبنا حوزه علم، فناوری و نوآوری به عنوان یکی از مهمترین مسائل عمومی که بر جامعه و رقابتپذیری ملی آن اثرگذار است متأثر از مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت است. همچنین در عرصه سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری، مفهوم حکمرانی به علت پرداختن به نقشها و تعاملات نقشآفرینان که منجر به سیاستگذاری میشود همواره در کنار فرآیند سیاستگذاری مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران بوده است. این مقاله ضمن بررسی مبانی و مفاهیم سیاستگذاری عمومی و حکمرانی، دلالتهای این دو حوزه نظری در فضای علم، فناوری و نوآوری را مورد توجه قرار داده و با مطالعه موردی بخش فاوا گوشهای از کاربرد این مباحث را نیز به تصویر کشیده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13687_6696214bb21984a8c99dd75f8b96ed42.pdf
سیاستگذاری عمومی
حکمرانی
سیاستگذاری علم
فناوری و نوآوری
فاوا
Public Policy
Governance
STI Policy
ICT
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
87
101
13688
Original Article
هوشمندی راهبردی در سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری
Strategic Intelligence in Science, Technology and Innovation Policy Making (STI)
لیلا نامداریان
1
رضا نقی زاده
2
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، تهران
استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
دوره حاضر که عصر اقتصاد دانشبنیان نام دارد با تغییرات سریع و فزاینده در دانش بشری و عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، سیاسی و فناورانه روبروست. مواجهه با چنین شرایطی، مستلزم هوشیاری و واکنشهای پیشدستانه سیاستگذاران علم، فناوری و نوآوری نسبت به تغییرات و پیشامدهای آتی، پیشرفتهای مختلف فناوری و تأثیرات بلندمدت آنهاست. هوشمندی راهبردی در سیاستگذاری از طریق فرآیند منظم جستجو و پردازش، خلق، حفاظت و اشاعه اطلاعات معطوف به تصمیمگیری و انتقال آنها به فرد مناسب در زمان مناسب، با ایجاد هوشیاری در سیاستگذاران نقش مؤثری را در این خصوص بازی میکند که به عنوان یک مفهوم علمی در پیشینه این حوزه تاکنون به صورتی منسجم در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعه حاضر به دنبال واکاوی مفهوم فوق و ابزارهای آن بوده و در این راستا، ارتباط هوشمندی راهبردی با سیاستگذاری از سه منظر پنجره فرصت، روشنی اهداف و حقانیت شواهد تشریح شده است. همچنین ابزارهای مهم هوشمندی نظیر آیندهنگاری علم و فناوری، پیشبینی فناوری و نیز ارزیابی فناوری به همراه جایگاه آنها در گامهای مختلف سیاستگذاری تبیین شده است. در نهایت نیز به منظور تصریح نقش هوشمندی راهبردی در سیاستگذاری یک نمونه داخلی برای آن معرفی شده است.
دوره حاضر که عصر اقتصاد دانشبنیان نام دارد با تغییرات سریع و فزاینده در دانش بشری و عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، سیاسی و فناورانه روبروست. مواجهه با چنین شرایطی، مستلزم هوشیاری و واکنشهای پیشدستانه سیاستگذاران علم، فناوری و نوآوری نسبت به تغییرات و پیشامدهای آتی، پیشرفتهای مختلف فناوری و تأثیرات بلندمدت آنهاست. هوشمندی راهبردی در سیاستگذاری از طریق فرآیند منظم جستجو و پردازش، خلق، حفاظت و اشاعه اطلاعات معطوف به تصمیمگیری و انتقال آنها به فرد مناسب در زمان مناسب، با ایجاد هوشیاری در سیاستگذاران نقش مؤثری را در این خصوص بازی میکند که به عنوان یک مفهوم علمی در پیشینه این حوزه تاکنون به صورتی منسجم در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعه حاضر به دنبال واکاوی مفهوم فوق و ابزارهای آن بوده و در این راستا، ارتباط هوشمندی راهبردی با سیاستگذاری از سه منظر پنجره فرصت، روشنی اهداف و حقانیت شواهد تشریح شده است. همچنین ابزارهای مهم هوشمندی نظیر آیندهنگاری علم و فناوری، پیشبینی فناوری و نیز ارزیابی فناوری به همراه جایگاه آنها در گامهای مختلف سیاستگذاری تبیین شده است. در نهایت نیز به منظور تصریح نقش هوشمندی راهبردی در سیاستگذاری یک نمونه داخلی برای آن معرفی شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13688_e80aed5577f36ef49cd5e3555dd32a24.pdf
هوشمندی راهبردی
سیاستگذاری علم و فناوری و نوآوری
آیندهنگاری
پیشبینی فناوری
ارزیابی فناوری
Strategic Intelligence
STI Policy Making
Foresight
Technology Forcasting
Technology Assessment
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
103
118
13689
Original Article
مطالعات آینده و نقش آن در سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری
Future-Oriented Researches and Its Roles in STI Policy Making
سحر کوثری
kosari@nrisp.ac.ir
1
فاطمه سادات رحمتی
2
استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
پژوهشگر بنیاد توسعه فردا، تهران
چندین دهه است که در سازمانهای دولتی و خصوصی، برنامههای روشمند مطالعات آینده در مقیاسهای بخشی، منطقهای و ملی در حوزههای مختلف علم، فناوری، نوآوری، فرهنگ، محیط زیست و ... اجرا میشود و البته زمینه و چشمانداز این برنامهها عمدتاً بر حوزه علم و فناوری تمرکز داشته است. اکنون مطالعات آینده، رویکردی برای سیاستگذاری و تصمیمگیری دولتی و خصوصی در محیط سیاست علم و فناوری است که پاسخ سؤالات راهبردی مربوط به علم و جامعه را در یک چشمانداز بلندمدت ارائه میدهد. برای بهبود ارتباط بین تحقیقات حوزه آینده با سیاستگذاری، باید به بررسی امکان ایجاد ارتباط بین این تحقیقات و تجزیه و تحلیل سیاست از طریق نوعشناسی عدم قطیعتها پرداخت تا بر مبنای آن بتوان مشخص کرد چه زمانی چه نوع مطالعات آیندهای باید انجام پذیرند. در این مقاله با معرفی چهار سطح عدم قطعیت (شامل سطح یک: آینده مبتنی بر روند (آینده قطعی)، سطح دو: آینده همراه با ریسک (آینده محتمل)، سطح سه: تعدادی از آیندههای باورپذیر و سطح چهار: عدم قطعیت مبین آیندههای ممکن)، تعاریف آیندهشناسی، پیشبینی، آیندهنگاری و آیندهپژوهی به همراه منطق چگونگی تخصیص روشها به هر یک از آنها تشریح شده است. ضمناً با محور قراردادن چرخه سیاستگذاری به عنوان چارچوب پایه فرآیند سیاستگذاری، کارکردهای آیندهپژوهی، منطبق با هر مرحله و نیز نمونه روشهای قابل استفاده در هر مرحله از چرخه سیاستگذاری معرفی شده است. این مقاله تلاش میکند مطالعات آینده را با توجه به زمینه و بافتار سیاستگذاری در حوزه علم، فناوری و نوآوری معرفی نماید.
چندین دهه است که در سازمانهای دولتی و خصوصی، برنامههای روشمند مطالعات آینده در مقیاسهای بخشی، منطقهای و ملی در حوزههای مختلف علم، فناوری، نوآوری، فرهنگ، محیط زیست و ... اجرا میشود و البته زمینه و چشمانداز این برنامهها عمدتاً بر حوزه علم و فناوری تمرکز داشته است. اکنون مطالعات آینده، رویکردی برای سیاستگذاری و تصمیمگیری دولتی و خصوصی در محیط سیاست علم و فناوری است که پاسخ سؤالات راهبردی مربوط به علم و جامعه را در یک چشمانداز بلندمدت ارائه میدهد. برای بهبود ارتباط بین تحقیقات حوزه آینده با سیاستگذاری، باید به بررسی امکان ایجاد ارتباط بین این تحقیقات و تجزیه و تحلیل سیاست از طریق نوعشناسی عدم قطیعتها پرداخت تا بر مبنای آن بتوان مشخص کرد چه زمانی چه نوع مطالعات آیندهای باید انجام پذیرند. در این مقاله با معرفی چهار سطح عدم قطعیت (شامل سطح یک: آینده مبتنی بر روند (آینده قطعی)، سطح دو: آینده همراه با ریسک (آینده محتمل)، سطح سه: تعدادی از آیندههای باورپذیر و سطح چهار: عدم قطعیت مبین آیندههای ممکن)، تعاریف آیندهشناسی، پیشبینی، آیندهنگاری و آیندهپژوهی به همراه منطق چگونگی تخصیص روشها به هر یک از آنها تشریح شده است. ضمناً با محور قراردادن چرخه سیاستگذاری به عنوان چارچوب پایه فرآیند سیاستگذاری، کارکردهای آیندهپژوهی، منطبق با هر مرحله و نیز نمونه روشهای قابل استفاده در هر مرحله از چرخه سیاستگذاری معرفی شده است. این مقاله تلاش میکند مطالعات آینده را با توجه به زمینه و بافتار سیاستگذاری در حوزه علم، فناوری و نوآوری معرفی نماید.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13689_07eabe90f54b42cc3a66f37ed6a0f63a.pdf
مطالعات آینده
سیاستگذاری علم
فناوری و نوآوری
عدم قطعیت
آیندهپژوهی
آیندهنگاری
برنامه ملی آیندهنگاری
Future-Oriented Researches
Science
Technology and innovation (STI) policy
Uncertainty
Futures Studies
Foresight
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
119
133
13690
Original Article
اولویتگذاری حوزههای علم، فناوری و نوآوری
Priority-Setting in Science, Technology and Innovation
سید مهدی فاطمی
1
محمدرضا آراستی
2
دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
با وجود رشد هزینهکرد تحقیقوتوسعه در اثر گسترش رویکرد دانشبنیان به توسعه اقتصادی، به علت تنوع روزافزون و ماهیت میانرشتهای فعالیتهای پژوهشی و نوآوری، هیچ کشوری قادر به پژوهش در لبه علم و فناوری در کلیه حوزههای پژوهشی نیست و در نتیجه اولویتگذاری از جایگاه ویژهای در سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری برخوردار است. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف (تعاریف، انواع، مدلهای نظری، فرآیند، تاریخچه، چالشها و روشها) اولویتگذاری علم، فناوری و نوآوری مورد مطالعه قرار گرفته و سپس تخصصیسازی هوشمند به عنوان بهروزترین راهبرد مبتنی بر اولویتگذاری علم، فناوری و نوآوری معرفی شده و در پایان نیز با رویکردی انتقادی تجربه اولویتگذاری در نقشه جامع علمی کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطالعات صورتگرفته نشان میدهد که کلیه سازوکارهای اولویتگذاری با توجه به الگوی وابستگی به مسیر تدوین اولویتها، چسبندگی تاریخی نهادها و منطق متفاوت و واگرای مداخلات دولتی به طور همزمان مورد استفاده قرار میگیرند. با این حال ساختار کلی اولویتگذاری علم و فناوری کشورهای مختلف در حال همگرایی به سمت تأکید مجدد بر اولویتهای کارکردی، رویکرد نظاممند به تدوین راهبرد و اولویتگذاری، ترکیب رویکردهای بالا به پائین و پائین به بالا و تقسیم کار بیشتر در اثر افزایش تعداد بازیگران مؤثر در فرآیند اولویتگذاری میباشد.
با وجود رشد هزینهکرد تحقیقوتوسعه در اثر گسترش رویکرد دانشبنیان به توسعه اقتصادی، به علت تنوع روزافزون و ماهیت میانرشتهای فعالیتهای پژوهشی و نوآوری، هیچ کشوری قادر به پژوهش در لبه علم و فناوری در کلیه حوزههای پژوهشی نیست و در نتیجه اولویتگذاری از جایگاه ویژهای در سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری برخوردار است. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف (تعاریف، انواع، مدلهای نظری، فرآیند، تاریخچه، چالشها و روشها) اولویتگذاری علم، فناوری و نوآوری مورد مطالعه قرار گرفته و سپس تخصصیسازی هوشمند به عنوان بهروزترین راهبرد مبتنی بر اولویتگذاری علم، فناوری و نوآوری معرفی شده و در پایان نیز با رویکردی انتقادی تجربه اولویتگذاری در نقشه جامع علمی کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطالعات صورتگرفته نشان میدهد که کلیه سازوکارهای اولویتگذاری با توجه به الگوی وابستگی به مسیر تدوین اولویتها، چسبندگی تاریخی نهادها و منطق متفاوت و واگرای مداخلات دولتی به طور همزمان مورد استفاده قرار میگیرند. با این حال ساختار کلی اولویتگذاری علم و فناوری کشورهای مختلف در حال همگرایی به سمت تأکید مجدد بر اولویتهای کارکردی، رویکرد نظاممند به تدوین راهبرد و اولویتگذاری، ترکیب رویکردهای بالا به پائین و پائین به بالا و تقسیم کار بیشتر در اثر افزایش تعداد بازیگران مؤثر در فرآیند اولویتگذاری میباشد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13690_cc174fadd7a5efe373a3409d85f2a676.pdf
اولویتگذاری
علم
فناوری و نوآوری
تخصصیسازی هوشمند
نقشه جامع علمی کشور
Priority-Setting
STI
Smart Specialization
Iran’s Comprehensive Scientific Map
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
135
154
13691
Original Article
نظام ملی نوآوری و نقش آن در بهبود سیاستهای علم، فناوری و نوآوری
National Innovation System and Its Role in Improving Science, Technology and Innovation Policies
سید ایمان میرعمادی
1
دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
نزدیک به سه دهه از شکلگیری مفهوم نظامهای ملی نوآوری میگذرد و اکنون این نظامها به طور گسترده مورد توجه سیاستگذاران و محققان حوزه علم، فناوری و نوآوری در سراسر جهان قرار گرفته است. در جریان رشد سریع و انتشار وسیع آن، اختلافنظرهایی در مورد ریشهها و مسائل اساسی آن ایجاد شده است: مفهوم نظام ملی نوآوری چیست و چگونه توسعه پیدا کرده است؟ هسته اصلی نظری آن چیست؟ چرا استفاده از آن برای سیاستگذاری نوآوری مفید است؟ رویکردهای مختلف به این مفهوم برای سیاستگذاری کدام است؟ چگونه نظام ملی نوآوری با سیاستهای علم، فناوری و نوآوری ارتباط پیدا میکند؟ چگونه میتوان این مفهوم را برای کشورهای در حال توسعه به کار گرفت؟ چالشها و محدودیتهای اصلی در کاربرد نظام ملی نوآوری چیست؟ مقاله حاضر تلاش میکند ضمن بررسی ریشههای این مفاهیم، تجزیه و تحلیل عمیقی از سؤالات فوق ارائه دهد. در انتها نیز کاربرد مفاهیم توضیح داده شده برای ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
نزدیک به سه دهه از شکلگیری مفهوم نظامهای ملی نوآوری میگذرد و اکنون این نظامها به طور گسترده مورد توجه سیاستگذاران و محققان حوزه علم، فناوری و نوآوری در سراسر جهان قرار گرفته است. در جریان رشد سریع و انتشار وسیع آن، اختلافنظرهایی در مورد ریشهها و مسائل اساسی آن ایجاد شده است: مفهوم نظام ملی نوآوری چیست و چگونه توسعه پیدا کرده است؟ هسته اصلی نظری آن چیست؟ چرا استفاده از آن برای سیاستگذاری نوآوری مفید است؟ رویکردهای مختلف به این مفهوم برای سیاستگذاری کدام است؟ چگونه نظام ملی نوآوری با سیاستهای علم، فناوری و نوآوری ارتباط پیدا میکند؟ چگونه میتوان این مفهوم را برای کشورهای در حال توسعه به کار گرفت؟ چالشها و محدودیتهای اصلی در کاربرد نظام ملی نوآوری چیست؟ مقاله حاضر تلاش میکند ضمن بررسی ریشههای این مفاهیم، تجزیه و تحلیل عمیقی از سؤالات فوق ارائه دهد. در انتها نیز کاربرد مفاهیم توضیح داده شده برای ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13691_9f0f889d931f477a69a118e523bbb111.pdf
نظام ملی نوآوری
سیاست نوآوری
مدلهای نوآوری
National Innovation System
innovation policy
Innovation models
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
155
169
13692
Original Article
نقش سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در توسعه نظامهای بخشی نوآوری
The Role of Science, Technology and Innovation Policies in the Development of Sectoral Systems of Innovation
مصطفی صفدری رنجبر
safdariranjbar921@atu.ac.ir
1
سید سروش قاضینوری
2
دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشیار، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
ریشههای مفهوم نظامهای بخشی نوآوری به مطالعاتی بازمیگردد که حدود سه دهه پیش انتشار یافتهاند، اما این مفهوم حدود دو دهه پیش به طور جدی معرفی و از آن زمان به بعد با روندی افزایشی در صنایع متنوع و در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مورد استفاده قرار گرفته است. هر نظام بخشی نوآوری متشکل از چهار مؤلفه کلیدی است که یکی از آنها نهادهای رسمی (سیاستها، قوانین، مقررات و استانداردها) و غیررسمی (باورها، هنجارها و ارزشها) است و بقیه عبارتند از پایه دانش و فناوری، بازیگران و شبکهها، و تقاضا. مروری بر مطالعات پیشین در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مؤید آن است که انواع سیاستهای دولت به ویژه سیاستهای علم، فناوری و نوآوری تأثیر چشمگیری بر شکلگیری و تکامل نظامهای مختلف بخشی نوآوری دارند. بررسیهای این مقاله نشان میدهد که بخشهای مختلف نیازمند سیاستهای متفاوت و متنوع هستند و سیاستهایی که در یک بخش اثرات مثبتی به جا میگذارند لزوماً در بخشهای دیگر چنین اثراتی را به دنبال ندارند. در انتهای مقاله تأثیر سیاستهای متنوع و پویای دولت بر شکلگیری و تکامل صنعت توربینهای گازی مورد بررسی قرار گرفته و مرور این تجربه بیانگر آن است که دولت در طول زمان از طریق اتخاذ سیاستهای مختلف به شکلگیری و تکامل این بخش کمک بسیاری کرده است.
ریشههای مفهوم نظامهای بخشی نوآوری به مطالعاتی بازمیگردد که حدود سه دهه پیش انتشار یافتهاند، اما این مفهوم حدود دو دهه پیش به طور جدی معرفی و از آن زمان به بعد با روندی افزایشی در صنایع متنوع و در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مورد استفاده قرار گرفته است. هر نظام بخشی نوآوری متشکل از چهار مؤلفه کلیدی است که یکی از آنها نهادهای رسمی (سیاستها، قوانین، مقررات و استانداردها) و غیررسمی (باورها، هنجارها و ارزشها) است و بقیه عبارتند از پایه دانش و فناوری، بازیگران و شبکهها، و تقاضا. مروری بر مطالعات پیشین در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مؤید آن است که انواع سیاستهای دولت به ویژه سیاستهای علم، فناوری و نوآوری تأثیر چشمگیری بر شکلگیری و تکامل نظامهای مختلف بخشی نوآوری دارند. بررسیهای این مقاله نشان میدهد که بخشهای مختلف نیازمند سیاستهای متفاوت و متنوع هستند و سیاستهایی که در یک بخش اثرات مثبتی به جا میگذارند لزوماً در بخشهای دیگر چنین اثراتی را به دنبال ندارند. در انتهای مقاله تأثیر سیاستهای متنوع و پویای دولت بر شکلگیری و تکامل صنعت توربینهای گازی مورد بررسی قرار گرفته و مرور این تجربه بیانگر آن است که دولت در طول زمان از طریق اتخاذ سیاستهای مختلف به شکلگیری و تکامل این بخش کمک بسیاری کرده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13692_e23f9e67a9b4dbb368532d23918c1e81.pdf
نظامهای بخشی نوآوری
سیاستهای علم
فناوری و نوآوری
فرارسی فناورانه
پنجرههای فرصت
Sectoral System of Innovation
Science
Technology and innovation policies
Technological Catch-up
windows of opportunity
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
171
192
13693
Original Article
نظام نوآوری فناورانه: الگویی برای سیاستگذاری نوآوری و توسعه فناوری
Technological Innovation System: a Scheme of Innovation Policy and Technology Development
سید ایمان میرعمادی
1
دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
گرچه محققان و تحلیلگران سیاستی، مطالعات تجربی متنوعی را برای درک بهتر ساختار و پویایی نظامهای نوآوری انجام دادهاند اما سیاستگذاران در استخراج راهبردهای عملی، اغلب با مشکلاتی مواجه هستند. از میان رویکردهای مختلف به نظامهای نوآوری، نظام نوآوری فناورانه رابطه تنگاتنگی با مفهوم سیاستگذاری نوآوری و توسعه فناوری و به خصوص سیاستهای سیستمی پیدا کرده است. نظام نوآوری فناورانه ضمن تأثیر بهسزایی که در فرآیند تغییرات فناورانه دارد الگویی را فراهم میکند تا مسیرهای وقوع نوآوریهای فناورانه شناسایی شوند. در این مقاله، ضمن آشنایی با مفهوم نظام نوآوری فناورانه و ساختارها و کارکردهای آن، الگویی برای سیاستگذاری نوآوری و تحلیل پویایی توسعه فناوری ارائه میشود و البته به این منظور، اثر مفاهیم مختلف مؤثر بر فرآیند سیاستگذاری مانند عوامل بافتاری و چرخه عمر هم در نظر گرفته شده است. در انتها نیز یک نمونه از کاربرد مفاهیم فوق در تحلیل نظام نوآوری فناورانه فتوولتائیک ایران نشان داده خواهد شد.
گرچه محققان و تحلیلگران سیاستی، مطالعات تجربی متنوعی را برای درک بهتر ساختار و پویایی نظامهای نوآوری انجام دادهاند اما سیاستگذاران در استخراج راهبردهای عملی، اغلب با مشکلاتی مواجه هستند. از میان رویکردهای مختلف به نظامهای نوآوری، نظام نوآوری فناورانه رابطه تنگاتنگی با مفهوم سیاستگذاری نوآوری و توسعه فناوری و به خصوص سیاستهای سیستمی پیدا کرده است. نظام نوآوری فناورانه ضمن تأثیر بهسزایی که در فرآیند تغییرات فناورانه دارد الگویی را فراهم میکند تا مسیرهای وقوع نوآوریهای فناورانه شناسایی شوند. در این مقاله، ضمن آشنایی با مفهوم نظام نوآوری فناورانه و ساختارها و کارکردهای آن، الگویی برای سیاستگذاری نوآوری و تحلیل پویایی توسعه فناوری ارائه میشود و البته به این منظور، اثر مفاهیم مختلف مؤثر بر فرآیند سیاستگذاری مانند عوامل بافتاری و چرخه عمر هم در نظر گرفته شده است. در انتها نیز یک نمونه از کاربرد مفاهیم فوق در تحلیل نظام نوآوری فناورانه فتوولتائیک ایران نشان داده خواهد شد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13693_0811bd104ee2d6fb1370114396c68a96.pdf
نظام نوآوری فناورانه
سیاستگذاری نوآوری
تغییرات فناورانه
Technological Innovation System
innovation policy
Technological Changes
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
193
208
13694
Original Article
سیاستهای علم و فناوری برای تقویت نظامهای منطقهای نوآوری
Science, Technology and Innovation Policies to Strengthen Regional Innovation Systems
پریسا ریاحی
1
حسن دانایی فرد
2
دکتری سیاستگذاری علم و فناوری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تهران
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
رویکرد نظام منطقهای نوآوری یکی از رویکردهای مکمل نظام نوآوری است که به دلیل افزایش نابرابری و عدم توازن منطقهای در سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. هر منطقه دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که بر گشتار و تکامل اقتصادی منطقه تأثیرگذار است. از این رو، تجویز نسخه واحد سیاستی در سطح ملی، پاسخگوی نیازهای منطقهای نخواهد بود و لازم است تمام عوامل اقتصادی-اجتماعی و نهادهای مؤثر بر نوآوری، علاوه بر نظام تولید و بهرهبرداری دانش، در هر منطقه مورد توجه سیاستگذار قرار گیرد. در این نوشتار تلاش شده مفاهیم اساسی نظام منطقهای معرفی و به انواع مناطق و سیاستهای نوآوری مناسب آنها مطابق پیشینه پژوهشی موجود اشاره شود. همچنین به یک مطالعه موردی در خصوص استانهای مختلف کشور پرداخته شده است.
رویکرد نظام منطقهای نوآوری یکی از رویکردهای مکمل نظام نوآوری است که به دلیل افزایش نابرابری و عدم توازن منطقهای در سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است. هر منطقه دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که بر گشتار و تکامل اقتصادی منطقه تأثیرگذار است. از این رو، تجویز نسخه واحد سیاستی در سطح ملی، پاسخگوی نیازهای منطقهای نخواهد بود و لازم است تمام عوامل اقتصادی-اجتماعی و نهادهای مؤثر بر نوآوری، علاوه بر نظام تولید و بهرهبرداری دانش، در هر منطقه مورد توجه سیاستگذار قرار گیرد. در این نوشتار تلاش شده مفاهیم اساسی نظام منطقهای معرفی و به انواع مناطق و سیاستهای نوآوری مناسب آنها مطابق پیشینه پژوهشی موجود اشاره شود. همچنین به یک مطالعه موردی در خصوص استانهای مختلف کشور پرداخته شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13694_a2f631ad1b7f9a39e6eef12cc4992ae3.pdf
نظام نوآوری
نظام منطقهای نوآوری
سیاست علم و فناوری
گونهشناسی مناطق
تغییر مسیر توسعه
استانهای ایران
Regional Innovation System
Science and technology policy
Typology of Regions
Change of Development Path
Provinces of Iran
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
209
220
13695
Original Article
سیاستهای علم، فناوری و نوآوری برای تقویت بومسازگان نوآوری
STI Policies to Augment Innovation Ecosystems
مهدی الیاسی
1
فرخنده ملکی فر
2
دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشجوی دکتری مدیریت فناوری، دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
گرچه مفهوم بومسازگان نوآوری محبوبیت فراوانی در میان پژوهشگران، مدیران و سیاستگذاران پیدا کرده اما هنوز توافقنظر چندانی روی تعاریف و تعابیر حول آن شکل نگرفته است. با این وجود، نگاه بومسازگانی با تأکیدی که بر روابط میان کنشگران نظام نوآوری و هموابستگی میان آنها برای آفرینش ارزش، نقش بخش خصوصی و بنگاههای کوچک، نقش فناوریهای دیجیتالی، نوآوری باز و نیروهای بازار و سمت تقاضای نوآوری دارد میتواند مکمل مناسبی برای دیدگاه نظام نوآوری در دنیای امروز باشد و به تقویت و ترمیم نظامهای نوآوری کمک کند. این مقاله ضمن معرفی دیدگاههای مختلف بومسازگانی و تفاوتها و شباهتهای آنها با یکدیگر، اجزاء و مراحل چرخه عمر و همچنین سیاستهای تقویت و ترمیم بومسازگان نوآوری را بررسی میکند. به دلیل تأکید بر نیروهای بازار و نقش بخش خصوصی در دیدگاه بومسازگانی، پژوهشهای مربوط به بومسازگانهای نوآوری عمدتاً دیدگاهی بنگاهمحور دارند و کمتر از دید سیاستگذاری به مطالعه این مبحث پرداختهاند. در حال حاضر چارچوب جامع و مورد توافقی برای سیاستهای تقویت بومسازگان در دست نیست و لذا این مقاله اجمالاً دیدگاههای مختلف نسبت به این سیاستها را مرور میکند. از آنجا که موفقیت بومسازگانها به عوامل متعددی بستگی دارد این دیدگاهها نسبتاً متنوع هستند و شامل مواردی چون کمک به گذار بومسازگانها، ایجاد چشمانداز مشترک، ایجاد همتکاملی، ایجاد نزدیکی جغرافیایی، تشکیل بنسازه و ایجاد ویژگیهای مناسب در بومسازگان میشود. در انتهای مقاله نیز بومسازگان نوآوری داروهای زیستی در ایران به عنوان یک مورد از بومسازگان نوآوری معرفی شده است.
گرچه مفهوم بومسازگان نوآوری محبوبیت فراوانی در میان پژوهشگران، مدیران و سیاستگذاران پیدا کرده اما هنوز توافقنظر چندانی روی تعاریف و تعابیر حول آن شکل نگرفته است. با این وجود، نگاه بومسازگانی با تأکیدی که بر روابط میان کنشگران نظام نوآوری و هموابستگی میان آنها برای آفرینش ارزش، نقش بخش خصوصی و بنگاههای کوچک، نقش فناوریهای دیجیتالی، نوآوری باز و نیروهای بازار و سمت تقاضای نوآوری دارد میتواند مکمل مناسبی برای دیدگاه نظام نوآوری در دنیای امروز باشد و به تقویت و ترمیم نظامهای نوآوری کمک کند. این مقاله ضمن معرفی دیدگاههای مختلف بومسازگانی و تفاوتها و شباهتهای آنها با یکدیگر، اجزاء و مراحل چرخه عمر و همچنین سیاستهای تقویت و ترمیم بومسازگان نوآوری را بررسی میکند. به دلیل تأکید بر نیروهای بازار و نقش بخش خصوصی در دیدگاه بومسازگانی، پژوهشهای مربوط به بومسازگانهای نوآوری عمدتاً دیدگاهی بنگاهمحور دارند و کمتر از دید سیاستگذاری به مطالعه این مبحث پرداختهاند. در حال حاضر چارچوب جامع و مورد توافقی برای سیاستهای تقویت بومسازگان در دست نیست و لذا این مقاله اجمالاً دیدگاههای مختلف نسبت به این سیاستها را مرور میکند. از آنجا که موفقیت بومسازگانها به عوامل متعددی بستگی دارد این دیدگاهها نسبتاً متنوع هستند و شامل مواردی چون کمک به گذار بومسازگانها، ایجاد چشمانداز مشترک، ایجاد همتکاملی، ایجاد نزدیکی جغرافیایی، تشکیل بنسازه و ایجاد ویژگیهای مناسب در بومسازگان میشود. در انتهای مقاله نیز بومسازگان نوآوری داروهای زیستی در ایران به عنوان یک مورد از بومسازگان نوآوری معرفی شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13695_fa045f0746024b75f39a1e3a12e897f5.pdf
بومسازگان نوآوری
بومسازگان کسبوکار
چرخه عمر بومسازگان
سیاستهای بومسازگان
Innovation Ecosystems
Business Ecosystems
Ecosystem Life Cycle
Ecosystem Policies
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
221
237
13697
Original Article
مبانی و نظریههای سیاستگذاری برای مدیریت گذارهای فناورانه
Policy Making for Governance of Technology Transitions: Basics and Theories
فاطمه ثقفی
fsaghafi@ut.ac.ir
1
ماندانا آزادگانمهر
2
دانشیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه تهران
گذارهای فناورانه تحولاتی هستند که علاوه بر تغییرات فنی؛ ابعاد اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و نهادی را نیز دربرمیگیرند زیرا فناوریهای بالغ با تمام ابعاد فوق درآمیخته و نظامهای اجتماعی-فنی را در وضعیت قفلشدگی قرار میدهند. گذار به معنی خارج شدن از وضعیت قفلشدگی است و بنابراین سیاستگذاری برای حکمرانی و مدیریت چنین گذارهایی مستلزم توجه به همه این ابعاد برای غلبه بر خصوصیت وابستگی به مسیر نظامها به سمتی است که اهداف مطلوب اجتماع را برآورده سازد. بدیهی است هر چه گذارها از خصوصیت نوآیندی فاصله بگیرند (مثل اغلب گذارهایی که به سمت اهدافی پایدار برنامهریزی میشوند) سیاستگذاری برای غلبه بر قفلشدگی نظامهای اجتماعی-فنی هم مشکلتر خواهد بود. برای توضیح نحوه وقوع گذارها و همچنین سیاستگذاری برای حکمرانی آنها، رویکردهای مختلفی مانند رویکرد چندسطحی، مدیریت راهبردی کُنامهای فناورانه و مدیریت گذار معرفی شدهاند که در این مقاله در خصوص آنها بحث میشود. در نهایت نیز یک نمونه تجربه سیاستی از بکارگیری رویکرد مدیریت راهبردی کُنامهای فناورانه در کشور معرفی شده است.
گذارهای فناورانه تحولاتی هستند که علاوه بر تغییرات فنی؛ ابعاد اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و نهادی را نیز دربرمیگیرند زیرا فناوریهای بالغ با تمام ابعاد فوق درآمیخته و نظامهای اجتماعی-فنی را در وضعیت قفلشدگی قرار میدهند. گذار به معنی خارج شدن از وضعیت قفلشدگی است و بنابراین سیاستگذاری برای حکمرانی و مدیریت چنین گذارهایی مستلزم توجه به همه این ابعاد برای غلبه بر خصوصیت وابستگی به مسیر نظامها به سمتی است که اهداف مطلوب اجتماع را برآورده سازد. بدیهی است هر چه گذارها از خصوصیت نوآیندی فاصله بگیرند (مثل اغلب گذارهایی که به سمت اهدافی پایدار برنامهریزی میشوند) سیاستگذاری برای غلبه بر قفلشدگی نظامهای اجتماعی-فنی هم مشکلتر خواهد بود. برای توضیح نحوه وقوع گذارها و همچنین سیاستگذاری برای حکمرانی آنها، رویکردهای مختلفی مانند رویکرد چندسطحی، مدیریت راهبردی کُنامهای فناورانه و مدیریت گذار معرفی شدهاند که در این مقاله در خصوص آنها بحث میشود. در نهایت نیز یک نمونه تجربه سیاستی از بکارگیری رویکرد مدیریت راهبردی کُنامهای فناورانه در کشور معرفی شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13697_64ef9506a5f0b81ac8aed2cf716b591f.pdf
نظام اجتماعی-فنی
رژیم اجتماعی-فنی
گذار فناورانه
رویکرد چندسطحی
مدیریت راهبردی کُنامهای فناورانه
مدیریت گذار
Socio-Technical System
Socio-Technical Regime
Technological Transition
Multi-Level Perspective
Strategic Niche Management
Transition Management
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
239
253
13696
Original Article
نهادها و تأثیر آنها بر توسعه علم و فناوری
Institutions and their Influnence on Science and Technology Development
کیارش فرتاش
1
علیاصغر سعدآبادی
2
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
هدف این مقاله، معرفی و بررسی نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری و سیاستگذاری در خصوص شکستهای نهادی است. مقاله حاضر ضمن بررسی مفهوم نهاد در حوزه اقتصاد و مطالعات نوآوری، نهاد را مجموعهای از قیود انسانی و سازمانی شکلدهنده تعاملات، رفتار و عملکرد بازیگران مختلف جامعه تعریف و نهادها را ذیل سه دسته نهادهای فیزیکی (شامل سازمانهای فعال نظام علم، فناوری و نوآوری نظیر دانشگاه، بنگاه و دولت)، نهادهای سخت (مانند قوانین، سیاستها و استانداردها) و نهادهای نرم (مانند تعاملات، روالها و هنجارها) دستهبندی نموده است. به علاوه وابستگی نهادها به بافتار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی (چه به صورت عام و چه نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری) که در آن واقع شدهاند از ملاحظاتی است که در خصوص بررسی نهادها مورد تأکید قرار گرفته است. از دیگر جنبههای تأثیرگذاری نهادها، تأثیر آنها بر عملکرد سطوح مختلف تحلیلی از جمله بنگاه، بخشهای صنعتی و همچنین توسعه علم، فناوری و نوآوری است. مطابق یافتههای این مقاله، نهادهای مالکیت فکری، آموزش، روالهای یادگیری و تحقیقوتوسعه و نهایتاً تعاملات و اعتماد بین بازیگران از مهمترین نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری محسوب میشوند. شکستهای نهادی که از ضعف در عملکرد نهادهای موجود و یا خلاء نهادی حاصل میشود و لزوم مداخلات سیاستی در خصوص شکست نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری نیز از دیگر موضوعات دارای اهمیت در تحلیل نهاد محسوب میشود که دلالتهای سیاستی متنوعی را برای سیاستگذاران و تصمیمگیران به همراه دارد.
هدف این مقاله، معرفی و بررسی نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری و سیاستگذاری در خصوص شکستهای نهادی است. مقاله حاضر ضمن بررسی مفهوم نهاد در حوزه اقتصاد و مطالعات نوآوری، نهاد را مجموعهای از قیود انسانی و سازمانی شکلدهنده تعاملات، رفتار و عملکرد بازیگران مختلف جامعه تعریف و نهادها را ذیل سه دسته نهادهای فیزیکی (شامل سازمانهای فعال نظام علم، فناوری و نوآوری نظیر دانشگاه، بنگاه و دولت)، نهادهای سخت (مانند قوانین، سیاستها و استانداردها) و نهادهای نرم (مانند تعاملات، روالها و هنجارها) دستهبندی نموده است. به علاوه وابستگی نهادها به بافتار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی (چه به صورت عام و چه نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری) که در آن واقع شدهاند از ملاحظاتی است که در خصوص بررسی نهادها مورد تأکید قرار گرفته است. از دیگر جنبههای تأثیرگذاری نهادها، تأثیر آنها بر عملکرد سطوح مختلف تحلیلی از جمله بنگاه، بخشهای صنعتی و همچنین توسعه علم، فناوری و نوآوری است. مطابق یافتههای این مقاله، نهادهای مالکیت فکری، آموزش، روالهای یادگیری و تحقیقوتوسعه و نهایتاً تعاملات و اعتماد بین بازیگران از مهمترین نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری محسوب میشوند. شکستهای نهادی که از ضعف در عملکرد نهادهای موجود و یا خلاء نهادی حاصل میشود و لزوم مداخلات سیاستی در خصوص شکست نهادهای مؤثر بر توسعه علم و فناوری نیز از دیگر موضوعات دارای اهمیت در تحلیل نهاد محسوب میشود که دلالتهای سیاستی متنوعی را برای سیاستگذاران و تصمیمگیران به همراه دارد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13696_14c51db9f079ff85f739116aaed70cc4.pdf
نهاد
نهادهای سخت
نهادهای نرم
نهاد و توسعه علم و فناوری
توسعه علم و فناوری
نهاد و تغییرات فناورانه
Institution
Hard Institution
Soft Institution
Institutions and S&T Development
S&T Development
Institutions and Technological Changes
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
255
267
13700
Original Article
نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها در توسعه علم و فناوری و سیاستهای حمایت از آنها
The Role Universities and Research Institutes Plays in Science and Technology Development and Policies Supporting Them
کیارش فرتاش
k_fartash@sbu.ac.ir
1
محمد صادق خیاطیان
2
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
از زمان تأسیس دانشگاه بولونیا در اواخر قرن 11 تا قرن 19 میلادی، نقش دانشگاهها عموماً بر محوریت کارکرد آموزش جریان داشته است. به تدریج با اهمیت یافتن سیاست علم در اوایل قرن بیستم، دانشگاهها و پژوهشگاهها وظیفه پژوهش را نیز عهدهدار شدند. علاوه بر دو کارکرد محوری یادشده، کارکردهای دیگری نیز برای دانشگاهها و پژوهشگاهها مطرح شده که تحت عنوان مأموریت سوم شناخته میشوند. همزمان با افزایش اهمیت سیاست فناوری و نوآوری از اواسط قرن بیستم، توسعه فناوری توسط دانشگاهها از طریق سازوکارهایی همچون همکاری با صنعت و تأسیس شرکتهای زایشی دانشگاهی مورد توجه قرار گرفت. در سالهای اخیر با متداول شدن نگاه نظاممند به نوآوری و سپس نظریه نظامهای نوآوری، نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها در نوآوری و خلق ثروت نیز اهمیت بیشتری یافته است. اخیراً برخی محققان با مطرح کردن دانشگاههای توسعهگرا نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها در توسعه نوآوری و کارآفرینی را فراتر از گذشته و به بیان دیگر ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی بر اساس نیازهای جوامع پیرامونی خود دانستهاند. همزمان با تحولات در نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها، سیاستهایی نیز از طرف دولتها برای تقویت کارکردهای آموزش، پژوهش و مأموریت سوم در کشورهای مختلف طراحی و اجرایی شده است. در این مقاله به ابعاد مختلف نقش و تأثیرگذاری دانشگاهها و پژوهشگاهها در نظام علم، فناوری و نوآوری و سیر تحولات آنها پرداخته و دو مطالعه موردی از فعالیتها و اقدامات دو دانشگاه داخلی خصوصاً در موضوع مأموریت سوم ارائه میشود.
از زمان تأسیس دانشگاه بولونیا در اواخر قرن 11 تا قرن 19 میلادی، نقش دانشگاهها عموماً بر محوریت کارکرد آموزش جریان داشته است. به تدریج با اهمیت یافتن سیاست علم در اوایل قرن بیستم، دانشگاهها و پژوهشگاهها وظیفه پژوهش را نیز عهدهدار شدند. علاوه بر دو کارکرد محوری یادشده، کارکردهای دیگری نیز برای دانشگاهها و پژوهشگاهها مطرح شده که تحت عنوان مأموریت سوم شناخته میشوند. همزمان با افزایش اهمیت سیاست فناوری و نوآوری از اواسط قرن بیستم، توسعه فناوری توسط دانشگاهها از طریق سازوکارهایی همچون همکاری با صنعت و تأسیس شرکتهای زایشی دانشگاهی مورد توجه قرار گرفت. در سالهای اخیر با متداول شدن نگاه نظاممند به نوآوری و سپس نظریه نظامهای نوآوری، نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها در نوآوری و خلق ثروت نیز اهمیت بیشتری یافته است. اخیراً برخی محققان با مطرح کردن دانشگاههای توسعهگرا نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها در توسعه نوآوری و کارآفرینی را فراتر از گذشته و به بیان دیگر ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی بر اساس نیازهای جوامع پیرامونی خود دانستهاند. همزمان با تحولات در نقش دانشگاهها و پژوهشگاهها، سیاستهایی نیز از طرف دولتها برای تقویت کارکردهای آموزش، پژوهش و مأموریت سوم در کشورهای مختلف طراحی و اجرایی شده است. در این مقاله به ابعاد مختلف نقش و تأثیرگذاری دانشگاهها و پژوهشگاهها در نظام علم، فناوری و نوآوری و سیر تحولات آنها پرداخته و دو مطالعه موردی از فعالیتها و اقدامات دو دانشگاه داخلی خصوصاً در موضوع مأموریت سوم ارائه میشود.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13700_9296e0f0613efbd9152dd1ac4f28de64.pdf
کارکردهای دانشگاه و پژوهشگاه
نقش دانشگاه و پژوهشگاه در توسعه علم و فناوری
دانشگاه توسعهگرا
دانشگاه
پژوهشگاه
University and Research Institutes Functions
Role of University and Research Institute in Science and Technology Development
Developmental University
University
Research Institute
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
269
284
13698
Original Article
سیاستهای نظام مالکیت فکری با هدف توسعه نوآوری
The Policies of Intellectual Property System for Innovation Development
میترا امین لو
1
مرضیه یعقوبی
2
اداره توسعه فناوری، انستیتو پاستور ایران، تهران
کانون پتنت ایران، تهران
نظر به نقش پیشران دانش و فناوری در توسعه کشورها و کالای عمومی تلقی شدن دانش، بهرهبرداری اقتصادی از دانش و فناوری نیازمند صیانتپذیری آنها است. سیاستگذاری در خصوص این صیانتپذیری و شرایط آن حائز اهمیت بوده و در تنظیم این سیاستها باید از یک سو تشویق به نوآوری در پدیدآورندگان و کارآفرینان، و از سوی دیگر تشویق جریان توسعه و انتشار دانش مورد توجه قرار گیرد. این سیاستها بسته به وضعیت توسعه هر کشور متنوع و متفاوت هستند و از این رو هوشمندی دولت برای مداخله در نظام مالکیت فکری ضروری است. این مداخله هم در سطح اجزاء یعنی قوانین، سازمانها و بازیگران و هم در سطح کارکردها است. در این مقاله پس از مقدمهای مختصر، نقش داراییهای فکری در رشد اقتصادی و دامنه شمول و نقش هر کدام از شقوق داراییهای فکری ارائه خواهد شد. در ادامه، ضرورت مداخله دولت در سیاستگذاری و تنظیمات نهادی با توجه به رویکردهای مختلف از منظر نوع مداخله دولت بیان خواهد شد. سپس نظام مالکیت فکری به تفکیک ساختارها، قوانین و بازیگران آن تشریح و برخی راهبردهای مرتبط با زیرساخت مالکیت فکری ارائه و در پایان نیز وضعیت کشور در موارد پیشگفته به همراه دو مثال از حوزههای کاربردی و بااهمیت بررسی خواهد شد.
نظر به نقش پیشران دانش و فناوری در توسعه کشورها و کالای عمومی تلقی شدن دانش، بهرهبرداری اقتصادی از دانش و فناوری نیازمند صیانتپذیری آنها است. سیاستگذاری در خصوص این صیانتپذیری و شرایط آن حائز اهمیت بوده و در تنظیم این سیاستها باید از یک سو تشویق به نوآوری در پدیدآورندگان و کارآفرینان، و از سوی دیگر تشویق جریان توسعه و انتشار دانش مورد توجه قرار گیرد. این سیاستها بسته به وضعیت توسعه هر کشور متنوع و متفاوت هستند و از این رو هوشمندی دولت برای مداخله در نظام مالکیت فکری ضروری است. این مداخله هم در سطح اجزاء یعنی قوانین، سازمانها و بازیگران و هم در سطح کارکردها است. در این مقاله پس از مقدمهای مختصر، نقش داراییهای فکری در رشد اقتصادی و دامنه شمول و نقش هر کدام از شقوق داراییهای فکری ارائه خواهد شد. در ادامه، ضرورت مداخله دولت در سیاستگذاری و تنظیمات نهادی با توجه به رویکردهای مختلف از منظر نوع مداخله دولت بیان خواهد شد. سپس نظام مالکیت فکری به تفکیک ساختارها، قوانین و بازیگران آن تشریح و برخی راهبردهای مرتبط با زیرساخت مالکیت فکری ارائه و در پایان نیز وضعیت کشور در موارد پیشگفته به همراه دو مثال از حوزههای کاربردی و بااهمیت بررسی خواهد شد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13698_d75e215445fe33bf0ac99442d52311c5.pdf
مالکیت فکری
سیاست نوآوری
ثبت اختراع
حفاظت از داراییهای فکری
intellectual property
innovation policy
Patent
Protection of Intellectual Property
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
285
296
13699
Original Article
سیاستهای حمایت از شرکتهای فناور نوپا
The Suppotive Policies for New Technology-Based Firms (NTBF's)
رضا نقیزاده
naghizadeh@nrisp.ac.ir
1
لیلا نامداریان
2
استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)، تهران
شرکتهای فناور نوپا به عنوان محور کلیدی اقتصاد دانشبنیان برای توسعه فناوری و نوآوری در اقتصاد کشورها ایفای نقش میکنند. چابکی و توجه به فناوریها و راهکارهای نوین دانشبنیان، آنها را نسبت به شرکتهای سنتی متمایز میسازد. این شرکتها با توجه به نوع حوزه فعالیت و اندازهشان دارای ویژگیهایی مرتبط به خود هستند که سیاستهای حمایتی آنها را متفاوت از سایر شرکتها مینماید. به طور کلی سیاستهای حمایتی از شرکتهای فناور نوپا در چهار دسته حمایتهای تأمین مالی، معافیتهای قانونی، حمایتهای توسعه بازار و حمایتهای توانمندسازی مدیریتی و سازمانی تقسیمبندی میشوند و سیاستگذاران بر اساس ویژگیهای شرکتهای فناور نوپا اقدام به طراحی ابزارهای سیاستی در ترکیبی از چهار دسته فوق مینمایند. به هر میزان که نظام حمایتی، جامعتر و دقیقتر به نیازهای شرکتهای فناور نوپا پاسخ دهد امکان تحقق نتایج موفقیتآمیز افزایش مییابد. در این مقاله به اهمیت و ویژگیهای رشد شرکتهای فناور نوپا به همراه سیاستهای حمایتی به منظور تحقق این رشد و توسعه پرداخته شده و در ادامه نیز برخی سیاستهای حمایتی مورد استفاده در کشور بیان شده است.
شرکتهای فناور نوپا به عنوان محور کلیدی اقتصاد دانشبنیان برای توسعه فناوری و نوآوری در اقتصاد کشورها ایفای نقش میکنند. چابکی و توجه به فناوریها و راهکارهای نوین دانشبنیان، آنها را نسبت به شرکتهای سنتی متمایز میسازد. این شرکتها با توجه به نوع حوزه فعالیت و اندازهشان دارای ویژگیهایی مرتبط به خود هستند که سیاستهای حمایتی آنها را متفاوت از سایر شرکتها مینماید. به طور کلی سیاستهای حمایتی از شرکتهای فناور نوپا در چهار دسته حمایتهای تأمین مالی، معافیتهای قانونی، حمایتهای توسعه بازار و حمایتهای توانمندسازی مدیریتی و سازمانی تقسیمبندی میشوند و سیاستگذاران بر اساس ویژگیهای شرکتهای فناور نوپا اقدام به طراحی ابزارهای سیاستی در ترکیبی از چهار دسته فوق مینمایند. به هر میزان که نظام حمایتی، جامعتر و دقیقتر به نیازهای شرکتهای فناور نوپا پاسخ دهد امکان تحقق نتایج موفقیتآمیز افزایش مییابد. در این مقاله به اهمیت و ویژگیهای رشد شرکتهای فناور نوپا به همراه سیاستهای حمایتی به منظور تحقق این رشد و توسعه پرداخته شده و در ادامه نیز برخی سیاستهای حمایتی مورد استفاده در کشور بیان شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13699_83ac3785e3e84d0ea7f44cf0339218d6.pdf
شرکتهای فناور نوپا
سیاستهای حمایتی
نوآفرین
New Technology-Based Firm's (NTBF's)
Supportive Policies
Start-Up
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
297
314
13701
Original Article
تأمین مالی علم، فناوری و نوآوری
Science, Technology and Innovation Financing
بهزاد سلطانی
1
مرضیه شاوردی
2
دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه کاشان
دانشجوی دکترای سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران
فرآیند توسعه و تجاریسازی فناوری، فعالیتی هزینهبر است. از این رو، تأمین مالی علم، فناوری و نوآوری با روش مناسب، در زمان مناسب و از طریق منابع مناسب اهمیت فراوانی دارد. روشهای تأمین مالی بنگاههای نوآور در مراحل مختلف دوره عمر بنگاه، متفاوت است و از منابع شخصی تا بانکی، سرمایهگذاران خطرپذیر، تأمین مالی جمعی و بازار سهام را دربر میگیرد. بازیگران مختلف، روشهای متفاوت تأمین مالی را به کار میگیرند و در کنار یکدیگر نظام تأمین مالی نوآوری را شکل میدهند. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی منابع تأمین مالی شرکتهای نوآور در مراحل مختلف دوره عمر شرکت، بازیگران نظام تأمین مالی نوآوری بررسی شده و در مرحله بعد، ضمن بررسی روندهای جهانی حوزه تأمین مالی نوآوری و نیز روندهای تأمین مالی در کشورهای در حال توسعه، نگاشت نهادی نظام تأمین مالی نوآوری ایران ارائه شده است.
فرآیند توسعه و تجاریسازی فناوری، فعالیتی هزینهبر است. از این رو، تأمین مالی علم، فناوری و نوآوری با روش مناسب، در زمان مناسب و از طریق منابع مناسب اهمیت فراوانی دارد. روشهای تأمین مالی بنگاههای نوآور در مراحل مختلف دوره عمر بنگاه، متفاوت است و از منابع شخصی تا بانکی، سرمایهگذاران خطرپذیر، تأمین مالی جمعی و بازار سهام را دربر میگیرد. بازیگران مختلف، روشهای متفاوت تأمین مالی را به کار میگیرند و در کنار یکدیگر نظام تأمین مالی نوآوری را شکل میدهند. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی منابع تأمین مالی شرکتهای نوآور در مراحل مختلف دوره عمر شرکت، بازیگران نظام تأمین مالی نوآوری بررسی شده و در مرحله بعد، ضمن بررسی روندهای جهانی حوزه تأمین مالی نوآوری و نیز روندهای تأمین مالی در کشورهای در حال توسعه، نگاشت نهادی نظام تأمین مالی نوآوری ایران ارائه شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13701_3a1161fd0f3b7187dd510b7c41788a35.pdf
نوآوری
توسعه فناوری
تأمین مالی
نظام تأمین مالی نوآوری
Innovation
Technology Development
Financing
Innovation Financing System
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
315
332
13702
Original Article
همجواری جغرافیایی: ابزاری برای حمایت از نوآوری
Geographical Proximity: A tool for Supporting Innovation
مرضیه شاوردی
1
بهزاد سلطانی
2
دانشجوی دکترای سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران
دانشیار دانشکده مهندسی مکانیک، دانشگاه کاشان
در هردو اقتصاد نئوکلاسیک و تکاملی بر اهمیت مجاورت مکانی در تسهیل فرآیند نوآوری تأکید شده است. اقتصاد نئوکلاسیک با تمرکز بر صرفههای تجمع مانند کاهش هزینهها و صرفه مقیاس و اقتصاد تکاملی با تأکید بر مزایای همجواری بنگاهها مانند سرریز دانش، لزوم طراحی سیاستها و ابزارهای مبتنی بر همجواری را مطرح میکنند. در ساختارهای مبتنی بر مجاورت جغرافیایی، تیمها، هستههای فناور، شرکتهای نوپا و شرکتهای صنعتی در جوار هم مستقر میشوند. تیمها و شرکتهای مستقر در این ساختارها، ضمن برخورداری از زیرساخت مشترک با هزینه کمتر، از همافزایی ناشی از سرریز دانش و فناوری بهرهمند میشوند. در این مقاله، ابتدا اهمیت همجواری جغرافیایی در نوآوری از دید نظریههای مختلف بیان و سپس ساختارهای متنوع مبتنی بر مجاورت جغرافیایی از جمله شتابدهنده، مرکز رشد، پارک علم و فناوری، شهرک علمی-تحقیقاتی، شهرک فناوری و نیز شهرک صنعتی، متناسب با مراحل دوره عمر شرکتها، بررسی و مقایسه شده است. در پایان، نمونهای از تجمیع همه این ساختارها در یک منطقه جغرافیایی یعنی استان اصفهان ارائه شده است.
در هردو اقتصاد نئوکلاسیک و تکاملی بر اهمیت مجاورت مکانی در تسهیل فرآیند نوآوری تأکید شده است. اقتصاد نئوکلاسیک با تمرکز بر صرفههای تجمع مانند کاهش هزینهها و صرفه مقیاس و اقتصاد تکاملی با تأکید بر مزایای همجواری بنگاهها مانند سرریز دانش، لزوم طراحی سیاستها و ابزارهای مبتنی بر همجواری را مطرح میکنند. در ساختارهای مبتنی بر مجاورت جغرافیایی، تیمها، هستههای فناور، شرکتهای نوپا و شرکتهای صنعتی در جوار هم مستقر میشوند. تیمها و شرکتهای مستقر در این ساختارها، ضمن برخورداری از زیرساخت مشترک با هزینه کمتر، از همافزایی ناشی از سرریز دانش و فناوری بهرهمند میشوند. در این مقاله، ابتدا اهمیت همجواری جغرافیایی در نوآوری از دید نظریههای مختلف بیان و سپس ساختارهای متنوع مبتنی بر مجاورت جغرافیایی از جمله شتابدهنده، مرکز رشد، پارک علم و فناوری، شهرک علمی-تحقیقاتی، شهرک فناوری و نیز شهرک صنعتی، متناسب با مراحل دوره عمر شرکتها، بررسی و مقایسه شده است. در پایان، نمونهای از تجمیع همه این ساختارها در یک منطقه جغرافیایی یعنی استان اصفهان ارائه شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13702_dfa8f9d39eae978368073b4b51b7234c.pdf
نوآوری
مجاورت جغرافیایی
شتابدهنده
پارک علم و فناوری
شهرک فناوری
Innovation
Geographical Proximity
Accelerator
Science and Technology Park
Technology Town
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
333
346
13703
Original Article
سیاستهای حمایت از شبکهسازی با هدف توسعه علم و فناوری
The Policies for Stimulating Networks in Science and Technology Development
رضا اسدیفرد
1
عضو هیأتعلمی پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران
شبکههای همکاری به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد برای مدیریت بهینه منابع، انتقال دانش بین عوامل، بهاشتراکگذاری داراییها و کاهش ریسکهای توسعه در عرصه اقتصاد، کسبوکار و دانش شناخته شدهاند. تجربه جهانی نشانگر آن است که در حوزههایی که رشد علم، فناوری و نوآوری با سرعت زیادی صورت میگیرد و منابع دانش به مقدار زیادی توزیعشده هستند، یک بنگاه یا سازمان به تنهایی تمام قابلیتها و امکانات لازم برای معرفی نوآوریهای اساسی به بازار را ندارد. در چنین شرایطی، شبکهها میتوانند به عنوان خاستگاه نوآوری عمل کنند. گرچه شبکهسازی رویکرد جدیدی در دنیا نیست اما با این وجود، در چند دهه اخیر توجه به شبکهها و روابط درون آنها به شدت افزایش یافته است. دو الگوی متفاوت در دنیا برای شکلگیری اینگونه شبکهها تجربه شده که در الگوی اول، شبکهها به صورت خودجوش و غیررسمی (از پائین به بالا) و در الگوی دیگر شبکهها به عنوان یک ابزار سیاستی و با مداخله یک نهاد (غالباً سیاستگذار) دولتی به صورت یک سازمان رسمی (از بالا به پائین) ایجاد شدهاند. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی شبکه و کارکردهای آن، خردمایه مداخلات دولتی در ایجاد این شبکهها و استفاده از آنها به عنوان یک ابزار سیاستی برای پشتیبانی و توسعه علم و فناوری مورد بررسی قرار میگیرد.
شبکههای همکاری به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد برای مدیریت بهینه منابع، انتقال دانش بین عوامل، بهاشتراکگذاری داراییها و کاهش ریسکهای توسعه در عرصه اقتصاد، کسبوکار و دانش شناخته شدهاند. تجربه جهانی نشانگر آن است که در حوزههایی که رشد علم، فناوری و نوآوری با سرعت زیادی صورت میگیرد و منابع دانش به مقدار زیادی توزیعشده هستند، یک بنگاه یا سازمان به تنهایی تمام قابلیتها و امکانات لازم برای معرفی نوآوریهای اساسی به بازار را ندارد. در چنین شرایطی، شبکهها میتوانند به عنوان خاستگاه نوآوری عمل کنند. گرچه شبکهسازی رویکرد جدیدی در دنیا نیست اما با این وجود، در چند دهه اخیر توجه به شبکهها و روابط درون آنها به شدت افزایش یافته است. دو الگوی متفاوت در دنیا برای شکلگیری اینگونه شبکهها تجربه شده که در الگوی اول، شبکهها به صورت خودجوش و غیررسمی (از پائین به بالا) و در الگوی دیگر شبکهها به عنوان یک ابزار سیاستی و با مداخله یک نهاد (غالباً سیاستگذار) دولتی به صورت یک سازمان رسمی (از بالا به پائین) ایجاد شدهاند. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی شبکه و کارکردهای آن، خردمایه مداخلات دولتی در ایجاد این شبکهها و استفاده از آنها به عنوان یک ابزار سیاستی برای پشتیبانی و توسعه علم و فناوری مورد بررسی قرار میگیرد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13703_3d01e98b10183db336d976ed37721c83.pdf
شبکههای همکاری
علم و فناوری
فرصتها
هزینههای شبکهسازی
شبکههای رسمی
ریسک شکست شبکهها
سیاستهای شبکهسازی
Collaborative Networks
Science and Technology
Networking Costs
Formal Networks
Network Failure Risks
Networking Policies
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
347
361
13704
Original Article
چالشهای سیاستگذاری برای تحقیقات بنیادی
Challenges of Policy Making in the Realm of Basic Research
طه شوکتیان
1
سید سپهر قاضینوری
2
دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
استاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
در این مقاله، علوم بنیادی به معنای ماحصل تحقیقات بنیادی، مورد مطالعه قرار گرفته است. تحقیق بنیادی به معنای پژوهشی که با هدف ایجاد فهمی بنیادی نسبت به پدیده موضوع پژوهش صورت میگیرد، واجد ویژگیهایی است که سیاستگذاران را برای تصمیمگیری با چالش روبرو میکند. مهمترین این ویژگیها - که البته جملگی استثناءپذیر هستند - عبارتند از: ابهام مفهومی، عدم قطعیت و ریسک بالا، امتناع پیشبینی دقیق نتایج کاربردی و ارزیابی کمّی منافع حاصله، وجود واسطه و تأخیر زمانی برای تحقق نتایج کاربردی، دشواری تملک یافتهها و اهمیت در نظام ملی نوآوری. در این مقاله، مضامین اصلی پیشینه نظری تحقیقات بنیادی شامل تعریف و ویژگیها، مبانی نظری و برخی جنبههای سیاستی با تمرکز بر سیاست علمی بازخوانی و مبتنی بر آن نیز برخی جنبههای مهم برای پژوهشهای آتی ارائه شده است. یافتههای کلیدی بازخوانی پیشینه نظری بدین شرح است: ۱) اهمیت تحقیقات بنیادی در توسعه و لزوم حمایت دولت از تحقیقات بنیادی امری مورد اتفاق میباشد اما حدود و ثغور آن مورد بحث است. حذف کامل تحقیقات بنیادی و استفاده از نتایج تحقیقات دیگران امری مردود است. ۲) انتقادات زیادی نسبت به فشار دولتها به نهاد علم برای نشان دادن منافع حاصل از تحقیقات بنیادی مطرح است ولی در عین حال آزادی مطلق نهاد علم پذیرفته نیست. ۳) منافع حاصل از تحقیقات بنیادی متنوع و ارزیابی کامل آن غیرممکن است.
در این مقاله، علوم بنیادی به معنای ماحصل تحقیقات بنیادی، مورد مطالعه قرار گرفته است. تحقیق بنیادی به معنای پژوهشی که با هدف ایجاد فهمی بنیادی نسبت به پدیده موضوع پژوهش صورت میگیرد، واجد ویژگیهایی است که سیاستگذاران را برای تصمیمگیری با چالش روبرو میکند. مهمترین این ویژگیها - که البته جملگی استثناءپذیر هستند - عبارتند از: ابهام مفهومی، عدم قطعیت و ریسک بالا، امتناع پیشبینی دقیق نتایج کاربردی و ارزیابی کمّی منافع حاصله، وجود واسطه و تأخیر زمانی برای تحقق نتایج کاربردی، دشواری تملک یافتهها و اهمیت در نظام ملی نوآوری. در این مقاله، مضامین اصلی پیشینه نظری تحقیقات بنیادی شامل تعریف و ویژگیها، مبانی نظری و برخی جنبههای سیاستی با تمرکز بر سیاست علمی بازخوانی و مبتنی بر آن نیز برخی جنبههای مهم برای پژوهشهای آتی ارائه شده است. یافتههای کلیدی بازخوانی پیشینه نظری بدین شرح است: ۱) اهمیت تحقیقات بنیادی در توسعه و لزوم حمایت دولت از تحقیقات بنیادی امری مورد اتفاق میباشد اما حدود و ثغور آن مورد بحث است. حذف کامل تحقیقات بنیادی و استفاده از نتایج تحقیقات دیگران امری مردود است. ۲) انتقادات زیادی نسبت به فشار دولتها به نهاد علم برای نشان دادن منافع حاصل از تحقیقات بنیادی مطرح است ولی در عین حال آزادی مطلق نهاد علم پذیرفته نیست. ۳) منافع حاصل از تحقیقات بنیادی متنوع و ارزیابی کامل آن غیرممکن است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13704_f29dcb626897f695ce34693e5435c8e4.pdf
تحقیقات بنیادی
سیاست علم
منافع تحقیقات بنیادی
ارزیابی پژوهش
تأمین مالی پژوهش
اولویتگذاری
Basic Research
Science Policy
Benefits from Basic Research
Research Assessment
Research Funding
Priority Setting
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
363
378
13705
Original Article
سیاستهای حمایت از تحقیق و توسعه در بخش کسب وکار
Policies for Supporting R&D in the Business Sector
پریسا علیزاده
parisa.alizadeh100@gmail.com
1
منوچهر منطقی
manteghi@ut.ac.ir
2
دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
استاد مجتمع دانشگاهی مدیریت و فناوریهای نرم، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران
برای اینکه شرکتها به سرمایهگذاری در تحقیقوتوسعه تشویق شوند یا موانع تحقیقوتوسعه از پیش پای آنها برداشته شود، علاوه بر تقویت زیرساختهای قانونی توسط دولتها، باید ابزارهای سیاستی مختلفی نیز در حوزههای مالی و غیرمالی (منابع انسانی، اطلاعاتی و تجهیزات) مورد استفاده قرار گیرند. هر یک از این سیاستها مزایا و معایب خاص خود را دارند و کشورها بر اساس ویژگیهای بخش کسبوکار خود مجموعههای مختلفی از سیاستها را به کار میبندند. کاربست سیاستهایی نظیر مشوقهای مالیاتی و کمکهای بلاعوض همچنان متداول و فراگیر است لیکن برای گروهها و فناوریهای خاص، ابزارهای هدفمندتری جایگزین ابزارهای عام شدهاند. وجه اشتراک مهم کشورها، تغییر تمرکز سیاستهای تحقیقوتوسعه از چارچوب علم و فناوری به چارچوب نوآوری است. بر این اساس، حرکت از ابزارهای مالی به سمت ابزارهای غیرمالی مشاهده میشود و دامنه اقدامات جهت بهبود شرایط چارچوبی برای تحقیقوتوسعه (نظیر اصلاحات قانونی) گسترش یافته است. همچنین در سالهای اخیر سیاستهای تحریک تقاضا، حمایتهای مالی غیرمستقیم و سیاستهای مشارکت دولتی-خصوصی برای تحقیقوتوسعه بیشتر مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفتهاند. در عین حال، توجه به مشخصات و اثربخشی هر یک از سیاستها بر شاخصهای افزونگی ورودی و همچنین خروجی تحقیقوتوسعه برای انتخاب مناسبترین گزینهها ضروری است.
برای اینکه شرکتها به سرمایهگذاری در تحقیقوتوسعه تشویق شوند یا موانع تحقیقوتوسعه از پیش پای آنها برداشته شود، علاوه بر تقویت زیرساختهای قانونی توسط دولتها، باید ابزارهای سیاستی مختلفی نیز در حوزههای مالی و غیرمالی (منابع انسانی، اطلاعاتی و تجهیزات) مورد استفاده قرار گیرند. هر یک از این سیاستها مزایا و معایب خاص خود را دارند و کشورها بر اساس ویژگیهای بخش کسبوکار خود مجموعههای مختلفی از سیاستها را به کار میبندند. کاربست سیاستهایی نظیر مشوقهای مالیاتی و کمکهای بلاعوض همچنان متداول و فراگیر است لیکن برای گروهها و فناوریهای خاص، ابزارهای هدفمندتری جایگزین ابزارهای عام شدهاند. وجه اشتراک مهم کشورها، تغییر تمرکز سیاستهای تحقیقوتوسعه از چارچوب علم و فناوری به چارچوب نوآوری است. بر این اساس، حرکت از ابزارهای مالی به سمت ابزارهای غیرمالی مشاهده میشود و دامنه اقدامات جهت بهبود شرایط چارچوبی برای تحقیقوتوسعه (نظیر اصلاحات قانونی) گسترش یافته است. همچنین در سالهای اخیر سیاستهای تحریک تقاضا، حمایتهای مالی غیرمستقیم و سیاستهای مشارکت دولتی-خصوصی برای تحقیقوتوسعه بیشتر مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفتهاند. در عین حال، توجه به مشخصات و اثربخشی هر یک از سیاستها بر شاخصهای افزونگی ورودی و همچنین خروجی تحقیقوتوسعه برای انتخاب مناسبترین گزینهها ضروری است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13705_be0e8402e1222c4eb8be445a2e0d400d.pdf
تحقیق و توسعه
بخش کسبوکار
ابزار سیاستی
Research and Development
Business Sector
Policy Instrument
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
379
393
13706
Original Article
سیاستهای تشویق نوآوری باز
Policies for Promoting Open Innovation
هادی سیادتی
1
مسعود افشاری مفرد
2
دانشجوی دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
استادیار مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، تهران
تغییرات سریع فناورانه و نوآوریهای فراوان، حاصل تغییر دیدگاه شرکتها و دولتها از فعالیتهای منزوی و جزیرهای به سمت همکاریها و فعالیتهای جمعی است. این رویکرد در پیشینه موضوع تحت عنوان نوآوری باز شناخته شده و توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. به منظور شناسایی این مفهوم و آشنایی با چگونگی پشتیبانی سیاستها از آن، در این مقاله ضمن بررسی مفهوم، سابقه و روشهای نوآوری باز، به شیوههای سیاستگذاری و ابزارهای سیاستی ارتقاء آن پرداخته شده است. بر این اساس یک ماتریس 3×3 مشتمل بر دو بُعد برای نوآوری (درونسو، برونسو و دوسویه) و فرآیند دانش (خلق، انتشار و بهرهبرداری) ارائه و ابزارهای سیاستی تقویت هر یک از این ابعاد پیشنهاد شدهاند. در پایان نیز شیوه همکاری فناورانه و نوآورانه در طول زنجیره ارزش داروهای زیستی در ایران، از طریق مطالعه موردی یک شرکت داروساز بررسی شده است.
تغییرات سریع فناورانه و نوآوریهای فراوان، حاصل تغییر دیدگاه شرکتها و دولتها از فعالیتهای منزوی و جزیرهای به سمت همکاریها و فعالیتهای جمعی است. این رویکرد در پیشینه موضوع تحت عنوان نوآوری باز شناخته شده و توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. به منظور شناسایی این مفهوم و آشنایی با چگونگی پشتیبانی سیاستها از آن، در این مقاله ضمن بررسی مفهوم، سابقه و روشهای نوآوری باز، به شیوههای سیاستگذاری و ابزارهای سیاستی ارتقاء آن پرداخته شده است. بر این اساس یک ماتریس 3×3 مشتمل بر دو بُعد برای نوآوری (درونسو، برونسو و دوسویه) و فرآیند دانش (خلق، انتشار و بهرهبرداری) ارائه و ابزارهای سیاستی تقویت هر یک از این ابعاد پیشنهاد شدهاند. در پایان نیز شیوه همکاری فناورانه و نوآورانه در طول زنجیره ارزش داروهای زیستی در ایران، از طریق مطالعه موردی یک شرکت داروساز بررسی شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13706_83c6d165480dfaf9f80fef1fdd3c1547.pdf
نوآوری باز
سیاستگذاری
ابزارهای سیاستی
داروهای زیستی
Open innovation
Policy Making
Policy tools
Biopharmaceuticals
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
395
410
13708
Original Article
سیاستهای هدایت سرمایهگذاری مستقیم خارجی برای توسعه فناوری
Policies for Enhancing Foreign Direct Investment Toward Technology Development
محمدصادق صارمی
1
امیر ذاکری
zakery@iust.ac.ir
2
پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران
استادیار دانشکده مهندسی پیشرفت، دانشگاه علموصنعت ایران، تهران
سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان یک ابزار کارآمد برای تأمین منابع مالی و انتقال فناوری شناخته شده و رقابت زیادی برای جذب شرکتهای چندملیتی در کشورهای در حال توسعه ایجاد شده است. اما تجارب کشورهای در حال توسعه، نشانگر آن است که تأثیرات مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) به صورت خودکار اتفاق نمیافتد و برای ارتقاء بهرهوری و توسعه توانمندیهای فناورانه داخلی، هماهنگی سیاستهای FDI و سیاست توسعه صنعتی از طریق تعامل هدفمند مستمر و پرتراکم میان شرکتهای چندملیتی و نظامهای تولیدی و یادگیری نوآوری کشور میزبان ضروری است. در این مقاله ضمن بررسی سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تحولات اخیر آن، نظریات مهم FDI که توضیح میدهند چرا بنگاهها دست به FDI میزنند مورد بحث قرار میگیرد. برخی رویکردهای نظری جدید بیان میدارد که سرمایهگذاری خارجی نه فقط به منظور بهرهبرداری از توانمندیهای فناورانه در دیگر کشورها بلکه به عنوان یک ابزار مهم توسعه توانمندیهای فناورانه شرکتهای سرمایهگذار عمل میکند. لذا کشورهای در حال توسعه تلاش میکنند سهم بیشتری از این نوع FDI که پیوندهای وسیعتری با بازیگران نظام نوآوری آنها برقرار کنند را جذب نمایند. همچنین حمایت از بینالمللی شدن شرکتها ( و به بیان دیگر صدور سرمایهگذاری مستقیم خارجی) در کنار سیاستهای جذب FDI بیشتر مورد توجه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. در انتها نیز یکی از نمونههای مهم FDI طی سالهای اخیر در کشور (شرکت ایرانسل) از منظر سیاستهای مرتبط با توسعه توانمندیهای فناورانه از طریق سرمایهگذاری خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان یک ابزار کارآمد برای تأمین منابع مالی و انتقال فناوری شناخته شده و رقابت زیادی برای جذب شرکتهای چندملیتی در کشورهای در حال توسعه ایجاد شده است. اما تجارب کشورهای در حال توسعه، نشانگر آن است که تأثیرات مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) به صورت خودکار اتفاق نمیافتد و برای ارتقاء بهرهوری و توسعه توانمندیهای فناورانه داخلی، هماهنگی سیاستهای FDI و سیاست توسعه صنعتی از طریق تعامل هدفمند مستمر و پرتراکم میان شرکتهای چندملیتی و نظامهای تولیدی و یادگیری نوآوری کشور میزبان ضروری است. در این مقاله ضمن بررسی سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تحولات اخیر آن، نظریات مهم FDI که توضیح میدهند چرا بنگاهها دست به FDI میزنند مورد بحث قرار میگیرد. برخی رویکردهای نظری جدید بیان میدارد که سرمایهگذاری خارجی نه فقط به منظور بهرهبرداری از توانمندیهای فناورانه در دیگر کشورها بلکه به عنوان یک ابزار مهم توسعه توانمندیهای فناورانه شرکتهای سرمایهگذار عمل میکند. لذا کشورهای در حال توسعه تلاش میکنند سهم بیشتری از این نوع FDI که پیوندهای وسیعتری با بازیگران نظام نوآوری آنها برقرار کنند را جذب نمایند. همچنین حمایت از بینالمللی شدن شرکتها ( و به بیان دیگر صدور سرمایهگذاری مستقیم خارجی) در کنار سیاستهای جذب FDI بیشتر مورد توجه کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. در انتها نیز یکی از نمونههای مهم FDI طی سالهای اخیر در کشور (شرکت ایرانسل) از منظر سیاستهای مرتبط با توسعه توانمندیهای فناورانه از طریق سرمایهگذاری خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13708_825f58dd82bbc7e2a4734d16ac80b2c3.pdf
سرمایهگذاری مستقیم خارجی
سرریز فناوری
کسبوکار بینالملل
سیاست فناوری
oreign Direct Investment
Technology Spillover
International Business
Technology policy
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
411
424
13709
Original Article
سیاستهای حداکثر استفاده از توان داخلی
Local Content Policies (LCPs)
بهروز نوری
1
مهدی پاکزاد
2
کارشناس ارشد بررسی خطمشیهای فناوری، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
عضو هیأتعلمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران
سیاستهای حداکثر استفاده از توان داخلی به طور کلی مداخلاتی دولتی هستند که هدف بلندمدت آنها افزایش سهم اشتغال و یا فروش در هر یک از بخشهای زنجیره ارزش در داخل کشور میزبان یک صنعت است. در چند دهه گذشته کشورهای مختلف سیاستهای متفاوتی را برای توان داخلی به کار گرفتهاند که برخی موفق و برخی ناموفق بودهاند. از این رو در حمایت و علیه این سیاستها استدلالهایی مطرح شده است. افزایش ارزش افزوده، جبران شکست بازار و حمایت از اشتغال در زمره دلایل پشتیبانی از این سیاستها و عدم توازن اهداف سیاستی با ابزارها، عدم توزیع منابع و یا ناکارآمدی آنها، قوانین جهانی و چارچوبهای نهادی از ادله علیه این سیاستها هستند. در این مقاله ابتدا به مفاهیم و تاریخچه سیاستهای توان داخلی پرداخته شده و سپس مؤلفههای چنین سیاستهایی که عبارتند از اهداف، مشوقها یا تنبیهها و شاخصهای مناسب ارزیابی و پایش این سیاستها شرح داده شدهاند تا پس از آن بتوان بر اساس این چارچوب قوانین مربوطه در ایران را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
سیاستهای حداکثر استفاده از توان داخلی به طور کلی مداخلاتی دولتی هستند که هدف بلندمدت آنها افزایش سهم اشتغال و یا فروش در هر یک از بخشهای زنجیره ارزش در داخل کشور میزبان یک صنعت است. در چند دهه گذشته کشورهای مختلف سیاستهای متفاوتی را برای توان داخلی به کار گرفتهاند که برخی موفق و برخی ناموفق بودهاند. از این رو در حمایت و علیه این سیاستها استدلالهایی مطرح شده است. افزایش ارزش افزوده، جبران شکست بازار و حمایت از اشتغال در زمره دلایل پشتیبانی از این سیاستها و عدم توازن اهداف سیاستی با ابزارها، عدم توزیع منابع و یا ناکارآمدی آنها، قوانین جهانی و چارچوبهای نهادی از ادله علیه این سیاستها هستند. در این مقاله ابتدا به مفاهیم و تاریخچه سیاستهای توان داخلی پرداخته شده و سپس مؤلفههای چنین سیاستهایی که عبارتند از اهداف، مشوقها یا تنبیهها و شاخصهای مناسب ارزیابی و پایش این سیاستها شرح داده شدهاند تا پس از آن بتوان بر اساس این چارچوب قوانین مربوطه در ایران را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13709_814132ca377ec0128148e476c65a7766.pdf
توان داخلی
سیاستهای حداکثر استفاده از توان داخلی
سیاستهای توسعه مولد
Local Content
Local Content Policies
Productive Development Policies
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
425
437
13710
Original Article
سیر تحول مفاهیم و سیاستهای انتقال فناوری بینالمللی
The Evolution of the Concepts and Policies of International Technology Transfer
مهدی مجیدپور
majidpour.mehdi@gmail.com
1
فاطمه مجیری
2
عضو هیأتعلمی دانشکده مدیریت، علم و فناوری دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران
کارشناس ارشد مدیریت کسبوکار، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران
اکتساب فناوری تنها از طریق تحقیقوتوسعه، امکانپذیر و اقتصادی نبوده و از این رو انتقال فناوری به عنوان یکی از روشهای میانبر برای کسب توانمندیهای فناورانه مطرح میشود. مفهوم انتقال فناوری بینالمللی به همکاریهای فناورانه میان بنگاهها در فضای بینالمللی اطلاق میشود که کشورهای در حال توسعه در خلال آن به وسیله جذب، کاربرد و توسعه فناوری انتقال دادهشده، توسعه درونزای فناوری و فعالیتهای تحقیقوتوسعه خود را رقم میزنند و به این ترتیب شکاف خود با کشورهای توسعهیافته را کاهش میدهند. با توجه به اهمیت سیاستهای کلان در قبال انتقال فناوری و اثرگذاری آن بر توسعه فناورانه کشور، در این مقاله با بررسی دیدگاههای رایج به مقوله انتقال فناوری بینالمللی، به تبیین سیر تکاملی سیاستهای این حوزه خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که سیاست «جایگزینی واردات» جای خود را به سیاست «توسعه مبتنی بر صادرات» داده است.
اکتساب فناوری تنها از طریق تحقیقوتوسعه، امکانپذیر و اقتصادی نبوده و از این رو انتقال فناوری به عنوان یکی از روشهای میانبر برای کسب توانمندیهای فناورانه مطرح میشود. مفهوم انتقال فناوری بینالمللی به همکاریهای فناورانه میان بنگاهها در فضای بینالمللی اطلاق میشود که کشورهای در حال توسعه در خلال آن به وسیله جذب، کاربرد و توسعه فناوری انتقال دادهشده، توسعه درونزای فناوری و فعالیتهای تحقیقوتوسعه خود را رقم میزنند و به این ترتیب شکاف خود با کشورهای توسعهیافته را کاهش میدهند. با توجه به اهمیت سیاستهای کلان در قبال انتقال فناوری و اثرگذاری آن بر توسعه فناورانه کشور، در این مقاله با بررسی دیدگاههای رایج به مقوله انتقال فناوری بینالمللی، به تبیین سیر تکاملی سیاستهای این حوزه خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که سیاست «جایگزینی واردات» جای خود را به سیاست «توسعه مبتنی بر صادرات» داده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13710_e9a29a75f7fe03b80bf2a495c10c2b34.pdf
سیاستهای انتقال فناوری
انتقال فناوری بینالمللی
Policies of Technology Transfer
International Technology Transfer
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
439
454
13711
Original Article
یادگیری فناورانه و سیاستهای حمایت از آن
Technological Learning and Its Promotion Policies
سید سپهر قاضینوری
1
آیدا مهاجری
2
استاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
رشد و توسعه اقتصادی به میزان زیادی با رشد فناورانه بنگاهها و صنایع هر کشور گره خورده به گونهای که این دو مقوله در تعاملی دوسویه، ارتقاء جایگاه اقتصادی یک کشور را رقم میزنند. برای کشورها و بنگاههای دیرآمده، دستیابی به توسعه فناورانه، در بیشتر موارد از گذرگاه اولیه یادگیری فناورانه ممکن میشود و آنها از این طریق تلاش میکنند شکاف فناورانه و اقتصادی خود با مرزهای فناوری و پیشروان را کاهش دهند. این امر البته در سایه حمایت دولت و تدوین و اعمال سیاستهای مناسب امکانپذیر میشود و از این رو، سیاستهای دولتی نقش مهمی در چگونگی پیشروی یادگیری فناورانه ایفاء میکنند. در این مقاله، پس از تبیین مفهوم یادگیری فناورانه و اهمیت آن در کشورهای در حال توسعه و همچنین مفاهیم شکاف فناورانه و دیرآمدگان، تلاش شده سازوکار وقوع یادگیری فناورانه در بنگاهها مورد بررسی قرار گیرد. پس از آن سبکها، منابع، فرآیندها و مدلهای یادگیری فناورانه ارائه و در ادامه اهمیت نقش مداخلات دولت در ارتقاء یادگیری فناورانه و همچنین مهمترین سیاستهای دولتی در این زمینه، مورد اشاره قرار میگیرد. مروری بر تجربه موفقیتآمیز یادگیری فناورانه در یکی از شرکتهای ایرانی (گروه مپنا) و نقش سیاستهای دولتی در حصول این موفقیت، خاتمهدهنده این مقاله خواهد بود.
رشد و توسعه اقتصادی به میزان زیادی با رشد فناورانه بنگاهها و صنایع هر کشور گره خورده به گونهای که این دو مقوله در تعاملی دوسویه، ارتقاء جایگاه اقتصادی یک کشور را رقم میزنند. برای کشورها و بنگاههای دیرآمده، دستیابی به توسعه فناورانه، در بیشتر موارد از گذرگاه اولیه یادگیری فناورانه ممکن میشود و آنها از این طریق تلاش میکنند شکاف فناورانه و اقتصادی خود با مرزهای فناوری و پیشروان را کاهش دهند. این امر البته در سایه حمایت دولت و تدوین و اعمال سیاستهای مناسب امکانپذیر میشود و از این رو، سیاستهای دولتی نقش مهمی در چگونگی پیشروی یادگیری فناورانه ایفاء میکنند. در این مقاله، پس از تبیین مفهوم یادگیری فناورانه و اهمیت آن در کشورهای در حال توسعه و همچنین مفاهیم شکاف فناورانه و دیرآمدگان، تلاش شده سازوکار وقوع یادگیری فناورانه در بنگاهها مورد بررسی قرار گیرد. پس از آن سبکها، منابع، فرآیندها و مدلهای یادگیری فناورانه ارائه و در ادامه اهمیت نقش مداخلات دولت در ارتقاء یادگیری فناورانه و همچنین مهمترین سیاستهای دولتی در این زمینه، مورد اشاره قرار میگیرد. مروری بر تجربه موفقیتآمیز یادگیری فناورانه در یکی از شرکتهای ایرانی (گروه مپنا) و نقش سیاستهای دولتی در حصول این موفقیت، خاتمهدهنده این مقاله خواهد بود.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13711_fe610fc18f05a1b4f748ec458945d3c0.pdf
یادگیری فناورانه
سیاستهای دولتی
انتقال فناوری
ظرفیت جذب
توانمندی فناورانه
گروه مپنا
Technological Learning
Government Policies
Technology transfer
Absorptive capacity
Technological Capability
MAPNA Group
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
455
467
13712
Original Article
نقش سیاستهای فناوری و نوآوری در تسهیل و تسریع فرارسی فناورانه
The Role of Technology and Innovation Policy in Boosting Technological Catch-up
ابراهیم سوزنچی کاشانی
1
مصطفی صفدری رنجبر
safdariranjbar921@atu.ac.ir
2
استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران
دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
فرارسی فناورانه در معنای مرسوم، به کاهش شکاف فناوری میان کشورهای عقبتر و کشورهای پیشرو اطلاق میشود که میتواند باعث کاهش شکاف درآمد سرانه و افزایش نرخ رشد اقتصادی گردد. سیاستهای دولت در زمینههای فناوری و نوآوری نقش چشمگیری در فرارسی فناورانه در کشورهای در حال توسعه و دیرآیند بازی میکنند. این موضوع ریشه در اهمیت و ضرورت همتکاملی سیاستها با توسعه فناوریها در بخشهای مختلف صنعتی دارد. مطالعه و بررسی تجارب اقتصادهای نوظهور در زمینه فرارسی فناورانه نشان میدهد که کشورها برای رسیدن به فرارسی، ناگزیر به حرکت از سیاستهای صنعتی و تجاری به سمت سیاستهای فناوری و نوآوری هستند. به بیان دیگر، با ابزارهای قدیمی مبتنی بر تعرفه و نرخ ارز نمیتوان به فرارسی فناورانه رسید و دولت در این میان نیازمند مداخله فعالتر با تمرکز بر توانمندسازی بنگاهها و سوق دادن آنها به سمت استفاده از پنجرههای فرصتی است که عمدتاً ناشی از تغییرات فناوری هستند. در این مقاله، پس از بررسی مفهوم فرارسی و ارائه چارچوبی مفهومی از نقش دولت در آن، تجربه صنعتی شدن کشورهای مختلف را از این زاویه بررسی خواهیم کرد. این تجربه نشان داده که در صورت عدم انسجام سیاستی و عدم توجه به پنجره فرصتهای ناشی از تغییرات فناوری، اقدامات دولتها منجر به فرارسی فناوری در سطح بینالمللی نخواهد شد.
فرارسی فناورانه در معنای مرسوم، به کاهش شکاف فناوری میان کشورهای عقبتر و کشورهای پیشرو اطلاق میشود که میتواند باعث کاهش شکاف درآمد سرانه و افزایش نرخ رشد اقتصادی گردد. سیاستهای دولت در زمینههای فناوری و نوآوری نقش چشمگیری در فرارسی فناورانه در کشورهای در حال توسعه و دیرآیند بازی میکنند. این موضوع ریشه در اهمیت و ضرورت همتکاملی سیاستها با توسعه فناوریها در بخشهای مختلف صنعتی دارد. مطالعه و بررسی تجارب اقتصادهای نوظهور در زمینه فرارسی فناورانه نشان میدهد که کشورها برای رسیدن به فرارسی، ناگزیر به حرکت از سیاستهای صنعتی و تجاری به سمت سیاستهای فناوری و نوآوری هستند. به بیان دیگر، با ابزارهای قدیمی مبتنی بر تعرفه و نرخ ارز نمیتوان به فرارسی فناورانه رسید و دولت در این میان نیازمند مداخله فعالتر با تمرکز بر توانمندسازی بنگاهها و سوق دادن آنها به سمت استفاده از پنجرههای فرصتی است که عمدتاً ناشی از تغییرات فناوری هستند. در این مقاله، پس از بررسی مفهوم فرارسی و ارائه چارچوبی مفهومی از نقش دولت در آن، تجربه صنعتی شدن کشورهای مختلف را از این زاویه بررسی خواهیم کرد. این تجربه نشان داده که در صورت عدم انسجام سیاستی و عدم توجه به پنجره فرصتهای ناشی از تغییرات فناوری، اقدامات دولتها منجر به فرارسی فناوری در سطح بینالمللی نخواهد شد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13712_74877c7af49d47042d05dba054b38778.pdf
فرارسی فناورانه
سیاست فناوری و نوآوری
سیاست صنعتی/تجاری
مداخله دولت
Technological Catch-up
Science and technology policy
Trade and Industry Policy
Government Intervention
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
469
480
13713
Original Article
استفاده از ابزار مقرراتگذاری برای اجرای سیاستهای نوآوری
Applying Regulation for Implementing Innovation Policy
جواد سلطانزاده
1
مهدی الیاسی
2
دکترای مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
در سالهای اخیر، مقررات به عنوان یکی از ابزارهای سیاست نوآوری مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هر چند جهت و شدت اثر این ابزار، موضوع مطالعه و تردید پژوهشگران بوده اما تنوع ابزارهای مقرراتی و پرهیز از هزینه ابزارهای مالی سیاست نوآوری، سیاستگذاران را تشویق به بکارگیری این ابزار کرده است. بهرهمندی از این ابزار، مستلزم شناخت مقررات و فهم چگونگی اثرگذاری آن بر نوآوری است که مقاله حاضر تلاش کرده از منظرهای گوناگون به آن بپردازد. همچنین تغییر در محیط بنگاهها و صنایع که متأثر از رقابتهای شدید و در نتیجه بروز نوآوریهای گسلنده و شتایان است چارچوبهای مقرراتگذاری سنتی را مورد انتقاد قرار داده و از چارچوبهای مقرراتگذاری پویا حمایت میکند. مقاله نهایتاً تلاش کرده با ارائه چگونگی کاربرد و اثر مقررات بر بنگاههای ایرانی تولید دارو، شواهدی از اثر مقررات بر نوآوری ارائه نماید.
در سالهای اخیر، مقررات به عنوان یکی از ابزارهای سیاست نوآوری مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هر چند جهت و شدت اثر این ابزار، موضوع مطالعه و تردید پژوهشگران بوده اما تنوع ابزارهای مقرراتی و پرهیز از هزینه ابزارهای مالی سیاست نوآوری، سیاستگذاران را تشویق به بکارگیری این ابزار کرده است. بهرهمندی از این ابزار، مستلزم شناخت مقررات و فهم چگونگی اثرگذاری آن بر نوآوری است که مقاله حاضر تلاش کرده از منظرهای گوناگون به آن بپردازد. همچنین تغییر در محیط بنگاهها و صنایع که متأثر از رقابتهای شدید و در نتیجه بروز نوآوریهای گسلنده و شتایان است چارچوبهای مقرراتگذاری سنتی را مورد انتقاد قرار داده و از چارچوبهای مقرراتگذاری پویا حمایت میکند. مقاله نهایتاً تلاش کرده با ارائه چگونگی کاربرد و اثر مقررات بر بنگاههای ایرانی تولید دارو، شواهدی از اثر مقررات بر نوآوری ارائه نماید.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13713_ccf55152732b1de656ba19fe13c3159d.pdf
مقررات
سیاست نوآوری
هزینه انطباق
چارچوب مقرراتگذاری
Regulation
innovation policy
Cost Compliance
Regulation-Making Framework
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
481
494
13714
Original Article
سیاستهای نوآوری طرف تقاضا؛ با تأکید بر تدارکات عمومی حامی نوآوری
Demand-Side Innovation Policies, with an Emphasis on Public Procurement for Innovation (PPI)
نجمالدین یزدی
1
علی ملکی
a.maleki@gmail.com
2
پژوهشگر پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف، تهران
استادیار پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف، تهران
سیاستهای نوآوری به دو دسته کلی طرف تقاضا و طرف عرضه تقسیم میشوند. سیاستهای نوآوری طرف تقاضا با وجود سابقه طولانی طرح اهمیت آنها، مدتها از کانون توجه اندیشمندان حوزه سیاستگذاری نوآوری و سیاستگذاران به دور بودهاند. تقاضا از طریق چهار سازوکار بر نوآوری اثرگذار است: تغییرات در تقاضا میتواند منجر به تحریک نوآوریهای تدریجی و وابسته به مسیر شود؛ حساسیت تقاضا نسبت به نوآوریهای عرضهشده توسط بازار میتواند باعث ایجاد چرخهای از تقاضاهای جدید در آینده شود؛ تقاضای کاربران میتواند از طریق تولید مشترک نوآوری توسط کاربران و تولیدکنندگان بر ویژگیهای نوآوری اثر بگذارد و نهایتاً کاربران خود میتوانند نوآوریهای خریداریکرده را حسب نیازهای خاص خود اصلاح کنند. خردمایه سیاستگذاری نوآوری طرف تقاضا نیز به سه دسته کلی قابل تقسیمبندی است: رفع شکستهای سیستمی و بازار، تحریک رشد اقتصادی و همچنین تحول در بازار به منظور تحقق اهداف اجتماعی و ملی. این سیاستها در سه دسته جای میگیرند: سیاستهای پشتیبان تقاضای عمومی و دولتی، سیاستهای پشتیبان تقاضای خصوصی و نیز سیاستهای دارای رویکرد سیستمی. دسته اول و مشخصاً سیاست «تدارکات عمومی حامی نوآوری» یکی از پرکاربردترین و مستقیمترین مداخلات دولتها در طرف تقاضاست. در این سیاست، دولتها به دنبال اهرم نمودن تقاضای بخش عمومی و دولتی به عنوان بازار پیشگام نوآوری هستند و به جای خرید محصولات و خدمات رایج، محصولات و خدمات نوآورانه و جدیدی سفارش میدهند که محرک تقاضای نوآوری باشد.
سیاستهای نوآوری به دو دسته کلی طرف تقاضا و طرف عرضه تقسیم میشوند. سیاستهای نوآوری طرف تقاضا با وجود سابقه طولانی طرح اهمیت آنها، مدتها از کانون توجه اندیشمندان حوزه سیاستگذاری نوآوری و سیاستگذاران به دور بودهاند. تقاضا از طریق چهار سازوکار بر نوآوری اثرگذار است: تغییرات در تقاضا میتواند منجر به تحریک نوآوریهای تدریجی و وابسته به مسیر شود؛ حساسیت تقاضا نسبت به نوآوریهای عرضهشده توسط بازار میتواند باعث ایجاد چرخهای از تقاضاهای جدید در آینده شود؛ تقاضای کاربران میتواند از طریق تولید مشترک نوآوری توسط کاربران و تولیدکنندگان بر ویژگیهای نوآوری اثر بگذارد و نهایتاً کاربران خود میتوانند نوآوریهای خریداریکرده را حسب نیازهای خاص خود اصلاح کنند. خردمایه سیاستگذاری نوآوری طرف تقاضا نیز به سه دسته کلی قابل تقسیمبندی است: رفع شکستهای سیستمی و بازار، تحریک رشد اقتصادی و همچنین تحول در بازار به منظور تحقق اهداف اجتماعی و ملی. این سیاستها در سه دسته جای میگیرند: سیاستهای پشتیبان تقاضای عمومی و دولتی، سیاستهای پشتیبان تقاضای خصوصی و نیز سیاستهای دارای رویکرد سیستمی. دسته اول و مشخصاً سیاست «تدارکات عمومی حامی نوآوری» یکی از پرکاربردترین و مستقیمترین مداخلات دولتها در طرف تقاضاست. در این سیاست، دولتها به دنبال اهرم نمودن تقاضای بخش عمومی و دولتی به عنوان بازار پیشگام نوآوری هستند و به جای خرید محصولات و خدمات رایج، محصولات و خدمات نوآورانه و جدیدی سفارش میدهند که محرک تقاضای نوآوری باشد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13714_209e84a7c013720b8d636c1b58bcb1b9.pdf
سیاست نوآوری طرف تقاضا
تدارکات عمومی حامی نوآوری
خرید دولتی
بازار پیشقدم
کاربران پیشقدم
Strategic Demand-Side Innovation Policy
Public Procurement for Innovation (PPI)
Public Purchase
Lead Market
Lead Users
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
495
511
13715
Original Article
دستهبندی و انتخاب ابزارهای سیاستی علم، فناوری و نوآوری
Classification and Choice of Science, Technology and Innovation Policy Instruments
حامد نصیری
1
نیلوفر ردائی
2
دانشجوی دکترای مدیریت فناوری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشجوی دکترای مدیریت فناوری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
بخش مهمی از فرآیند سیاستگذاری علم و فناوری، طراحی و انتخاب ابزارهای سیاستی است. از این رو درک صحیح ماهیت ابزارهای مختلف و منطق مداخله دولت به کمک سازوکار عملکردی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این در حالی است که با توجه به تغییرات روزافزون، نوع نگاه به ماهیت و آثار ابزارها دائماً در حال تغییر و لذا نیازمند پایش و بازبینی است. در یک نگاه کلی میتوان دستهبندی ابزارها را تحت سه جریان دستهبندی مبتنی بر منطق مداخله، مبتنی بر مخاطب هدف و مبتنی بر سازوکاری که ابزار بر اساس آن مسائل نظام نوآوری را برطرف مینماید بررسی نمود. با این منطق، در این مقاله یک دستهبندی کلی برای ابزارهای سیاستی شامل چهار دسته ابزارهای متمرکز بر تحریک طرف عرضه، ابزارهای متمرکز بر تحریک طرف تقاضا، ابزارهای متمرکز بر شکلگیری روابط نظامساز و ابزارهای متمرکز بر زیرساخت و مقرراتگذاری معرفی شده است. اگر چه جریانهای جدیدتر، ابزارها را بر اساس نحوه حل مسائل نظام نوآوری دستهبندی و آنها را از این جهت نظامساز میدانند، ویژگی دستهبندی مقاله حاضر، اصالت بخشیدن به ابزارهای نظامساز به عنوان گونه خاصی از ابزارها است که از آنها جهت ظرفیتسازی برای تعاملات و روابط میان بازیگران نظام نوآوری استفاده میشود. به عنوان مطالعه موردی، 110 برنامه حمایتی از شرکتهای دانشبنیان مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مشخص نموده که بخش عمده حمایتها در قالب تأمین مالی مستقیم طرف عرضه بوده و از میان گزینههای متنوع ابزارهای نظامساز صرفاً به تعداد کمی از آنها توجه شده است.
بخش مهمی از فرآیند سیاستگذاری علم و فناوری، طراحی و انتخاب ابزارهای سیاستی است. از این رو درک صحیح ماهیت ابزارهای مختلف و منطق مداخله دولت به کمک سازوکار عملکردی آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این در حالی است که با توجه به تغییرات روزافزون، نوع نگاه به ماهیت و آثار ابزارها دائماً در حال تغییر و لذا نیازمند پایش و بازبینی است. در یک نگاه کلی میتوان دستهبندی ابزارها را تحت سه جریان دستهبندی مبتنی بر منطق مداخله، مبتنی بر مخاطب هدف و مبتنی بر سازوکاری که ابزار بر اساس آن مسائل نظام نوآوری را برطرف مینماید بررسی نمود. با این منطق، در این مقاله یک دستهبندی کلی برای ابزارهای سیاستی شامل چهار دسته ابزارهای متمرکز بر تحریک طرف عرضه، ابزارهای متمرکز بر تحریک طرف تقاضا، ابزارهای متمرکز بر شکلگیری روابط نظامساز و ابزارهای متمرکز بر زیرساخت و مقرراتگذاری معرفی شده است. اگر چه جریانهای جدیدتر، ابزارها را بر اساس نحوه حل مسائل نظام نوآوری دستهبندی و آنها را از این جهت نظامساز میدانند، ویژگی دستهبندی مقاله حاضر، اصالت بخشیدن به ابزارهای نظامساز به عنوان گونه خاصی از ابزارها است که از آنها جهت ظرفیتسازی برای تعاملات و روابط میان بازیگران نظام نوآوری استفاده میشود. به عنوان مطالعه موردی، 110 برنامه حمایتی از شرکتهای دانشبنیان مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مشخص نموده که بخش عمده حمایتها در قالب تأمین مالی مستقیم طرف عرضه بوده و از میان گزینههای متنوع ابزارهای نظامساز صرفاً به تعداد کمی از آنها توجه شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13715_a873462c158f6d048c8fb4a4afb92183.pdf
نظام نوآوری
ابزارهای سیاست نوآوری
طرف عرضه نوآوری
طرف تقاضای نوآوری
ابزارهای نظامساز
Innovation system
Innovation Policy Instruments
Innovation Demand-Side
Innovation Supply-Side
Systemic Instruments
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
513
526
13723
Original Article
آمیزههای سیاستی برای علم، فناوری و نوآوری
Policy Mixes for Science, Technology, and Innovation
پریسا علیزاده
parisa.alizadeh100@gmail.com
1
فرخنده ملکیفر
2
دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
پژوهشگر اندیشکده صنعت و فناوری، تهران
پیچیدگی مسائل در نظام نوآوری از یک سو و افزایش تنوع ابزارهای سیاستی از سوی دیگر، موجب شده که تمرکز سیاستگذاران از یافتن بهترین ابزارهای سیاستی به توسعه سبدی از ابزارها که در کنار یکدیگر و در ترکیب با هم بیشترین تأثیر مثبت ممکن بر هدف سیاستی را داشته باشند تغییر کند. این تغییر تمرکز ذیل مفهوم «آمیزه سیاستی» مطرح شده است. مفهومی که به تأثیرات متقابل و وابستگی بین ابزارهای سیاستی مختلفی که میزان تحقق اهداف سیاستی را تحت تأثیر قرار میدهند اشاره دارد. طراحی آمیزه سیاستی باید به گونهای باشد که حداکثر همافزایی و حداقل تأثیرات متناقض بالقوه بین ابزارهای سیاستی به منظور بیشینهسازی اثربخشی آمیزه رعایت شود. استخراج دقیق تأثیرات متقابل ابزارهای سیاستی در عمل به پیادهسازی آمیزه و انجام ارزیابیهای حین و پس از اجرا وابسته است. به همین دلیل طراحی آمیزهها فرآیندی پویا و وابسته به بازخوردهای حاصل از اجرای آنهاست. این مهم در کنار تعدد گزینههای موجود، لزوم استفاده از رویکردهای نظاممند برای طراحی آمیزههای سیاستی را آشکار میسازد.
پیچیدگی مسائل در نظام نوآوری از یک سو و افزایش تنوع ابزارهای سیاستی از سوی دیگر، موجب شده که تمرکز سیاستگذاران از یافتن بهترین ابزارهای سیاستی به توسعه سبدی از ابزارها که در کنار یکدیگر و در ترکیب با هم بیشترین تأثیر مثبت ممکن بر هدف سیاستی را داشته باشند تغییر کند. این تغییر تمرکز ذیل مفهوم «آمیزه سیاستی» مطرح شده است. مفهومی که به تأثیرات متقابل و وابستگی بین ابزارهای سیاستی مختلفی که میزان تحقق اهداف سیاستی را تحت تأثیر قرار میدهند اشاره دارد. طراحی آمیزه سیاستی باید به گونهای باشد که حداکثر همافزایی و حداقل تأثیرات متناقض بالقوه بین ابزارهای سیاستی به منظور بیشینهسازی اثربخشی آمیزه رعایت شود. استخراج دقیق تأثیرات متقابل ابزارهای سیاستی در عمل به پیادهسازی آمیزه و انجام ارزیابیهای حین و پس از اجرا وابسته است. به همین دلیل طراحی آمیزهها فرآیندی پویا و وابسته به بازخوردهای حاصل از اجرای آنهاست. این مهم در کنار تعدد گزینههای موجود، لزوم استفاده از رویکردهای نظاممند برای طراحی آمیزههای سیاستی را آشکار میسازد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13723_8999ada7433b68b24ba59a8b736b3628.pdf
آمیزه سیاستی
تأثیرات متقابل
طراحی
ارزیابی
سازگاری
Policy Mix
Interactions
Design
Evaluation
Consistency
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
527
542
13724
Original Article
چارچوب تدوین برنامههای سیاستی علم، فناوری و نوآوری
The Framework for STI Policy Programs
سید سروش قاضی نوری
ghazinoori@gmail.com
1
نیلوفر ردایی
2
دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشجوی دکتری مدیریت فناوری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
پیچیدگی بالای مسائل حوزه علم، فناوری و نوآوری و دشواری درک نحوه تأثیر سیاستهای نوآوری از یک سو و اثربخشی اندک یا اثرات نامطلوب بسیاری از برنامههای سیاستی موجود در این زمینه از سوی دیگر، لزوم دقت بیشتر در مرحله فرموله کردن و تدوین این سیاستها و موشکافی در انتخاب هر یک از عناصر برنامههای سیاستی را مشخص میسازد. هنگام تدوین یک سیاست جدید یا در بررسی و نقد سیاستهای پیشنهادشده و موجود، نیازمند چارچوبی هستیم که عناصر ضروری این برنامهها را مشخص نماید تا امکان تحلیل تناسب این عناصر با یکدیگر فراهم شود. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی عناصر ضروری برنامههای سیاستی پرداخته و چارچوبی برای تدوین برنامههای مذکور بر مبنای این عناصر ارائه میدهد. در انتها نیز نحوه کاربرد چارچوب پیشنهادی در نقد برنامههای موجود با بررسی برنامه ششم توسعه در بخش علم و فناوری نشان داده شده است.
پیچیدگی بالای مسائل حوزه علم، فناوری و نوآوری و دشواری درک نحوه تأثیر سیاستهای نوآوری از یک سو و اثربخشی اندک یا اثرات نامطلوب بسیاری از برنامههای سیاستی موجود در این زمینه از سوی دیگر، لزوم دقت بیشتر در مرحله فرموله کردن و تدوین این سیاستها و موشکافی در انتخاب هر یک از عناصر برنامههای سیاستی را مشخص میسازد. هنگام تدوین یک سیاست جدید یا در بررسی و نقد سیاستهای پیشنهادشده و موجود، نیازمند چارچوبی هستیم که عناصر ضروری این برنامهها را مشخص نماید تا امکان تحلیل تناسب این عناصر با یکدیگر فراهم شود. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی عناصر ضروری برنامههای سیاستی پرداخته و چارچوبی برای تدوین برنامههای مذکور بر مبنای این عناصر ارائه میدهد. در انتها نیز نحوه کاربرد چارچوب پیشنهادی در نقد برنامههای موجود با بررسی برنامه ششم توسعه در بخش علم و فناوری نشان داده شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13724_49ebd604c3a7c6058d6d8465870568ee.pdf
طراحی سیاست
تدوین سیاست
سیاست نوآوری
ابزار سیاستی
هدف سیاستی
Policy Design
Policy Formulation
innovation policy
Policy Instrument
Policy goals
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
543
559
13725
Original Article
رهنگاشت: ابزار طراحی و اجرای سیاستهای علم و فناوری
Roadmapping: an Instrument for Formulating and Implementing STI Policies
فاطمهسادات رحمتی
1
مازیار عطاری
2
دانشجوی دکترای سیاستگذاری علم و فناوری، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، تهران
پژوهشگر بنیاد توسعه فردا، تهران
به دلیل پیچیدگی و گستردگی مسائل اجتماعی و عدم قطعیتهای پیش رو، سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری با چالشهای اساسی مواجه است که برای مواجهه با آنها، ابزارهای متعددی توسعه یافته است. یکی از این ابزارها، رهنگاری است که ابتدا به عنوان یکی از ابزارهای برنامهریزی، در سطح بنگاهی و سازمانی به ویژه در حوزه توسعه فناوری به کار گرفته شد اما پس از آن به دلیل ویژگیهای ساختاری و فرآیندی آن که امکان توجه همزمان به ابعاد و لایههای مختلف مسئله را در ساختاری زمانمند، مشارکتی و با نگاه به آینده فراهم میکند در حوزههای دیگر نیز گسترش یافت. رهنگاشت میتواند چالشهای مربوط به پیچیدگی، عدم قطعیت و ابهام موجود در راهبرد و نوآوری را نشان دهد و امروزه با تقویت ویژگیهای کلنگری (توجه به مسائل اجتماعی و بسترهای اجتماعی-فنی نوآوریها و سیاستها)، آیندهنگری (استفاده از سناریوهای مختلف در مواجهه با آیندههای مختلف) و تقویت مشارکت آگاهانه ذینفعان، به ابزار توانمندی برای سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری تبدیل شده است. این مقاله، ضمن معرفی رهنگاشت شامل تاریخچه و مفاهیم، ساختار، فرآیندها، کارکردها و عوامل موفقیت و کاستیهای آن به بیان رویکرد رهنگاری برای طراحی و اجرای سیاستهای علم، فناوری و نوآوری و ملزومات مرتبط پرداخته و سپس شاخصهای ارزیابی کارآمدی رهنگاشتهای سیاستی ارائه شده است.
به دلیل پیچیدگی و گستردگی مسائل اجتماعی و عدم قطعیتهای پیش رو، سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری با چالشهای اساسی مواجه است که برای مواجهه با آنها، ابزارهای متعددی توسعه یافته است. یکی از این ابزارها، رهنگاری است که ابتدا به عنوان یکی از ابزارهای برنامهریزی، در سطح بنگاهی و سازمانی به ویژه در حوزه توسعه فناوری به کار گرفته شد اما پس از آن به دلیل ویژگیهای ساختاری و فرآیندی آن که امکان توجه همزمان به ابعاد و لایههای مختلف مسئله را در ساختاری زمانمند، مشارکتی و با نگاه به آینده فراهم میکند در حوزههای دیگر نیز گسترش یافت. رهنگاشت میتواند چالشهای مربوط به پیچیدگی، عدم قطعیت و ابهام موجود در راهبرد و نوآوری را نشان دهد و امروزه با تقویت ویژگیهای کلنگری (توجه به مسائل اجتماعی و بسترهای اجتماعی-فنی نوآوریها و سیاستها)، آیندهنگری (استفاده از سناریوهای مختلف در مواجهه با آیندههای مختلف) و تقویت مشارکت آگاهانه ذینفعان، به ابزار توانمندی برای سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری تبدیل شده است. این مقاله، ضمن معرفی رهنگاشت شامل تاریخچه و مفاهیم، ساختار، فرآیندها، کارکردها و عوامل موفقیت و کاستیهای آن به بیان رویکرد رهنگاری برای طراحی و اجرای سیاستهای علم، فناوری و نوآوری و ملزومات مرتبط پرداخته و سپس شاخصهای ارزیابی کارآمدی رهنگاشتهای سیاستی ارائه شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13725_ae49f5f424fc0f61452fb913e15b6cd4.pdf
رهنگاشت
رهنگاری
آیندهنگاری
سیاستگذاری علم
فناوری و نوآوری
Roadmap
Roadmapping
Foresight
STI Policies
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
561
578
13726
Original Article
ارزیابی سیاستهای علم، فناوری و نوآوری
Science, Technology, and Innovation Policy Evaluation
علیمحمد سلطانی
1
سید حبیبالله طباطباییان
2
عضو هیأتعلمی پژوهشکده مطالعات فناوری، تهران
عضو هیأتعلمی دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
ارزیابی سیاست در تمام حوزهها امری ضروری و مستلزم بهبود کارآمدی دولتها و پاسخگویی آنهاست. در حوزه علم، فناوری و نوآوری نیز همسو با رشد سیاستگذاریهای ملی و منطقهای، شاهد رشد پیشینه و تجربیات ارزیابی این سیاستها بودهایم. در این مقاله با مرور مفاهیم و مؤلفههای مختلف ارزیابی سیاست شامل ابعاد و معیارها، زمانبندی، روشها و شاخصها، تلاش شده تمام اجزای یک فرآیند کامل ارزیابی سیاست ارائه شود. ابعاد اصلی ارزیابی شامل تناسب، کارایی و اثربخشی که شاخصهای ارزیابی ذیل آنها تعیین میشوند؛ زمانبندی چهارگانه آیندهنگر، همزمان، بینابین و گذشتهنگر و همچنین سطوح سهگانه سیاست، برنامه و فعالیت، به همراه روشهای کمّی، کیفی و نیمهکمّی، مؤلفههای یک ارزیابی هستند که در فرآیندی نظاممند اطلاعات لازم را برای گروههای خبره فراهم میکنند تا نتایج ارزیابی علاوه بر انتشار، بازخوردهای مناسب را برای بهبود اهداف و برنامهها در اختیار سیاستگذاران قرار دهند. مقاله همچنین به نحوه تدوین ارزیابیپذیر سیاست پرداخته و در نهایت، نمونه تجربه ارزیابی سیاست فناوری نانو در ایران ارائه میشود.
ارزیابی سیاست در تمام حوزهها امری ضروری و مستلزم بهبود کارآمدی دولتها و پاسخگویی آنهاست. در حوزه علم، فناوری و نوآوری نیز همسو با رشد سیاستگذاریهای ملی و منطقهای، شاهد رشد پیشینه و تجربیات ارزیابی این سیاستها بودهایم. در این مقاله با مرور مفاهیم و مؤلفههای مختلف ارزیابی سیاست شامل ابعاد و معیارها، زمانبندی، روشها و شاخصها، تلاش شده تمام اجزای یک فرآیند کامل ارزیابی سیاست ارائه شود. ابعاد اصلی ارزیابی شامل تناسب، کارایی و اثربخشی که شاخصهای ارزیابی ذیل آنها تعیین میشوند؛ زمانبندی چهارگانه آیندهنگر، همزمان، بینابین و گذشتهنگر و همچنین سطوح سهگانه سیاست، برنامه و فعالیت، به همراه روشهای کمّی، کیفی و نیمهکمّی، مؤلفههای یک ارزیابی هستند که در فرآیندی نظاممند اطلاعات لازم را برای گروههای خبره فراهم میکنند تا نتایج ارزیابی علاوه بر انتشار، بازخوردهای مناسب را برای بهبود اهداف و برنامهها در اختیار سیاستگذاران قرار دهند. مقاله همچنین به نحوه تدوین ارزیابیپذیر سیاست پرداخته و در نهایت، نمونه تجربه ارزیابی سیاست فناوری نانو در ایران ارائه میشود.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13726_c8ec898b47eef023117393c81061c3c1.pdf
ارزیابی سیاست
ارزیابی برنامه
سیاست علم
فناوری و نوآوری
فناوری نانو
Policy evaluation
Program Evaluation
Science
Technology and Innovation Policy
Nanotechnology
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
579
598
13728
Original Article
انتخاب و بکارگیری شاخصهای ارزیابی علم، فناوری و نوآوری
Selecting and Applying Science, Technology and Innovation Evaluation Indices
مهدیه فرازکیش
1
نسرین دسترنج
2
پژوهشگر پسادکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، تهران
طی دهههای اخیر، با ظهور اقتصادهای دانشبنیان، اهمیت علم، فناوری و نوآوری (STI) در توسعه کشورهای مختلف افزون شده و با توجه به ماهیت این حوزه، ارزیابی عملکرد و تخصیص بودجه در توسعه STI از طرف دولتها ضروری تشخیص داده شده است. در این مقاله، مبانی و مدلهای ارزیابی STI معرفی و بر اساس تلفیق مدلهای ارزیابی عملکردمحور و ذینفعان کلیدی، مدل جدیدی برای ارزیابی STI به کار گرفته شده است. مجموعه شاخصهای دروندادی، بروندادی، پیامدی و اثرگذاری مدل به تفکیک پنج حوزه تخصصی علوم (طبیعی، مهندسی، انسانی، اجتماعی و سلامت) تدوین و ارزیابی عملکرد برای چهار گروه ذینفعان اصلی مشتمل بر سیاستگذاران، پژوهشگران و فناوران، بهرهبرداران صنعتی و عموم مردم، به ترتیب در قالب سنجش تناسب، کارایی، اثربخشی و سودمندی، امکانپذیر میشود. نتایج نهایی نیز به صورت نمودار راداری در سطح ارزیابی مورد نظر نمایش داده میشود که در بخش پایانی مقاله نمونهای از آن برای ارزیابی عملکرد پژوهشی دانشگاهها و پژوهشگاهها ارائه شده است.
طی دهههای اخیر، با ظهور اقتصادهای دانشبنیان، اهمیت علم، فناوری و نوآوری (STI) در توسعه کشورهای مختلف افزون شده و با توجه به ماهیت این حوزه، ارزیابی عملکرد و تخصیص بودجه در توسعه STI از طرف دولتها ضروری تشخیص داده شده است. در این مقاله، مبانی و مدلهای ارزیابی STI معرفی و بر اساس تلفیق مدلهای ارزیابی عملکردمحور و ذینفعان کلیدی، مدل جدیدی برای ارزیابی STI به کار گرفته شده است. مجموعه شاخصهای دروندادی، بروندادی، پیامدی و اثرگذاری مدل به تفکیک پنج حوزه تخصصی علوم (طبیعی، مهندسی، انسانی، اجتماعی و سلامت) تدوین و ارزیابی عملکرد برای چهار گروه ذینفعان اصلی مشتمل بر سیاستگذاران، پژوهشگران و فناوران، بهرهبرداران صنعتی و عموم مردم، به ترتیب در قالب سنجش تناسب، کارایی، اثربخشی و سودمندی، امکانپذیر میشود. نتایج نهایی نیز به صورت نمودار راداری در سطح ارزیابی مورد نظر نمایش داده میشود که در بخش پایانی مقاله نمونهای از آن برای ارزیابی عملکرد پژوهشی دانشگاهها و پژوهشگاهها ارائه شده است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13728_562d3495396949d725eb457fea49298b.pdf
ارزیابی علم
فناوری و نوآوری (STI)
شاخصهای ارزیابی STI
ارزیابی عملکرد دانشگاهها و پژوهشگاهها
Science
Technology and Innovation Evaluation
Evaluation Indicators
Performance Evaluation of Universities and Research Institutions
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
599
617
13729
Original Article
واکاوی عوامل زمینهای شکست سیاستهای علم، فناوری و نوآوری
Exploring the Underlying Factors of Innovation Policy Failure
طاهره میرعمادی
tamiremadi@irost.org
1
زهره رحیمی راد
2
دانشیار پژوهشکده مطالعات فناوریهای نوین، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، تهران
دکترای سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه مازندران
مقاله حاضر بر اساس این فرض نگارش شده که برخی عوامل شکست سیاستهای نوآوری فراتر از حوزه نوآوری هستند و به نظامهای سیاسی محیط این حوزه مربوطند. پس برای درک علل این شکستها باید ساختار نظامهای سیاسی حاکم را شناخت و بر اساس آن سیاست را ارزیابی کرد. برای این منظور، مقاله با پیوند زدن یک مدل ارزیابی پایهای به الگوهای نظری ساختارهای نظام سیاسی، مدل ارزیابی پیشرفتهتری میسازد که میتواند بر اساس نوع ساختار نظام سیاسی، یک سیاست را با توجه به ابعاد تناسب، فرآیند و ارزیابی نماید. لیکن این مدل، یک مدل عمومی و فاقد پشتوانه نظری است که برای ارزیابی سیاستهای نوآوری به کار میرود. به همین جهت، مقاله در مرحله بعدی میکوشد مدل پیشرفتهتری بسازد که بتواند در آن، رابطه مفهومی بین ساختار نظام سیاسی و کارکردهای نظام نوآوری به ویژه کارکرد هدایت تحقیق برقرار سازد و عوامل زمینهای مشارکتپذیری سیاسی نظام (جامعه مدنی، بازار و دولت) را شناسایی و آنها را در پویایی تعامل ساختار و کارکردهای نظام نوآوری در قالب موتورهای رشد و یا انحطاط نوآوری منعکس نماید. این مدل همچنین باید نشان دهد که ضعف و یا غیبت اجزاء ساختاری کارکرد هدایت تحقیق مستقیماً به ساختار نظامهای سیاسی محیط بر نظامهای نوآوری مرتبط هستند. مقاله در پایان مدل تلفیقی-کارکردی مذکور را در مطالعه موردی ارزیابی سیاستهای توسعه سوختهای زیستی به کار میبندد.
مقاله حاضر بر اساس این فرض نگارش شده که برخی عوامل شکست سیاستهای نوآوری فراتر از حوزه نوآوری هستند و به نظامهای سیاسی محیط این حوزه مربوطند. پس برای درک علل این شکستها باید ساختار نظامهای سیاسی حاکم را شناخت و بر اساس آن سیاست را ارزیابی کرد. برای این منظور، مقاله با پیوند زدن یک مدل ارزیابی پایهای به الگوهای نظری ساختارهای نظام سیاسی، مدل ارزیابی پیشرفتهتری میسازد که میتواند بر اساس نوع ساختار نظام سیاسی، یک سیاست را با توجه به ابعاد تناسب، فرآیند و ارزیابی نماید. لیکن این مدل، یک مدل عمومی و فاقد پشتوانه نظری است که برای ارزیابی سیاستهای نوآوری به کار میرود. به همین جهت، مقاله در مرحله بعدی میکوشد مدل پیشرفتهتری بسازد که بتواند در آن، رابطه مفهومی بین ساختار نظام سیاسی و کارکردهای نظام نوآوری به ویژه کارکرد هدایت تحقیق برقرار سازد و عوامل زمینهای مشارکتپذیری سیاسی نظام (جامعه مدنی، بازار و دولت) را شناسایی و آنها را در پویایی تعامل ساختار و کارکردهای نظام نوآوری در قالب موتورهای رشد و یا انحطاط نوآوری منعکس نماید. این مدل همچنین باید نشان دهد که ضعف و یا غیبت اجزاء ساختاری کارکرد هدایت تحقیق مستقیماً به ساختار نظامهای سیاسی محیط بر نظامهای نوآوری مرتبط هستند. مقاله در پایان مدل تلفیقی-کارکردی مذکور را در مطالعه موردی ارزیابی سیاستهای توسعه سوختهای زیستی به کار میبندد.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13729_db4f9204ce289baa81500d35bdafbfa1.pdf
ارزیابی سیاست
شکست نظام
شکست سیاست
ساختار نظامهای سیاسی
مردمسالاری
دولت کاریزماتیک
Policy evaluation
System Failure
Policy Failure
The Structure of Political System
Democracy
Charismatic State
Patrimonalism
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
619
633
13730
Original Article
روندهای نوآیند در سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری
The Emerging Trends of STI Policy
طاهره میرعمادی
tamiremadi@irost.org
1
دانشیار پژوهشکده مطالعات فناوریهای نوین، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، تهران
در سالهای اخیر، اجماعی شکل گرفته مبنی بر اینکه روندهای نوینی در سیاستهای نوآوری از منظر تبیینی و تجویزی در حال بروز هستند که به مراتب از انگارههای نظری رایج و غالب نئوکلاسیک و تکاملی پیچیدهتر میباشند. مقاله حاضر ضمن مرور پیشینه نظریههای سیاستهای نوآوری، شاخصترین روندهای نوین را معرفی و به طور مشخص به روندی از سیاستهای نوآوری میپردازد که برای تخفیف چالشهای محیط زیستی ظهور کرده است. در مقایسه تطبیقی که بین این روند و مکاتب قبلی سیاستگذاری علم و فناوری انجام میگیرد وجه تمایز آنها با رویکردهای غالب قبلی مشخص و در ادامه نیز چارچوب نظری و عملی آن از نظر خردمایه سیاستی، لایههای حکمرانی، بازیگران و کنش سیاستی توضیح داده میشود. در پایان، مقاله معضل سیاستگذاری آب در ایران را بررسی و آن را با استفاده از این چارچوب به عنوان یک مورد مطالعاتی تحلیل میکند. مقاله به این نتیجه رسیده که تحلیل سیاستهای آب در ایران در چارچوب نظریههای نئوکلاسیک و تکاملی که به منظور افزایش رشد اقتصادی به طراحی سیاستهای نوآوری میپردازند قابل انجام نبوده و تنها در چارچوب روند جدید تحلیل سیاست و با استفاده از خردمایه شکست گذار با زیرمجموعههای شکست جهتگیری، شکست تقاضا، شکست هماهنگی و شکست تفکر بازاندیشانه و انتقادی، میتوان به تحلیل آن پرداخت.
در سالهای اخیر، اجماعی شکل گرفته مبنی بر اینکه روندهای نوینی در سیاستهای نوآوری از منظر تبیینی و تجویزی در حال بروز هستند که به مراتب از انگارههای نظری رایج و غالب نئوکلاسیک و تکاملی پیچیدهتر میباشند. مقاله حاضر ضمن مرور پیشینه نظریههای سیاستهای نوآوری، شاخصترین روندهای نوین را معرفی و به طور مشخص به روندی از سیاستهای نوآوری میپردازد که برای تخفیف چالشهای محیط زیستی ظهور کرده است. در مقایسه تطبیقی که بین این روند و مکاتب قبلی سیاستگذاری علم و فناوری انجام میگیرد وجه تمایز آنها با رویکردهای غالب قبلی مشخص و در ادامه نیز چارچوب نظری و عملی آن از نظر خردمایه سیاستی، لایههای حکمرانی، بازیگران و کنش سیاستی توضیح داده میشود. در پایان، مقاله معضل سیاستگذاری آب در ایران را بررسی و آن را با استفاده از این چارچوب به عنوان یک مورد مطالعاتی تحلیل میکند. مقاله به این نتیجه رسیده که تحلیل سیاستهای آب در ایران در چارچوب نظریههای نئوکلاسیک و تکاملی که به منظور افزایش رشد اقتصادی به طراحی سیاستهای نوآوری میپردازند قابل انجام نبوده و تنها در چارچوب روند جدید تحلیل سیاست و با استفاده از خردمایه شکست گذار با زیرمجموعههای شکست جهتگیری، شکست تقاضا، شکست هماهنگی و شکست تفکر بازاندیشانه و انتقادی، میتوان به تحلیل آن پرداخت.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13730_2a14e01c5d634bacf7202c7b9e3bde09.pdf
چالشهای محیط زیستی
مدیریت گذار
چشمانداز چندوجهی
شکست جهتگیری
شکست بازاندیشی
Environmental Challenge
Transition Management
Multi-Level Perspective
Directionality Failure
Demand Failure
Coordination Failure
Reflexive Failure
per
انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران
سیاست علم و فناوری
20080840
27834476
2019-06-22
12
2
644
648
13731
پیشگفتار
Editorial
علیرضا علی احمدی
1
استاد دانشکدههای مهندسی پیشرفت و مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت ایران
علوم و فناوریها به سرعت در حال پیشرفت هستند و در نتیجه جهان فردا با جهان کنونی بسیار متفاوت خواهد بود. آنچه مهم است جهتگیریها، و مقاصد این پیشرفتها است به گونهای که در خدمت تکامل و رفع حاجتهای بشریت باشد که تحقق این مهم تا حدی بر عهده سیاستهای علم، فناوری و نوآوری است. نتایج بعضی آیندهنگریها و تحلیل روندهای علم و فناوری در حوزههای مختلف عبارتند از:
1- آینده منطق فکر و فلسفه علم: منطق حاکم بر تفکر بشری، قرنها منطق ارسطوئی و براساس صورت و شکل عبارات برای صحیح فکر کردن (چه به صورت لفظی و چه به صورت نمادهای ریاضی) بود که بر اثر غلبه علوم تجربی، منطق به روششناسی تولید علم تغییر ماهیت داد و علوم تجربی بر فلسفه و موضوعات فکری تفوق نسبی یافت. به مرور تفکر فلسفی باز تنظیم شد و در خدمت پیشرفت علمی قرار گرفت که نتیجه آن توسعه ابرانگارههای حاکم بر علوم و دانش بشری نظیر اثباتگرایی، تفسیری-زمینهای، انتقادی-ساختارشکن، عملگرایانه، پیچیدگی، پسامدرن و... شد و تغییر رویکردهای روششناسی تحقیق کمی به تحقیق کیفی و ترکیبی در همین راستاست. به گمان من، بشر در آینده با پذیرش نقش خالق هستی در خلقت جهان، خود به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین در چارچوب سنتهای الهی (قوانین طبیعی و اجتماعی) و با توسعه معرفتشناسی موجود در فلسفه علم؛ خواهد توانست عقل و وحی، تجربه و عرفان را در هم آمیزد و با تلاش مستمر به عمران و آبادانی جهان و توسعه فناوریهای نافع و در خدمت انسانیت بپردازد. در آینده، علوم تجربی و مهندسی بیش از پیش، بر بستر علوم انسانی و علوم اجتماعی و هنر بوده، و هر موجودی در حال حرکت جهتدار توحیدی به سمت نهایت ظرفیت وجودی خود خواهد بود. به عنوان مثال تحول ابرانگاره مکانیک نیوتنی به مکانیک کوانتومی و شکلگیری مکانیک جوهری (ماهوی) در آینده از همین منظر قابل تفسیر است.
علوم و فناوریها به سرعت در حال پیشرفت هستند و در نتیجه جهان فردا با جهان کنونی بسیار متفاوت خواهد بود. آنچه مهم است جهتگیریها، و مقاصد این پیشرفتها است به گونهای که در خدمت تکامل و رفع حاجتهای بشریت باشد که تحقق این مهم تا حدی بر عهده سیاستهای علم، فناوری و نوآوری است. نتایج بعضی آیندهنگریها و تحلیل روندهای علم و فناوری در حوزههای مختلف عبارتند از:
1- آینده منطق فکر و فلسفه علم: منطق حاکم بر تفکر بشری، قرنها منطق ارسطوئی و براساس صورت و شکل عبارات برای صحیح فکر کردن (چه به صورت لفظی و چه به صورت نمادهای ریاضی) بود که بر اثر غلبه علوم تجربی، منطق به روششناسی تولید علم تغییر ماهیت داد و علوم تجربی بر فلسفه و موضوعات فکری تفوق نسبی یافت. به مرور تفکر فلسفی باز تنظیم شد و در خدمت پیشرفت علمی قرار گرفت که نتیجه آن توسعه ابرانگارههای حاکم بر علوم و دانش بشری نظیر اثباتگرایی، تفسیری-زمینهای، انتقادی-ساختارشکن، عملگرایانه، پیچیدگی، پسامدرن و... شد و تغییر رویکردهای روششناسی تحقیق کمی به تحقیق کیفی و ترکیبی در همین راستاست. به گمان من، بشر در آینده با پذیرش نقش خالق هستی در خلقت جهان، خود به عنوان خلیفه الهی بر روی زمین در چارچوب سنتهای الهی (قوانین طبیعی و اجتماعی) و با توسعه معرفتشناسی موجود در فلسفه علم؛ خواهد توانست عقل و وحی، تجربه و عرفان را در هم آمیزد و با تلاش مستمر به عمران و آبادانی جهان و توسعه فناوریهای نافع و در خدمت انسانیت بپردازد. در آینده، علوم تجربی و مهندسی بیش از پیش، بر بستر علوم انسانی و علوم اجتماعی و هنر بوده، و هر موجودی در حال حرکت جهتدار توحیدی به سمت نهایت ظرفیت وجودی خود خواهد بود. به عنوان مثال تحول ابرانگاره مکانیک نیوتنی به مکانیک کوانتومی و شکلگیری مکانیک جوهری (ماهوی) در آینده از همین منظر قابل تفسیر است.
https://jstp.nrisp.ac.ir/article_13731_ea50402958f4d9b20f1141c67908a8aa.pdf
طراحی سیاست
تدوین سیاست
سیاست نوآوری
ابزار سیاستی
هدف سیاستی
Policy Design
Policy Formulation
innovation policy
Policy Instrument
Policy goals